خبرنامه

خبرنامه


سرتیتر نوشته ها

Posted: 23 Nov 2010 08:53 PM PST

رادیو فانوس / سرفرازی کشور بزرگترین خواست همگانی ست . ارد بزرگ

Posted: 23 Nov 2010 08:47 PM PST

احمق هیچوقت سعادتمند نمی شود. سیسرون

داندیش نخستین و آخرین مردار کردار خویش است . ارد بزرگ

از اشتباهات خود و دیگران عبرت بگیر . بزرگمهر حکیم

خطاهای دیگران را، چون خطای خویش ، تحمل کن. فنلن

سرفرازی کشور بزرگترین خواست همگانی ست . ارد بزرگ

تنها سکوت است که می تواند ما را به معرفت برساند. رادها کریشنان

بزرگترین عیب آن است که از عیب خویش آگاه نباشیم . کارلایل

جایگاه ارزیابی و نقد شما بر کارکرد دیگران ، می تواند آغازگاه نخستین گام شما برای سازندگی باشد . ارد بزرگ


من بیش ازهر چیز ، اعتقاد دارم که آنچه سرنوشت ما را تعیین می کند ، شرایط زندگیمان نیست ، بلکه تصمیمهای ماست. آنتونی رابینز

هر شروع دوباره ، هر رشد و تحول درونی و هر تغییر مسیری که همواره از عشق و نیاز و گرایش درونی آغاز شده باشد به سمت حقیقت ، خوشحالی ، خوشبختی و آزادی بیشتر است . باربارا دی آنجلیس

آزمودگی آدمها ، از زر هم با ارزشتر است . ارد بزرگ

نزدیک ترین چیزها مرگ و دورترین چیزها آرزوهاست. سقراط

علم و دانش کلیدی است که تمام درها باآن باز می شوند. آناتول فرانس

اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن . ارد بزرگ

برای اینکه دانش ملکه شود، تعلیم کافی نیست ، عمل لازم است. برنادشاو

استراحت خوب ، بهتر از غذای خوب است . ویکتور پوشه

امیدوار مباش دیگران همراهیت کنند ، تنها به درمان دردهای روزگار خویش بیاندیش . ارد بزرگ


ریشه گاه : رادیو فانوس
http://radiofanous.com/index.php?option=com_content&view=article&id=4997:2010-11-23-21-07-00&catid=58:2010-06-24-21-01-32&Itemid=56

سایت روزنامه اطلاعات / لبخند آدميان

Posted: 23 Nov 2010 08:52 PM PST

داستان كوتاه
لبخند آدميان

ناصر خسرو قبادياني به سوي باختر ايران روان بود. شبي ميهمان شباني در روستاي کوچکي در نزديکي سنندج شد .

نيمه‌هاي شب صداي فرياد و ناله شنيد. برخاست و از خانه بيرون آمد. صداي فرياد و ناله‌هاي دلخراش و سوزناک از بالاي کوه به گوش مي‌رسيد. مبهوت فريادها و ناله‌ها بود که شبان دست بر شانه‌اش گذاشت و گفت: اين صداها از آن مرديست که همسر و فرزند خويش را از دست داده، اين مرد پس از چندي جستجو در غاري بر فراز کوه ماندگار شده و هر از گاهي شب‌ها ناله‌هايش را مي‌شنويم. چون در بين ما نيست همين فريادها به ما مي‌گويد که هنوز زنده است و از اين روي خوشحال مي‌شويم که نفس مي‌کشد.

ناصر خسرو گفت: مي‌خواهم به پيش آن مرد روم.

مرد گفت: بگذار مشعلي بياورم و او را از شيار کوه بالا برد.

ناصر خسرو در آستانه غاري ژرف و در زير نور مهتاب مردي را ديد که بر تخته سنگي نشسته و با دو دست خويش صورتش را پنهان کرده بود. مرد به آن دو گفت: از جان من چه مي‌خواهيد؟ بگذاريد با درد خود بسوزم و بسازم.

ناصر خسرو گفت: من عاشقم اين عشق مرا به سفـري طـول و دراز فرا خوانده، اگر عاشقي همراه من شو. چون در سفر گمشــده خويش را باز يابي. ديدن آدم‌هاي جديد و زندگي‌هاي گوناگون تو را دگرگون خواهد ساخت. در غير اين صورت اين غار و اين کوهستان پيشاپيش قبرستان تو و خاطراتت خواهد بود....

چون پگاه خورشيد آسمان را روشن کند به راه خواهم افتاد اگر خواستي به خانه شبان بيا تا با هم رويم.

چون صبح شد آن مرد همراه ناصرخسرو عازم سفر شد. .......

سال‌ها بعد آن مرد همراه با همسري ديگر و دو کودک به ديار خويش بازگشت در حالي که لبخندي دلنشين بر لب داشت..

انديشمند سرزمينمان ارد بزرگ مي‌گويد: "سنگيني يادهاي سياه را با تنهايي دو چندان مي‌کني. به ميان آدميان رو و در شادماني آنها سهيم شو... لبخند آدميان انديشه‎هاي سياه را کمرنگ و دلت را گرم خواهد نمود. "


شوريدگان همواره در سفر هستند و چون خواسته خويش يافتند همانجا کاشانه‌اي بسازند، و چون دلتنگ شوند به ديار آغازين خويش باز گردند.

بايد دنبال شادي ها گشت، غم ها خودشان ما را پيدا مي کنند.

(فردريش نيچه)
ریشه گاه : از روزنامه اطلاعات
http://ettelaat.com/new/index.asp?fname=2010%5C11%5C11-24%5C18-31-37.htm&storytitle=%E1%C8%CE%E4%CF%20%C2%CF%E3%ED%C7%E4

نسخه پی دی اف
http://download2book.files.wordpress.com/2010/11/m8-2.pdf

سایت شیروان ، بزرگ شیروان / کتاب 515 گفتار نیک

Posted: 23 Nov 2010 08:34 PM PST

کتاب 515 گفتار نیک حاوی سخنان بزرگان جهان می باشد که می توان در آن جملات بزرگ شیروان "ارد بزرگ" را در آن به وفور دید . علاقمندان به سخنان بزرگان و بخصوص بزرگ شهرمان شیروان این کتاب نفیس را از کتاب فروشی های معتبر تهیه فرمایند برای تهیه اینترنتی نیز اینجا کلیک کنید


http://www.efarhang.com/FA/Products/Images/80766.jpg

515 گفتار نیک
تهیه و تنظیم : مجتبی رمضانی ، فاطمه ماشی
ناشر: انتشارات ماشی
ناشر همکار ، انتشارات گلستان
نوبت چاپ: 1387
تیراژ: 5000
قیمت : 1200 تومان
نوع جلد: شومیز
قطع کتاب: جیبی
تعداد صفحات: 160
شابک: 9641398393
وزن: 80 گرم

ریشه گاه :
http://bozorg-shirvan-orod-bozorg.blogspot.com/2010/11/515.html

سایت korosh / تیس کوپان

Posted: 20 Nov 2010 08:59 PM PST

اونتاش گال پادشاه ایران که در آن زمان ایلام نامیده می شد و حکومتش از شهر نیمروز (در افغانستان کنونی ) بود تا رود دجله ، پس از رسیدن به قدرت در سال 1265 پیش از میلاد دو کار بزرگ انجام داد اول آنکه شهری جدید به نام اونتاش بنا کرد و در آن زیگورات برپا ساخت ، دیگر آنکه مسابقات و آوردهای ورزشی برگزار می نمود که ورزشکاران از خاور و باختر جهان به تیس کوپان ( محلی در نزدیکی چابهار کنونی ) می آمدند تا آورد جانانه ایی را برگزار نمایند .
مسابقات تیس کوپان در سرزمین ایران باستان 291 سال پیش از مسابقات المپیک در یونان برگزار می شد . و البته نکته اساسی در اینجا این بود که مسابقات تیس کوپان صرفا ورزشی بود اما در بازیهای المپیک یک جشن مذهبی بود که برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدایان یونان) در صحن مربوط به او برگزار می*شد . و شرکت کنندگان آن مسابقات همه اهل شهر آتن بودند و حتی در حد کشور یونان هم نبود . اینجاست که به سخن ارد بزرگ اندیشمند برجسته بیشتر پی می بریم که : ایران زایشگاه تمدنهاست .
آوردهای تیس کوپان هر سال در فصل پاییز از پانزده مهر آغاز و تا سوم آبان ماه ادامه می یافت . باستانشناسان معتقدند پایان فصل تابستان و کشاورزی باعث می شد همه با خیالی آسوده در این مسابقات شرکت کنند این آوردها در نه دسته ، در رشته های کشتی ( تنها برای مردان ) ، تیر و کمان (زنان و مردان ) ، شنا ( فقط مردان )، چوگان (مردان و زنان ) و شمشیربازی ( تعدادی از شمشیر های چوبی آن مسابقات امروزه از تپه باستانی تیس کوپان بدست آمده ، شمشیر بازی هم برای زنان و هم مردان بود است ) ، وزنه برداری ( فقط برای مردان و به شیوه ای خاص ) ، دو ( زنان و مردان ) ، اسب دوانی ( مردان و زنان ) و پرتاب نیزه ( مردان و زنان ) برگزار می شد .
جوایز تنها به نفرات نخست داده می شد البته جوایز آن آوردها در نوع خود بی نظیر بوده است چرا که به هر یک از قهرمانان صدفی پر از مروارید اهدا می گشت صدف ها را از جزیره لاوان می آوردند .

ریشه گاه :
http://bu81.blogfa.com/post-282.aspx

سایت تبیان / ارد بزرگ به روایت سمانه دولت آبادی

Posted: 20 Nov 2010 08:55 PM PST

http://greatorod.files.wordpress.com/2010/10/great-orod.jpg

ارد بزرگ ( "مجتبي شرکا" ) در شهر مشهد بدنيا آمد پدر او محمد تقي و پدر بزرگش "بابا شرکاء" ( از بزرگان و ريش سفيدان شهر شيروان در خراسان شمالي ) بوده است . مادرش "فاطمه جاهد طبسي" است او فرزند يکي از خوانين ايل قشقايي شيراز است که پس از درگيريهاي مشروطيت مدتي به شهر طبس مي رود و فاميل خويش را به "جاهد طبسي" تغيير مي دهد و در نهايت عازم مشهد مي شود . شايد يکي از بيشترين انگيزه هاي فعاليت هاي اجتماعي او را عمويش "محمد حسين شرکا" ( از ريش سفيدان برجسته پيش از انقلاب در شهرستان شيروان ) بوجود آورده باشد .

مسلما بايد هر انسان برجسته ايي را استادي شاخص باشد . آنگونه که ارد بزرگ مي گويد استاد "محمد ابراهيم حميدي" (از دانشمندان و فرهيختگان معاصر) در بالندگي او نقشي بي مانند داشته است .

شُهرت ارد بزرگ از دو بعد قابل طرح است نخست به خاطر نظريه قاره کهن اوست ، و ديگر سخنان و پندهاي حکيمانه اش است که تقريبا در اکثر سايت هاي فارسي زبان ديده مي شود .

انديشه هاي او وجوه مختلفي دارند که قوي ترين وجه آن توجه ويژه اش به اخلاقيات و پاک زيستي انسان است . توجه ويژه ارد به اخلاقيات باعث نمي شود رازهاي زندگي مدرن امروز را در نظر نگيرد ، فرآيند و بازده انديشه خردگرايانه او موجب پيراستن ناراستي هاست .

حوزه فلسفه اجتماعي اش ريشه در سنت ايران باستان دارد مي توان او را ميهن پرست ترين انديشمند صد ساله اخير ايران دانست جايي که مي گويد :

ستايش گران ميهن ، زنان و مردان آزاده اند .

و يا :

ميهن پرستي ، همچون عشق فرزند است به مادر .

در ديگر کشورهاي فارسي زبان (افغانستان و تاجيکستان) انديشه هاي ارد بزرگ خواستاران بسيار دارد . اين مسئله به جوانان و محيط هاي دانشگاهي ختم نمي شود گاهي در بين سياستمداران و افراد نام آشناي کشورهاي آنها هم مي توان کساني را ديد که به جهات مختلف به او دل بسته اند بمانند اين مطلب که از سايت تک برگ برداشت نموده ام :

خاطره اي از احمد شاه مسعود و ارد بزرگ :

اين خاطره حکايت از روابط نزديک اين دو تن دارد که در طي سالهاي تنهايي "احمد شاه مسعود" و ظهور و قدرت دو چندان طالبان ، که کابل ، هرات و مزار در اختيار طالبان و نيروهاي متجاوز پاکستان بود . هر روز دهها بار مناطق اندک باقي مانده بمباران مي شدند و در آن هنگامه ، که افکار عمومي مي پنداشت شير تنگه پنجشير ( مسعود ) به زانو در خواهد آمد، و اندک نيروي مردم افغانستان هم قرباني سياستهاي آمريکايي دولت پاکستان و عربهاي متجاوز امارات واقع شود .ارد بزرگ ، احمد شاه مسعود را مورد حمايت خويش قرار مي دهد و چنانچه در آن خاطره مي خوانيم احمد شاه به شدت تحت تاثير روح بزرگ او قرار مي گيرد. در اين خاطره زيبا مي خوانيم ارد بزرگ هديه اي براي احمد شاه مسعود مي فرستد .آن هديه در واقع يکي از آثار هنرمندانه اوست. تابلويي فوق العاده زيبا ، با تمي شگفت انگيز ...در آنجا شير سنگي است که پايش زخم برداشته و آهوي ظريف و کوچک ، گونه خويش را بر زخم گذاشته تا خون بيرون نزند ... اين تشبيه و استعاره زيبا گوياي درک عميق ارد بزرگ از شرايط نه چندان مناسب احمد شاه مسعود را داشت . و در ادامه آن خاطره مي خوانيم وقتي احمد شاه آن اثر را از پيک ارد بزرگ ، در طي مجلسي دريافت مي کند شديدا منقلب و دگرگون مي شود و چهره آرام و متين او به هم مي ريزد او در آن جا از خواب شب قبل خود به نزديکانش سخن مي گويد بله خوابي که از ارد بزرگ ، يک اسطوره مي سازد و براي قوم افغان آشنايي ديرين مي شود ...

احمد شاه مي گويد "خواب مي ديدم پايم در نبرد زخمي شده و در آن هنگامه تنهايي مردي با لهجه ايراني مي گفت احمد شاه ناراحت نباش ، تو فرزند ايراني !! . و در ادامه مي گويد آن مرد بزرگ بسرعت پايم را مي بست تا جراحتم التيام يابد"

اين خاطره زيبا از جهات گوناگون قابل ارز يابيست نگاه عميق و مسئوليت شناس يک هنرمند را نشان مي دهد.او خود مي انديشد ، احساس مسئوليت مي کند و بدون آن که منتظر اين و آن باشد دست به عمل مي زند شايد امروز اين خاطره با همان آدمهاي اندکي که از آن خبر داشتند هيچ گاه گفته نمي شد و اين راز همچون راز مرگ احمد شاه در دل تاريخ مدفون مي شد ، اما! اما ارد مسئوليت خويش را پيش وجدان و آرمانهاي خويش به انجام رسانيده است.او به هنر ايراني به عنوان ابزاري مي پردازد که مي تواند قسمتي از خلقت انساني که نيروي ست آسماني ، را براي رهايي و کمال بشر بکار گيرد آثار او مادي نيستند و با نگاه مادي هم غير قابل تفسيراند ، بقول دکتر مهرانفر براي شناخت ارد لازم است تائو ، فردوسي بزرگ و خيام فيلسوف را بشناسيم او از تائو لطافت و گذرايي و از فردوسي بزرگ هدف و آرمان مقدس و از خيام فيلسوف جهان فاني و بي ارزش را آموخته است.

احمد شاه مسعود به گفته يارانش در سفرها و منزلش در کنار قرآن ديوان حضرت حافظ را هرگز از خود جداي نمي کرد و ارادت خواصي به حافظ گرانمايه داشت .

آري داستان ارد داستان مرديست که عاشقانه سرزمين اجداديش را ، فرزندان و تاريخش را دوست دارد اما اين عشق موجب ستايشگري دائم و بي نتيجه گذشته نشده است . درسها و سخنان حکيمانه او اين روزها از همه جا شنيده مي شود صد ها هزار سايت و صدها نشريه روزانه کلام دلنشين او را تکرار مي کنند و نسلي را با خود همراه نموده اند .

تصور اين بود که جوانان ايران با انديشمندان خويش قهر نموده اند اما امروز به خوبي شاهد موجي هستيم که همراه با انديشمند معاصر آنهاست . ايرانيان هيچ وقت روشن انديشان خويش را رها ننموده اند آنان بدنبال نداي حقيقي انسانهاي آزاده اند . و او مي گويد : رهايي و آزادي ، برآيند پرستش خرد است و دانايي . و اين ندا را امروز در گلوي خسته و غمگين ارد يافته اند اشک ها و غمگنانه هاي او نواي دل انگيز هزاران هزار مشتاق رشد و آرمانخواهي ايرانيان گشته است آن گاه که مي گويد : ياد اشک و شيفتگي ، آويزه خاموش دلهاست .

نگاهي تاريخي به ريشه خانواده ارد بزرگ :

ترکهاي شمال خراسان و ايل قشقايي هر دو بخشي از باقيمانده دودمان سلجوقيان و پارتهاي خراسان هستند . چنانچه مي دانيم هزار سال قبل سلجوقيان ايل بزرگي در ناحيه آمودريا و فرارود بودند (ناحيه اي که همکنون کشورهاي تاجيکستان ، جنوب شرقي ازبکستان ، شرق ترکمنستان و قسمت شمالي افغانستان است ) سلجوقيان مسعود جانشين محمود غزنوي را از سلطنت به زير کشيدند و رفته رفته گستره ايران را تا مديترانه پيش بردند سلجوقيان گسترده ترين حکومت ايراني را پس از اسلام بر سراسر منطقه گسترانيدن بازماندگان آنان در نواحي از مناطق شمال خراسان و منطقه بختياري ايران ساکن شدند . بله خواجه نظام الملک توسي صدر اعظم دولت سلجوقي در سايه قدرتي که از علم و انديشه هاي فردوسي بدست آورده بود ، توانست از خرابه غزنويان ، نظام اداري و اجتماعي درخشاني همچون تاسيس مدارس نظاميه و بفرمان ملک شاه سلجوقي که عاشق فرهنگ نياکان و فردوسي بود تقويم خورشيدي ( جلالي ، شمسي ) را با کمک خيام و گروهي ديگر از نخبگان سرزمينمان ايران در مقابل هجري قمري تازيان ايجاد نمود .

مهمترين رکن اداره کشور در اين دوره در اختيار مجلس ريش سفيدان بود آنان امرا و پادشاهان دودمان سلجوقي را بر مي گزيدند و از قدرتي نظارتي و گاها تنبيهي برخوردار بودند ( شبيه سلسله اشکانيان )آنان معتقد به اصل فکر برتر بودند شاهنامه فردوسي و صدها اثر تاريخي ديگر را احيا کردند آنان حاکميت تازيان (اعراب) را بطور کلي در خاورميانه محدود به منطقه شبه جزيره عربستان نمودند نکته جالب در مورد گسترش حاکميت اين قوم بزرگ وجود داشت و آن مطلب اين است که آنها هيچ گاه به شهرهاي بين راه وارد نمي شدند تنها سفيري را به داخل شهر مربوطه مي فرستادند و اولين خواستشان آن بود که ديگر خطبه اي به نام خليفه بغداد خوانده نشود و رسما حکومت سلجوقي را بپذيرند .ذکر اين حوادث تاريخي باعث مي شود بهتر با انديشمندي آشنا شويم که بر پيرامون خود داراي شناخت و ريشه است بقول حکيم فردوسي:

پدر چون به فرزند ماند جهان ........کند آشکارا برو بر نهان

گر او بفگند فر و نام پدر ...............تو بيگانه خوانش مخوانش پسر

کرا گم شود راه آموزگار ...............سزد گر جفا بيند از روزگار

به نظر من ما با شخصيتي روبرو هستيم که در اين پيشينه کهن شناور است اهل خرد همواره در دوران زندگي اين جهاني خويش در چنين وضعيتي قرار دارند . شما به زندگي سراسر رنج و اندوه فردوسي بزرگ نظري بيفکنيد و سپس هزار سال بعد در همان شهر و همان خاک اخوان ثالث متولد مي شود رشد مي کند برگ مي دهد و شاخسارش پر ميوه مي شود با همان غمها و همان محنت ها با همان آواز با همان آثار تراژيک ...

هر چند خود اخوان داشتن ريشه باستاني خويش را در قالب شعري رد مي کند

اما اگر اين ريشه نبود سفارش نمي کرد در کنار فردوسي بزرگ دفنش کنند ...

آري اُرد نيز با آثارش از ريشه هاي مشترکي سخن مي گويد که شايد امروز در مرزهاي کنوني ايران نباشد اما روان او همچنان در دره هاي شگفت انگيز بدخشان و کوههاي مرتفع پامير و رود بزرگ جيهون پرواز مي کند

وقتي او را در حال صحبت با تاجيکان و يا اهالي شمال افغانستان و يا جنوب ازبکستان که گاها براي ديدنش مي آيند مي بينيد متوجه مي شويد که پرواز روح در دل تاريخ يعني چه ، آنوقت که چشمان متعجب و مبهوت ميهمانان را مي بينيد با آهنگ صداي او همراه مي شويد و به ژرفاي روان او فرو مي رويد .

انديشمند و متفکر ايراني که نظريات شگفت انگيز او موجب جلب و گرايش بسياري از علاقمندان به علوم انساني و بعضا علوم سياسي شده است . ارد بزرگ به نوعي معمار است ، او از آينده ايي سخن مي گويد که مي تواند ايران را به جايگاه اصلي خود باز گرداند . شايد مهمترين نظريه او يعني قاره کهن خود به تنهايي بتواند بيشترين تغييرات را در سطح روابط خارجي ايران و 19 کشور اطراف آن بوجود آورد . او به صراحت از تباني شرق و غرب براي بلعيدن حوزه فرهنگي مرکز جهان ( که ايران در قلب آنست) ياد کرده است نظريه او مبتني بر سخن فردوسي است که مي گويد سلم و تور دو فرزند فريدون که يکي بر غرب و ديگري بر شرق جهان حکومت مي نمودند براي تصاحب سرزمين ايرج حاکم منطقه قاره کهن (ناميست که ارد بزرگ بر منطقه اي از کشمير تا مديترانه نهاده است ) را مي کشند . و او مي گويد قاره کهن امروز توسط آسيا و اروپا بلعيده شده است . و چين با شروع بحث جاده ابريشم بدنبال افکار استعماري است حال آنکه اين جاده ، راه انتشار فرهنگ غني ايران به شرق و غرب بوده است و نمونه آن افکار ميترايزم و شاهنامه فردوسي ماست که هر دو را با جعل اسامي چيني ها از آن خود مي دانند .

او به ساختارهاي سياسي کشورهاي محدوده قاره کهن نظري ندارد او همه را دعوت به همگرايي مي کند او با دلايل بسيار ثابت مي کند اگر اين 20 کشور دست در دست يکديگر بگذارند ساختاري بسيار قدرتمندتر از اتحاديه اروپا خواهند يافت .


تنظيم براي تبيان: سمانه دولت آبادي

http://www.tebyan.net

تالار گفتمان بورس / ارد بزرگ از نگاه دیگران

Posted: 19 Nov 2010 11:04 PM PST

امیر همدانی (جامعه شناس و گردآورنده کتاب آرمان نامه ارد بزرگ) می گوید :
از هنگامی که با اندیشه های ارد بزرگ آشنا شده ام ، بی اغراق تاثیر گذارترین شخصیت زندگیم بوده است . نظریاتی همچون قاره کهن و کهکشان اندیشه او ، مرا از چالش درونی ام جدا ساخت و هر روز بیشتر مشتاق شناخت اندیشه هایش شدم .


فرزانه شیدا (سراینده مقیم کشور نروژ و نویسنده کتاب یازده جلدی بُعد سوم آرمان نامه ارد بزرگ ) می گوید :
چیزی که انسان نیازمند آن در طول راه سفر عمر خویش است و در درون « خویش» خود همواره در این باور زندگی میکند که امید و آرزو را می توان رنگی از حقیقت داد و بر اساس خواسته های زندگی خود گام برمی دارد و در راه سرنوشت انسان می بایست فانوس وچراغی از سخنان *ارد بزرگ ,این عالم بزرگ اندیشه را در سیاهی های دنیای ناشناخته ای که به شناخت آن نیازمندیم به همراه داشته باشد وحتی کلمه به کلمه ی آنرا به خاطر و دل بسپارد و هر کجا در جائی و منطقه ای از زندگی دچار سستی و نا امیدی شد به مرور دوباره ی افکار و ایده های ارد بزرگ بنشیند چرا که تمامی این جملات طلائی و این پندهای زّرین به «معرفت انسانی »در میدان خرد یک به یک , جنبه علمی و کاربردی ثابت شده ای را در علوم پایه زندگی داراست و بر این اساس می توان «*ارد بزرگ را اسطوره راه و اندیشه » نامید.


دکتر شبرنگ عطایی (پژوهشگر و محقق افغانستان) می گوید :
ارد بزرگ اسطوره عصر درعرصه وحدت دوباره فرهنگ والای پارسی درمنطقه است . پارسی زبانان امروز بیشتر از هر وقت بوجود شخصیت هایی چون ارد در ایران و شکوه شهید گشته احمد شاه مسعود در افغانستان که دوست و همفکر ارد بزرگ بود ضرورت دارند .دولت ها و مردم فرهنگ دوست ارین باید نظریه های این دو شخصیت تاربخ عصر حاضر را در عمل پیاده کنند.


یاسمین آتشی (مورخ ، داستان نویس و رییس بنیاد جهانی ارد بزرگ) می گوید :
در مورد اندیشه ها و افکار ارد بزرگ مطالعات فراوانی داشته ام و به شخصه فکر می کنم ایشان بزرگترین متفکر حال حاضر ایران هستند . صدها جمله از ایشان را در حافظه دارم و سعی می کنم با جملات حکیمانه اشان وجه معنایی داستانهایم را بالا ببرم .


شکوهه عمرانی (فعال اجتماعی کشور سوییس ، شاعر و مترجم کتاب آرمان نامه ارد بزرگ به زبان فرانسوی) می گوید :
اندیشه ها و افکار ارد بزرگ بسیار متعالی است و امیدوارم روزی خواسته های وی در مورد همگرایی ، اتحاد و حقوق تاریخی به مرحله ی اجرا در آید و آنروز روز سربلندی و غرور هر فرد ایرانی و وطن دوست خواهد بود و بازگشت ایران به عظمت و شکوه دیرین و بازیابی جایگاه واقعی خویش در دنیا . بسیار خوشوقتم که موفق به ترجمه ی بخشی از سخنان ارد بزرگ گردیدم .


اليان ايژن هير (رئیس انجمن هنری ارت کلوب و رئیس انجمن دفاع از منافع منطقه ی شامپل در ژنو) می گوید :
در بین سخنان ارد بزرگ ، هنگامیکه از صلح و هارمونی برای همگان صحبت می کند بيشتر بر دلم نشسته است .


نیما اسماعیل پور (شاعر ، پژوهشگر و مولف کتاب رهایی بی نقص) می نویسد :
بزرگمردی که کلامش از خردی ناب و خالص سرچشمه می گیرد و ھمیشه سعی دارد از زھدان ھستی رازی تازه و با طراوت به دنیا آورد تا به ادراک آدمی تفکری درست و پویا ھدیه کند که این خاصیت بزرگان تاریخ است نکتهء بسیار مھم در سخنان این بزرگوار این است که کمترین و یا شاید ھیچ تناقضی در گفتار وی مشاھده نمی کنیم بی شک پشت پردهء این افکار پرسشگری ھای بسیاری نھفته است که به گفته خود او پرسشگری حس کودکانه ای است که تا پایان زندگی باید ھمراھش داشت .
آدمی تنھا زمانی دربند رویدادھای روزمره نخواھد شد که در اندیشه ایی فراتر از آنھا در حال پرواز باشد . "ارد بزرگ" ...
اندیشه پروازگر است جایی فرودش آوریم که زیبایی خانه دارد . "ارد بزرگ"


مسعود اسپنتمان (پژوهشگر و نویسنده کتاب میهن نامه ی ارد بزرگ) می نویسد :
درباره ی اُرُد بزرگ، گفته ھا بسیارند و ناگفته ھا، بسیارتر
اُرُد بزرگ از آن دسته اندیشمندان است که ریشه ھای بالندگی میھنی خویش را به درستی میشناسد. سپس دل شما را نشانه گرفته و درست به ھمانجا میزند. اُرُد شما را با آنچه از آن برآمده اید آشنا میسازد، روانتان را با خاک میھن می آمیزد و در برآیندی با آسمان آن، عشق به ایران را در ھستی تان روان میسازد.
اُرُد یگانه است؛ این گفته را باور دارم، به سادگی، چون اُرُد، دومی ندارد. او راھی را برگزیده که آمیخته با اسطوره ھا از زمان و زمین فراتر میرود؛ و در این بی زمانی و بی زمینی، تردستی ھایی میکند که شعبده نیست.
اُرُد دلاورانه، ریش سفیدان را به جایگاه برین برمیکشاند و بر دیوانسالاران واپسگرا نفرین میفرستد. او بیش از ھمه ی ما میداند که باختری بودن و خاوری بودن با بھتر بودن یکی نیست، که این را به تجربه و با کار دریافته است ...
اُرُد بزرگ ھنوز ھست، با ما می ماند و خواھد ماند، شاید تا ھمیشه؛ پس چه لزومی دارد که زیر تیغ تشریح، اندیشه ای چنان تنومند چون اندیشه ھای اُرُد را واکاویم و از پی و رگ آن نمونه برداریم. شاید بھتر باشد تا با او روان شویم و از چشمه ی زلال اندیشه اش، نھال خویشتن خویش را آبیاری کنیم ......



ریشه گاه :
http://www.talarebourse.com/forum/showthread.php/50443-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%86%DB%8C%D9%87%D8%A7?p=750693&viewfull=1#post750693

سه جمله از ارد بزرگ به زبان فرانسه و فارسی / به کوشش شکوه عمرانی

Posted: 18 Nov 2010 03:42 PM PST

خنده
آنکه همیشه لبخندی بر لب دارد شادی را به همگان هدیه می دهد . ارد بزرگ
خنده در ورای خود رازها در سینه دارد . ارد بزرگ
خنده طبیعی زیباست و نوای زندگیست . ارد بزرگ

Le sourire
Celui qui sourit, offre la joie à tous. Orod le grand
Le rire a beaucoup de secret au delà de soi. Orod le grand
Le rire naturel est très beau, c'est la mélodie de la vie. Orod le grand


ریشه گاه :
http://javedane-ha.blogspot.com/2010/11/blog-post_3521.html

سایت www.zarmob.com : جملات حکیمانه ارد بزرگ

Posted: 15 Nov 2010 10:36 AM PST

شایستگان آنانی هستند که آفریننده و منجی اند . ارد بزرگ

سختی های بزرگ به آدمی نیرویی دو چندان می بخشد . ارد بزرگ

دشواری ، به هدف ما ارزش می بخشد . دشواری بیشتر ، ارزش فزونتر . ارد بزرگ

مستمند کسی است ، که دشواری و سختی ندیده باشد . ارد بزرگ

ارزش سختی های روزگار را باید دانست ، آنها آمده اند تا ما را نیرومندتر سازند . ارد بزرگ

آنکه سختی نکشیده ، نرمی و بهکامی نخواهد داشت . ارد بزرگ

گذشتن از سختی های پیش رو ، چندان سخت تر از آن چه پشت سر گذاشته ایم نخواهد بود . ارد بزرگ

بسیار یاد کردن از سختی های زندگی ، بردگی می آورد . ارد بزرگ

آنچه بدست خواهی آورد فراتر از رنج و زحمتت نخواهد بود . ارد بزرگ

دوستی با رنج ها و درد ها مانند دوستی با دشمن ستیزه جو ست ، باید بر ناراستی ها تاخت که این تنها راه ماندگاریست . ارد بزرگ

رنج آدمی را نیرومند می سازد برسان کوهستان سخت . ارد بزرگ

سرآمد دشواری و سختی دانایست و دانا چشم خویش را بر بسیاری از زیبایی های زود گذر گیتی خواهد بست . ارد بزرگ

آدمهای ماندگار به چیزی جز آرمان نمی اندیشند . ارد بزرگ

مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند و برای رسیدن به آن در حال پیکارند . ارد بزرگ

میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند . ارد بزرگ

پیش نیاز رسیدن به دلیری و بی باکی ، یافتن آرمان و خواسته ای هویدا است . ارد بزرگ

تنها آرمانهای بزرگ است که به ما بینشی فرا دنیوی می دهد . ارد بزرگ

مهم نیست تا چه میزان رشد کرده ایم ، مهم این است که از آرمان هایمان دور نشده باشیم . ارد بزرگ

هدف آدمهای کارآمد ، پیدا نمودن راهی مناسب برای ساختن ایده هاست . ارد بزرگ

آنکه در بیراهه قدم بر می دارد آرمان و هدف خویش را گم کرده است . ارد بزرگ

سفر ، نای روان است برای اندیشه و آرمان بزرگ فردا . ارد بزرگ

به جای خود کم بینی و آرمان گریزی ، پای در راه نهیم که این تنها درمانگر دردهای زندگی ست . ارد بزرگ

اگر آرمان برایمان هویدا باشد ابزار های رسیدن به آن را خیلی زود خواهیم یافت . ارد بزرگ

آرمان ما باید دارای شور و برانگیختگی باشد . انگیزشی که آدمی را به هست و جوشش نیاورد ، خسته کننده است . ارد بزرگ

یادآوری آرمانها ، از بیراهه روی بازمان می دارد . ارد بزرگ

آرمان را نباید فراموش ساخت اما می توان هر دم ، به روشی بهتر برای رسیدن به آن اندیشید . ارد بزرگ

هیچ گاه از داشتن دشمن نترس ، از انجام ندادن درست آرمان های خویش بترس . ارد بزرگ

میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم اندازه نیروی کنونی ماست . ارد بزرگ

کمر راه هم در برابر آرمان خواهی برآزندگان خواهد شکست . ارد بزرگ

آدمهای آرمانگرا هنگامیکه به نادرست بودن آرزویی پی می برند بر ادامه آن پافشاری نمی کنند . ارد بزرگ

اندیشه همه گیر مردمی همیشگی نیست زیرا همواره دستخوش دگرگونی بدست جوانان پس از خود است ورود جوانان به آرامی ، آرمانهای نو پدید می آورد ، و اگر آرمان گذشتگان نتواند خود را بازسازی کند ناگریز نابود می گردد . ارد بزرگ

هرگز هنگام گام برداشتن به سوی آرمان بزرگ ، نگاهت به آنانی که دستمزد خویش را پیشاپیش می خواهند نباشد ! تنها به توانایی های خود اندیشه کن . ارد بزرگ

همیشه بدنبال سرنوشتی بهتر برای خود باش ، و اگر کسب دانش آرمانت است هر آنچه در این مسیر رنج ببری ارزشش را دارد . ارد بزرگ

آرمان ما نباید موجب نابودی دیگران گردد آرمانی ارزشمند است که بهروزی ما و دیگران را در پی داشته باشد . ارد بزرگ

آدم های هدفمند فرمندند ، چرا که برآیند هدفمندی ، پاکی ست و پاکی شاهراه فرمندیست . ارد بزرگ

هدفمندان دارای دلدار ، فرهمندانند . ارد بزرگ

آنکه هدفش را ساده و باز نموده کمتر دچار سر در گمی می گردد . ارد بزرگ

زمانی می توانید کسی را از راهی بازدارید که ابتدا هدفش را دگرگون ساخته باشید . تا کسی هدفش دگرگون نگردد شما راه به جایی نخواهید برد . ارد بزرگ

آدمیانی اندک ، تنها به هدف می اندیشند ! و بسیار کسان که هدفشان جز خانه نشین کردن همان گروه و دسته کوچک نیست . ارد بزرگ

گاهی هدف خود ، سد دید آدمیست باید دور شد و آنگاه برگشت چه درخشان هویداست . ارد بزرگ

برنامه داشتن ویژه گی آدمهای کارآمد است . ارد بزرگ

کیهان دارای ساختاری هدفمند است . این ساختار به آن پویایی بخشیده ، و برآیندی شگرف ، در آن بر جای می گذارد . ارد بزرگ

بخشیدن تخت و اورنگ به خویشاوندان ، از زبونی است . ارد بزرگ

شایستگان بالندگی و رشد خود را در نابودی چهره دیگران نمی بینند. ارد بزرگ

شایستگان با گذشت هستند و بخشنده . ارد بزرگ

شایستگان چهره ایی گشاده دارند ، نگاهی مهربان ، دستی نوازشگر و نوایی پندآموز . ارد بزرگ

شایستگان بردبارند و امیدوار . ارد بزرگ

خوار نمودن هر آیین و نژادی به کوچک شدن خود ما خواهد انجامید . ارد بزرگ

تنها کسی که موجب خواری همیشگی ما می گردد خود ما هستیم . ارد بزرگ

سرچشمه خوار کردن دیگران ، از بی شرمی و بی ادبی ست . ارد بزرگ

کسانی که دیگران را با بی ارزشترین واژه ها به ریشخند می گیرند ابلهانی بیش نیستند . ارد بزرگ

آنانی که چیزی برای گفتن ندارند با لودگی و ریشخند تلاش می کنند خودی نشان دهند . ارد بزرگ

سوار بر روان خویشتن خویش باشید ، پادشاهی بر سپاهی بی گزند ، اگر نگاهتان بر بوسه گاه زمین آسمان گره خورده باشد هیچ فراز و فرودی دلتان را نمی لرزاند . ارد بزرگ

ناراستی ها پیشاپیش رو به مرگ و نیستی اند مگر آنکه ما آنها را در اندیشه و روان خویش زنده نگاه داریم !. ارد بزرگ

سرزمین روان ما بسیار بزرگتر و باشکوه تر از جهان پیرامون ماست . کسانی را بدان راه دهیم که سزاوار آن باشند . ارد بزرگ

روان دانایان فربه تر از دیگران است این نیرویست که دانش به آنها بخشیده است . ارد بزرگ

بدن ایستگاه روان نیست. بدن هدیه و ابزار روان است . ارد بزرگ

گاهی تنها راه درمان روانهای پریشان ، فراموشی است. ارد بزرگ

پرتگاه می تواند به وجدآورنده روان و یا کشنده جسم باشد . ارد بزرگ

برای ماندگاری ، رویایی جز پاکی روان نداشته باش . ارد بزرگ

نیکی برآیند خرد است ، در دل و روان آدمی . ارد بزرگ

هر چه بلند پروازتر باشید تپش دلتان کمتر خواهد شد . فشار و دردهای روانیتان نیز . ارد بزرگ

در خواب می توانی نیروی روان خویش را بنگری . ارد بزرگ

خودخواهی ، کاشی سادگی روانت را ، خواهد شکست . ارد بزرگ

برای آنکه روانت را بپروری ، ابتدا با خود یکی شو . ارد بزرگ

روان مردگان و زندگان در یک ظرف در حال چرخش اند . ارد بزرگ

اگر شیفته کارت نباشی ، روانت بیمار می شود و در نهایت پیکرت از پای در خواهد آمد . ارد بزرگ


برگرفته از :
http://www.zarmob.com

سایت عمومی تاریخی - چند سطری از ارد بزرگ

Posted: 09 Nov 2010 09:05 PM PST

زندگی نامه و بیوگرافی ارد بزرگ :


ارد بزرگ در شهر مشهد بدنیا آمد پدر او محمد تقی و پدر بزرگش "بابا شرکاء" ( از بزرگان و ریش سفیدان شهر شیروان در خراسان شمالی ) بوده است . مادرش "فاطمه جاهد طبسی" است او فرزند یکی از خوانین ایل قشقایی شیراز است که پس از درگیریهای مشروطیت مدتی به شهر طبس می رود و فامیل خویش را به "جاهد طبسی" تغییر می دهد و در نهایت عازم مشهد می شود . شاید یکی از بیشترین انگیزهای فعالیت های اجتماعی او را عمویش "محمد حسین شرکا" ( از ریش سفیدان برجسته پیش از انقلاب در شهرستان شیروان ) بوجود آورده باشد .

مسلما باید هر انسان برجسته ایی را استادی شاخص باشد . آنگونه که ارد بزرگ می گوید استاد "محمد ابراهیم حمیدی" (از دانشمندان و فرهیختگان معاصر) در بالندگی او نقشی بی مانند داشته است .

شهرت ارد بزرگ از دو بعد قابل طرح است نخست به خاطر نظریه قاره کهن اوست ، و دیگر سخنان و پندهای حکیمانه اش است که تقریبا در اکثر سایت های فارسی زبان دیده می شود .

اندیشه های او وجوه مختلفی دارند که قوی ترین وجه آن توجه ویژه اش به اخلاقیات و پاک زیستی انسان است . توجه ویژه ارد به اخلاقیات باعث نمی شود رازهای زندگی مدرن امروز را در نظر نگیرد ، فرآیند و بازده اندیشه خردگرایانه او موجب پیراستن ناراستی هاست .

حوزه فلسفه اجتماعی اش ریشه در سنت ایران باستان دارد می توان او را میهن پرست ترین اندیشمند صد ساله اخیر ایران دانست جایی که می گوید :

ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند .
و یا :
میهن پرستی ، همچون عشق فرزند است به مادر .

در دیگر کشورهای فارسی زبان (افغانستان و تاجیکستان) اندیشه های ارد بزرگ خواستاران بسیار دارد . این مسئله به جوانان و محیط های دانشگاهی ختم نمی شود گاهی در بین سیاستمداران و افراد نام آشنای کشورهای آنها هم می توان کسانی را دید که به جهات مختلف به او دل بسته اند

ارد بزرگ

پادشاه روشنفکران و اندیشمندان امروز ایران کسی نیست جز ارد بزرگ . او مرجع خرد و دانش کهن ایران زمین است . آغشته ایسم های فرنگی نشده و در عین حال از صوفی گری بیزار است نگاه او چنان که در نظریه قاره کهن اش دیده می شود سازنده و رو به جلو ست .

بسیاری از روشنفکران قرن حاضر ، رشد خود را مدیون مچ گیریها و انتقادات بی پایه و اساس از این و آن هستند حال آنکه ارد بزرگ به جای این اعمال همواره مسیر درست را نشان می دهد و هدفش ساختن است نه تخریب کردن .

او با سخنان و نظریاتش روح امید و زندگی را بر قلب و روح جوانان نسل امروز می دمد .

ارد بزرگ دوست داشتنی ترین متفکر و اندیشمند حال حاضر حوزه تمدنی ایران است بسیاری از جوانان هر روز سخنان او را برنامه زندگی خویش قرار می دهند این از بازخورد و نگاه آنان در حجم گسترده سایتها و انجمنها اینترنتی قابل مشاهده است نشریات در کشورهای فارسی زبان هم از مشتریان دائمی اندیشه های این خردمند بزرگ هستند .
چه چیزهای باعث شده است ارد بزرگ بدین پایه دوست داشتنی باشد ؟

آیا این اثر سخنان اوست که روان انسان را به هیجان می آورد و یا نظریه عالی او که خواستار جدا شدن قاره کهن از آسیا و اروپاست و قاره کهن ، که اندیشه ایرانی برآن حاکم است را از کشمیر و پامیر تا مدیترانه میداند؟
ویا اهمیت دادن وی به میهن پرستی و آزادیخواهی که آن را دو رکن رشد می داند؟
ویا دوستی نزدیک او و شهید احمد شاه مسعود ؟
و یا توجه بسیارش به ادب و اخلاقیات ؟
و یا رد نظریه دهکده کوچک جهانی و اعتقاد به اینکه در دنیای امروز برتری از آن فرهنگ های متعالی همچون اندیشه ایرانی است ؟
و یا کتاب آرمان نامه که حاوی اندیشه های اوست و به شدت مورد استقبال قرار گرفته است؟...
هر چه که هست اندیشه او گویای یک گام رو به جلو درعرصه فرهنگ و اندیشه ایرانیست .
علاقه بزرگان و مردم کشورهای فارسی زبان نسبت به او هم خود حدیثی مفصلی است . در سایت هوادران رییس جمهور تاجیکستان نام او را می بینید تا نمایندگان ارشد و حتی هیئت رییسه مجلس افغانستان و حتی هواداران رییسان جمهور گذشته افغانستان ، همه جا یاد و نام اوست . در ایران هم که از بزرگترین سایتهای اینترنتی حاضر تا وبلاگهای ساده همه جا با سخنان و اندیشه های او برخورد می کنید .

ارد بزرگ تمام این شهرت روزافزون خویش را مدیون همنوایی با تاریخ ، فرهنگ و مردم سرزمین خویش است . سرزمینی که به وسعت قاره کهن است .
نکته بارز عملکرد ارد بزرگ در آن است که به هیچ وجه خود را آغشته درگیریهای روزمره اجتماعی نمی کند و همواره همه را به نیک اندیشی و تحمل یکدیگر فرا می خواند .
این در حالی است که در همه جا از صوفی منشی جوانان انتقاد کرده و خواستار حرکت و جوشش نسل نوی ایرانی برای کسب افتخارات بی پایان است



ریشه گاه : عبداله قمری
http://abdollahghamari.blogfa.com/post-341.aspx

سایت کیمیا / جشنی با ماهی های سرخ

Posted: 09 Nov 2010 02:23 PM PST

تا جشن باستانی نوروز فاصله زیادی داریم اما شاید فرصت مناسبی باشد برای یادآوری نکاتی در مورد نگهداری درست از ماهی های سرخ کوچولویی که میهمان سفره های هفت سین ما هستند . همانطور که در فلسفه اردیسم (Orodism) می خوانیم جشن ها انگیزه رشد و پویایی هستند همین جشن ها انگیزه و امید به همراه دارند و ما را تازه می کنند شادیمان را با بقای میهمانان سرخ زیبای خانه هایمان کامل می کنیم و اما چه كنيم كه زندگي ماهی های کوچک پايدارتر باشد، تا بتوانيم بعد از تعطيلات نوروز، ماهي يا ماهي هاي خود را در درياچه پارك ها رها كنيم. پس بهتر است به اين نكات توجه كنيم:

http://static.diary.ru/userdir/4/0/1/3/401328/15774326.jpg


۱- ماهي ها را در جلوي نور آفتاب نگذاريم.
۲- آب ماهي ها را هر روز عوض كنيم.
۳- به ماهي ها غذا بدهيد، يك قطعه كوچك از تخم مرغ آب پز (به اندازه يك نخود) غذاي خوبي براي ماهي ها است و يا كمي نان به اندازه يك نخود بدهيد.
۴- نمك ضد ميكروب آب است. مانند آب شور اقيانوس ها، در ظرف آب ماهي ها به اندازه يك عدس نمك بريزيد تا ماهي ها بيمار نشوند. اگر زياد نمك بريزد، ماهي ها مي ميرند.
۵- ظرف يا تنگ شيشه اي ماهي، بزرگ باشد. ظرف هاي كوچك شيشه اي فقط براي يك ماهي كوچك است.
۶- در ظرف ماهي، صدف(گوش ماهي) بگذاريد تا عمر ماهي ها زياد شود و تنگ آب هم زيباتر شود. اگر پيدا نشد، از چند قطعه سنگ كوچك استفاده كنيد. (گچ، آهك، سيمان و... باعث مرگ ماهي ها مي شوند)
۷- چند برگ كوچك سبزي تازه يا كاهو در آب بيندازيد تا ماهي ها از موجودات ريز آنها تغذيه كنند و سالم بمانند.
۸- ماهي ها را در جلوي صفحه تلويزيون نگذاريد، بيمار مي شوند و همين طور در جلوي نور قوي چراغ ها و لامپ ها نگذاريد كه ضعيف و بيمار مي شوند.
۹- ماهي ها را با دست نگيريد، بخصوص بچه ها كه آنها را سفت با دست هاي خود مي گيرند و بدن ماهي را له مي كنند و ستون فقرات و باله ماهي ها را مي شكنند. ماهي ها را با آبكش يا كاسه كوچك بگيريد.
۱۰- آب ماهي نبايد زياد گرم و راكد باشد.
۱۱- ماهي ها مانند تمام موجودات زنده روي كره زمين احتياج به اكسيژن دارند، اگر آب ظرف ماهي راكد و ثابت و بدون حركت باشد ماهي ها مي آيند روي آب و اكسيژن طلب مي كنند و حباب توليد مي كنند، لذا بايد آب را به حركت درآوريد و متلاطم كنيد تا حباب توليد گردد.
بوسيله قاشق يا يك چوب، آب را تكان دهيد تا ماهي ها شاداب گردند. مانند موج دريا كه اكسيژن توليد مي كند.
۱۲- بعد از تعطيلات عيد نوروز، ماهي ها را در آب رودخانه ها يا درياچه پارك ها آزاد كنيم تا به زندگی خود شادمانه ادامه دهند.


ریشه گاه :

http://q.blogfa.com/post-320.aspx

سایت عکس و مطالب جالب و خواندنی - اردیسم ORODISM

Posted: 09 Nov 2010 02:19 PM PST

- هشت اصل در فلسفه اُرُدیسم - Orodism

1- اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست .

2- زندگی بدون آزادی ، شرم آور است .

3- تا چیزی از دست ندهی چیز دیگری بدست نخواهی آورد این یک هنجار همیشگی است .

4- آنانیکه همیشه در آرامش هستند لاابالی ترین آدمهایند .

5- رسیدن به راستی و درستی چندان سخت و پیچیده نیست کافیست کمی به خوی کودکی برگردیم .

6- دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد .

7- اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن .

8- عشق به میهن نشان پاکی روان آدمی ست.


ارد بزرگ ، اندیشمند و متفکر ایرانی ست . بیش از هزار جمله قصار و حکیمانه از او در کتاب سرخ گردآوری شده است . در هشت اصل اردیسم ، شیره و عصاره آن جملات در نظر گرفته شده است . شهدی که می تواند کام هر انسان آزاده ای را شیرین نماید.


ریشه گاه :

http://keranche.blogfa.com/post-286.aspx

سایت بابك / شاد زيستن

Posted: 09 Nov 2010 02:16 PM PST



وجه تمایز فلسفه اردیسم Orodism با دیگر مکاتب فلسفی در بها دادن به ماهیت و ارزش شادی و بزم است . در کتاب سرخ جایگاه شادی و جشن ، ممتاز و ویژه است . ارد بزرگ برای شاد بودن هیچ محدودیتی نمی بیند و می گوید : برآزندگان شادی را از بوته آتشدان پر اشک ، بیرون خواهند کشید . شاید آدمهای سطحی نگر بگویند شادی هم مانند دیگر حالات آدم است . حال آنکه اینگونه نیست شادی قوه و بایسته روح ماست . همان عنصری است که امید را تحریک می کند همان عنصریست که جوشش و تحرک آدمی را در پی دارد . جامعه ی غمزده هیچ آینده ایی ندارد چون افق دید محدود و یاس بر همه امور سوار است . در بعد شخصی هم به افسردگی و خودخوری منتهی می گردد .
ارد بزرگ می گوید : «خنده در ورای خود رازها در سینه دارد.» و در جای دیگر اشاره می کند : «رازها در هنگامه شادی و بازی آدمی است . نکته فراموش شده جهان اندیشه ، تعریف درست این حالت هاست.» شناخت و پیگیری ماهیت شادی در اردیسم یک بحث دائمی است . اردیست ها خنده را روان زندگی می دانند و این سخن ارد بزرگ را می گویند: «زندگی ، پیشکشی است برای شاد زیستن . »

فلسفه اردیسم بر جشن های بزرگ میهنی تاکید دارد و می گوید : «جشن های بزرگ انگیزه افزایش باروری و پویایی آدمیان می گردد.» و نیز «جشن های پیاپی میهنی نرم خویی و دوستی را در بین مردم زیاد می کند .» شادی در اردیسم ریشه ایی بومی دارد ارد بزرگ یک فیلسوف وطن پرست ایرانی است و از این رو اردیسم آمیخته است با هویت ملی ما ، او می گوید: « شادی را به یکدیگر هدیه دادن شیره نوروز باستانی ایرانیان است.» تاکید بر شادی در این فلسفه به معنای تکروی در تامین نیاز و میل شخصی افراد برای دسترسی به شادی نیست در کتاب سرخ می خوانیم : «زندگی خوب ، تنها در دلشادی ما نیست همزیستی و مهر به خوبان بهترین زندگی را برای ما می سازد .»
یک فرمان کلیدی در کتاب سرخ وجود دارد که با دقت بر آن می توان به هویت و گنجینه اصلی اردیسم دست یافت : «شادی کجاست ؟ جای که همه ارزشمند هستند .» ...
این نوشته را با نخستین اصل فلسفه اردیسم به پایان می رسانم : «اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست .»

شادیتان هر روز افزونتر


ریشه گاه : بهروز فزدي پور

http://bfardipour.blogfa.com/post-557.aspx

سایت كمك درسی / اردیسم

Posted: 09 Nov 2010 02:02 PM PST

http://loveiranlove.files.wordpress.com/2010/10/orodism-200.jpg

اردیسم چیست ؟
"اردیسم" ، تلفظ انگلیسی آن "Orodism" می باشد به هشت اصل مهم در اندیشه های "ارد بزرگ" (اندیشمند و فیلسوف ایرانی) اشاره دارد . این هشت پند و اندرز ارد بزرگ به اعتقاد اردیست ها می تواند موجب ترقی و سعادت بشر با هر مرام و اندیشه ایی باشد . بارزترین مشخصه این اندیشه تاکید بر شادی است . شادزیستن را نخستین اندرز این تفکر می دانند . و معتقدند زندگی بدون شادی ارزشی ندارد . پس از شادی ، آزادی مهترین اصل اردیسم می باشد اردیستها زندگی بدون آزادی را شرم آور می دانند و بر ارزش آن پافشاری نموده اند اصول دیگر اردیسم به از خودگذشتگی ، کوشش خستگی ناپذیر ، ارزش نهادن به سرشت پاک آدمها ، پذیرفتن دشمنی دیگران و استفاده از این موج منفی برای هدفمندی در زندگی و یاد کردن بسیار از کردارهای نیک دیگران اشاره دارد . آخرین اصل فلسفه اردیسم ارزش نهادن بر میهن است . که می گوید : عشق به میهن نشان پاکی روان آدمی ست .

پیدایش اردیسم
اندیشه اردیسم ریشه در "کتاب سرخ" دارد ، کتاب سرخ نزدیک به هزار جمله و سخن حکیمانه ارد بزرگ است . این کتاب شامل 122 فرگرد (بخش) می باشد . در کتاب سرخ می توان دیدگاه های ارد بزرگ در مورد اکثر موضوعات حوزه علوم انسانی را مشاهده نمود . اما اگر دقیقتر شویم جریان عمومی اندیشه های ارد بزرگ را می توان خلاصه و خلاصه تر نمود . هشت اصل اردیسم شیره و عصاره باورهای ارد بزرگ است .

میهن پرستی و اردیسم
همیشه وطن دوستان نخستین همراهان اندیشه های ارد بزرگ بوده اند اردیست ها جملات ارد بزرگ در وصف میهن را به یاد دارند ، ارد بزرگ می گوید : ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند . بخش اصلی نظرات ارد بزرگ در مورد میهن را می توان در نظریه قاره کهن و فرگردهای میهن ، ارد و ایران کتاب سرخ ، به شکلی مدون مشاهده نمود .

دشمنان اردیستها
پان های دو آتیشه با اندیشه های ارد بزرگ مشکل داشته و دارند پان تورکها و پان فارسهای افراطی ایران ، ترکیه ، آذربایجان و همچنین پشتونهای افراطی افغانستان با اردیستها دشمنی دیرینه دارند اندیشه های ارد بزرگ بخش بزرگی از حوزه تمدنی ایران زمین را در بر می گیرد . دشمنان اردیست ها می گویند ما این تکثر را نمی توانیم بپذیریم مگر آنکه اندیشه ما بزور حاکم شود . ارد بزرگ می گوید باید به زبانها و فرهنگ های همه این مناطق بها داد . مهم آن است که ما نکات مشترک بسیاری با بیست کشور حوزه تمدنی ایران داشته ، و می توانیم همانند قاره اروپا ، قاره ایی همگن از کشورهای حوزه تمدنی ایران تاسیس بنماییم . در نظریه قاره کهن ، ایران امروز همانند یونان ، نقشی مادر فرهنگی بر عهده خواهد داشت . ارد بزرگ از ایران اینگونه یاد می کند : "کشوری که زایشگاه اندیشه های فراست" . پان ها و پشتونها می گویند حوزه فرهنگی ایران (قاره کهن) باید تحت سیطره خودکامگی آنها باشد و البته این با روح همه گیر و آزادمنش حاکم بر نظریه قاره کهن سازگاری ندارد . بخشی از دشمنی پشتونهای افغانستان و پاکستان با ارد بزرگ بخاطر دشمنی با تاجیک های شمال افغانستان است . که این خود بحثی طولانی می طلبد . به همان نسبتی که پشتونها دشمن ارد بزرگ هستند ، تاجیکها و فارس زبانان افغانستان ، ازبکستان و تاجیکستان از دوستداران ارد بزرگ می باشند . مخالفین اردیسم می گویند ارد بزرگ دست پروده نظام و حاکمیت ایران است برای مشغول کردن اذهان جوانان ، اما این نظر را اردیستها رد می کنند و می گویند تا به امروز هیچ نشانی از همراهی دولتمردان با اندیشه های ارد بزرگ دیده نشده است . مثلا هشدارهای چند ساله ارد بزرگ در مورد همراهی اشتباه با نام "جاده ابریشم" (ارد بزرگ گفته است این "راه ایران" است و در بی طرفانه ترین شکل آن "راه فرهنگها") چندان جدی گرفته نشده است نظریه قاره کهن در وزارت خارجه و دستگاه مربوطه مورد بررسی قرار نگرفته است . خود ارد بزرگ هم هیچگاه در صدا و سیمای ایران دیده نشده است . جمع بندی اینها نشان می دهد ارد بزرگ تنها یک فیلسوف و اندیشمند ایرانی است فارغ از تعلق به مراکز قدرت .

اردیست ها چه کسانی هستند ؟
همراهان اردیسم را اغلب جوانانی تشکیل می دهند که دغدغه شادی و میهن دوستی دارند . اهل مدارا و میانه رو ، گریزان از بحث و جدل و در عین حال تعقل گرا می باشند . مهمترین خواستگاه اردیسم مراکز آموزشی و دانشگاهی است . هر چند می توان سالمندانی را دید که عاشقانه دوست اش دارند .

هشت اصل در فلسفه اُرُدیسم
1- اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست .
2- زندگی بدون آزادی ، شرم آور است .
3- تا چیزی از دست ندهی چیز دیگری بدست نخواهی آورد این یک هنجار همیشگی است .
4- آنانیکه همیشه در آرامش هستند لاابالی ترین آدمهایند .
5- رسیدن به راستی و درستی چندان سخت و پیچیده نیست کافیست کمی به خوی کودکی برگردیم .
6- دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد .
7- اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن .
8- عشق به میهن نشان پاکی روان آدمی ست .

بنیاد جهانی ارد بزرگ
بنیاد جهانی ارد بزرگ "Great Orod World Foundation" در دوم آوریل 2010 برای تجلیل از اندیشه های ارد بزرگ ایجاد شد در هیئت رییسه بنیاد کسانی همچون : یاسمین آتشی (نویسنده و مورخ) ، الیان ایژن هیر (رئیس انجمن هنری ارت کلوب و رئیس انجمن دفاع از منافع منطقه ی شامپل در ژنو) ، شکوهه عمرانی (شاعر ، نویسنده و فعال اجتماعی) ، دکتر شهناز خاتمی ( پزشک ایرانی مقیم اتریش ، وین ) ، امیر همدانی ( جامعه شناس ) ، شقایق شاهی (پژوهشگر برجسته افغانستان) ، دانیل ایزلی ( اسیستان سابق کادر اداری بیمارستان کانتونال ژنو و هم اکنون حامی و سرپرست کمک به سالخوردگان) می باشند . خانم کریسیتین والون مدیر پژوهشگاه بنیاد جهانی ارد بزرگ می باشد از اعضای ارشد پژوهشگاه ارد بزرگ می توان از : ایرن گاللی (طراح نقشه بردار و نقاش) نام برد .

ارد بزرگ
اندیشمند و متفکر کشورمان ، بجز جملات قصار و حکیمانه اش نظریات و ایده های ارایه نموده است که مشهورترین آنها "قاره کهن" و "کهکشان اندیشه" می باشد در مورد او کتابهای بسیاری نوشته اند بجز ایران هواخواهان بسیاری در کشورهای تاجیکستان ، افغانستان ، ترکمنستان و ازبکستان دارد، در مورد افغانستان باید اشاره شود که (آنگونه که در سایت ها و وبلاگهای مردم افغانستان دیده می شود اصلی ترین دلیل محبوبیت ارد بزرگ در آن کشور دوستی اش با احمدشاه مسعود بوده است ، البته دشمنان پشتون احمدشاه مسعود هم بدینواسطه دشمن ارد بزرگ هستند و در فیس بوک می توان این خصومت را بوضوح دید ) . ارد بزرگ در شهر مشهد بدنیا آمده است و هم اکنون در همان شهر زندگی می کند .


وجه تمایز فلسفه اردیسم Orodism با دیگر مکاتب فلسفی در بها دادن به ماهیت و ارزش شادی و بزم است . در کتاب سرخ جایگاه شادی و جشن ، ممتاز و ویژه است . ارد بزرگ برای شاد بودن هیچ محدودیتی نمی بیند و می گوید : برآزندگان شادی را از بوته آتشدان پر اشک ، بیرون خواهند کشید . شاید آدمهای سطحی نگر بگویند شادی هم مانند دیگر حالات آدم است . حال آنکه اینگونه نیست شادی قوه و بایسته روح ماست . همان عنصری است که امید را تحریک می کند همان عنصریست که جوشش و تحرک آدمی را در پی دارد . جامعه ی غمزده هیچ آینده ایی ندارد چون افق دید محدود و یاس بر همه امور سوار است . در بعد شخصی هم به افسردگی و خودخوری منتهی می گردد .
ارد بزرگ می گوید : «خنده در ورای خود رازها در سینه دارد.» و در جای دیگر اشاره می کند : «رازها در هنگامه شادی و بازی آدمی است . نکته فراموش شده جهان اندیشه ، تعریف درست این حالت هاست.» شناخت و پیگیری ماهیت شادی در اردیسم یک بحث دائمی است . اردیست ها خنده را روان زندگی می دانند و این سخن ارد بزرگ را می گویند: «زندگی ، پیشکشی است برای شاد زیستن . »

فلسفه اردیسم بر جشن های بزرگ میهنی تاکید دارد و می گوید : «جشن های بزرگ انگیزه افزایش باروری و پویایی آدمیان می گردد.» و نیز «جشن های پیاپی میهنی نرم خویی و دوستی را در بین مردم زیاد می کند .» شادی در اردیسم ریشه ایی بومی دارد ارد بزرگ یک فیلسوف وطن پرست ایرانی است و از این رو اردیسم آمیخته است با هویت ملی ما ، او می گوید: « شادی را به یکدیگر هدیه دادن شیره نوروز باستانی ایرانیان است.» تاکید بر شادی در این فلسفه به معنای تکروی در تامین نیاز و میل شخصی افراد برای دسترسی به شادی نیست در کتاب سرخ می خوانیم : «زندگی خوب ، تنها در دلشادی ما نیست همزیستی و مهر به خوبان بهترین زندگی را برای ما می سازد .»
یک فرمان کلیدی در کتاب سرخ وجود دارد که با دقت بر آن می توان به هویت و گنجینه اصلی اردیسم دست یافت : «شادی کجاست ؟ جای که همه ارزشمند هستند .» ...
این نوشته را با نخستین اصل فلسفه اردیسم به پایان می رسانم : «اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست .»


ریشه گاه :

http://komakdarsy.mihanblog.com/post/16


ترور شخصیتی لطیف پدرام و تلاش برای حذف کامل او

Posted: 09 Nov 2010 09:32 AM PST

http://www.ncafg.org/dr%20pedram.jpg

متاسفانه این روزها افغانستان مسیر دهشتناکی را طی می کند که پایانی شوم را رقم خواهد زد . پس از پایان جنگ های گسترده با طالبان و شبه نظامیان عرب و پاکستان ... افغانستان به جای حرکت به سوی دموکراسی و مردمسالاری دچار دگم اندیشی قبیله یی گشته و اکنون پشتونها با تکیه بر اهرمهای تاریخی و شبه قانونی خویش ، موتور مردمسالاری را در افغانستان خاموش نموده و باند بازی و قبیله گرایی را در دستور کار خویش قرار داده اند . حذف یاران احمدشاه مسعود از همه مصادر امور دولتی به حذف پارلمانی نیز رسیده است . اکنون اشخاص آزاد اندیشی همچون "لطیف پدرام" مورد حمله حامد کرزی و ایل و تبار پشتونش قرار گرفته تا آرای او را باطل کنند خفقان سیاه در افغانستان قبیله ایست و پشتونها از قدرت حتی برای لحظه ایی هم چشم نمی پوشند .
پشتونهای تندروی حامی کرزی دشمن زبان فارسی و تاجیکها هستند و شخصی همانند "لطیف پدرام" که استاد زبان فارسی و شاعری درد آشناست برای پشتونهای عاشق قدرت ، همچون خاری در چشم است .
حمله به لطیف پدرام از چند سو بوده است اول تروریست ها او را در پکتیا مرتد اعلام نموده و برای ترور او همپیمان شدند سپس فیلم های جعلی ناموسی برای تضعیف جایگاه او ساختند ! .

http://musecrafters.com/uploads/k/ketab/5344.jpg

بعد از آن ، او را بخاطر حمایت از تغییر نام افغانستان به خراسان ، دست پرورده فیلسوف نامدار "ارد بزرگ" (دوست ایرانی احمدشاه مسعود) اعلام نمودند به این هم غناعت ننموده و لطیف پدرام را جاسوس روسیه و در نهایت دست نشانده ایران خواندند .
باید پرسید چرا به یک شاعر ، ادیب و سیاستمدار تاجیک همچون "لطیف پدرام" این همه ستم می شود ؟
برای روشن تر شدن اذهان شما در مورد شخصیت و فکر لطیف پدرام نوشته ایی از او را می خوانیم در مورد احمدشاه مسعود :

"نام مسعود احيا كننده‌ي حيثيت هاي ازدست رفته،‌ غرور هاي شكسته شده وآرمان هاي برباد رفته‌ي ملي ماست. اگر "كفرآباد"ها و "اسلام آباد" هاي زيادي،‌ نامردي ها ونا آزادگي ها دست در دست هم از او انتقام گرفتند به خاطر آن بود كه در به در وكوه به كوه به دنبال وبه فكر برتخت نشاندن آزادگي،‌ استقلال وسربلندي ملي بود ... در ميان جنبه هاي بارز شخصيت او استقلال رأي، استقلال طلبي، مستقل بودن، در برابر قدرت ها کرنش نکردن، زير بار زور نرفتن برجسته ترين آنها بود. نه تيغ، نه طلا، نه تسبيح "به بيان دکتر شريعتي" هيچ چيزي نمي توانست در اراده‌ي آهنين او نسبت به آزادي و استقلال وطنش خلل وارد کند. قارون ها، فرعون ها و بلعم با عورها باربار در برابر او و در مسير او ازين دام ها گستردند، ولي هر بار و هميشه سربلند بيرون برآمد. راه ديگري نيافتند جز آنکه با حيله ها ونيرنگ هاي بزدلانه به حذف فزيکي او اقدام نمايند. با وجود او امکان نداشت برنامه هاي استعماري تحقق پيدا کنند ".

http://wahdat.net/images/pics/4013.jpg

و شعری از "لطیف پدرام" :


غــزل بــدخــشــان

با تو،

هزار چهرهء بيباک سرفرازي ام

نگاهت اطمينان عجيبي است

ميتوانم هزار گلوي زخمي را بسرايم



سرود آناني باشم که خاموش شان کرده اند

ترانهء مرداني که خاموش اند



غزل هزار دختر عاشق

که قلب هاي توفاني شان

اندک،

اندک،

خاموش مي شوند

يکسره بدخشانم با تو،

استقامتِ بي بديل کوهستان هايش :

شکيب سواحل آمو،

در نبرد زلزله و توفان

قدرت آباد کردنم؛

از هيچ ، از صفر

کابلم ، سر بر افراشته از خاکستر خويش

با تو،

ني، تو اي شبانه ئي چوپان هاي هندو کشم!

رهائي

آزادي ام !


نویسنده : ماندانا پاک سرشت
http://iransarzaminpak.blogspot.com/2010/11/blog-post_09.html

وب سایت اقتصاد برتر / هشت اصل در فلسفه اُرُدیسم-(Orodism)

Posted: 09 Nov 2010 09:28 AM PST

1- اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست .

2- زندگی بدون آزادی ، شرم آور است .

3- تا چیزی از دست ندهی چیز دیگری بدست نخواهی آورد این یک هنجار همیشگی است .

4- آنانیکه همیشه در آرامش هستند لاابالی ترین آدمهایند .

5- رسیدن به راستی و درستی چندان سخت و پیچیده نیست کافیست کمی به خوی کودکی برگردیم .

6- دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد .

7- اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن .

8- عشق به میهن نشان پاکی روان آدمی ست .

ارد بزرگ ، اندیشمند و متفکر ایرانی ست . بیش از هزار جمله قصار و حکیمانه از او در کتاب سرخ گردآوری شده است . در هشت اصل اردیسم ، شیره و عصاره آن جملات در نظر گرفته شده است . شهدی که می تواند کام هر انسان آزاده ای را شیرین نماید


ریشه گاه : رضا شمسی پور
http://eco88.mihanblog.com/post/152

انجمن ستاره ایران / ***<< سخنان ارد بزرگ >>***

Posted: 09 Nov 2010 08:28 AM PST

***<< سخنان ارد بزرگ >>***


ارد بزرگ /  Orod Bozorg


اسطوره ها زاينده اند ! آنان براي فرزندان سرزمين خويش همواره اميد به ارمغان مي آورند / ارد بزرگ


زندگي ميدان ادامه راه اشتباه نيست هر گاه پي به ناراستي راه خود برديم بايد به ريشه و بن پاکي خويش باز گرديم ، نه آنکه با اشتباهي ديگر آن را ادامه دهيم که

برآيند آن ، از دست دادن همه عمر است / ارد بزرگ


توان آدميان را، با آرزوهايشان مي شود سنجيد / ارد بزرگ


باور بدبختي از خود بدبختي دردناکتر است / ارد بزرگ


شاگرداني که بدون نوآوري ! همواره سخن استاد خويش را تکرار مي کنند هيچگاه براي خود و استادشان فر و شکوهي ، ارمغان نمي آورند / ارد بزرگ


در پشت هيچ در بسته اي ننشينيد تا روزي باز شود . راه کار ديگري جستجو کنيد و اگر نيافتيد همان در را بشکنيد / ارد بزرگ


فرودستان ، در بهترين هنگامه هم ، بهانه هاي فراوان ، براي انجام ندادن کار هاي خويش دارند / ارد بزرگ


آنکه برنامه ها را از پايان به آغاز ، مورد گفتگو و ارزيابي قرار مي دهد بر راستي در حال سرپوش گذاري بر روي چيزي است / ارد بزرگ


خودبيني ، خواستگاهش درون است که آدمي را شيفته خويش مي سازد و وارون بر اين خواستگاه افتادگي پيرامون ماست ، که همگان را به سوي ما مي کشاند / ارد بزرگ


در خواب مي تواني نيروي روان خويش را بنگري / ارد بزرگ


ریشه گاه :
http://starir.com/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86/2818-***-%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-***.html



شبكه خبري البرز / 40 پند

Posted: 02 Nov 2010 02:30 PM PDT

1- قابليت انعطاف داشته باشيد . تنها همين يك خصوصيت كه بتوانيد شيوه كار خود را تغيير دهيد موفقيت شما را تضمين مي كند . ( رابينز Robbins )

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
2- آن گاه که ، زايش راهي نو را از درون خويش احساس کردي پاي در راهي خواهي گذارد که پيشتر براي رسيدن بدان بسيار تلاش نموده ايي . ( ارد Orod )

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
3- دوست واقعي کسي است که دستهاي تو را بگيرد ولي قلب ترا لمس کند .( مارکز Marquez )

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
4- عشق يگانه منبع نيرو و قدرت شماست .( دي آنجليس B. De Angelis )

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

5- قانون احتمالات يادت نره ، بلاخره يک نفر خواهد گفت بله .( رابينز Robbins )

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
6- اگر فکر مي کنيد که موفق مي شويد يا شکست مي خوريد،در هر دو صورت درست فکر کرده ايد.( رابينز Robbins )

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
7- وقتي انسان آرامش را در خود نيابد ، جستجوي آن در جاي ديگر کار بيهوده اي است. (لارو شفوکو)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
8- راز اندوختن خرد ، يکرنگي است و بخشش . (اُرد بزرگ)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
9- مهم ترين نکته اين است: در هر لحظه قادر باشيم آنچه را که هستيم به خاطر آنچه مي توانيم بشويم قرباني کنيم . (چارلز ديوبوليس)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
10- با مرگ هر دوست ... جزيي از وجود من نيز دفن ميشود ... ولي سهم آنان در خوشيها و لذتهايم ، مرا وا ميدارد تا در اين دنياي فاني باقي بمانم . (هلن کلر)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
11- فقط کارهاي جسورانه به حساب مي آيند .(اسکاول شين)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
12- زندگي گره اي نيست که در جست و جوي گشودن آن باشيم. زندگي واقيتي است که بايد آن را تجربه کرد . (سورن کي ير کگارد)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
13- پرهيزگار باش که هرگز هيچ پرهيزگاري از درستي نمي ميرد . (غزالي طوسي)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
14- خودت را بشناس اما به آن مبال . (اُرد بزرگ)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
15- بدگماني ميان افکار انسان مانند خفاش در ميان پرندگان است که هميشه در سپيده‌دم يا هنگام غروب که نور و ظلمت بهم آميخته است بال‌فشاني مي‌کند . (فرانسيس بيکن)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
16- روح و روان و دل جهان روشن است و زمين را بي دريغ روشن مي سازد خورشيد از خاور برخاسته بسوي باختر که مسيري درست و بي نظير است اي آنکه همچون آفتاب لبريز از نور و خردي تو را چه شده است که بر من نمي تابي ؟!! . (فردوسي خردمند)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
17-آموزش را در خانواده و دانش را در جامعه مي آموزند و بينش را در تفکرات تنهايي . (فردريش نيچه)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
18-آدمي که پول ندارد مانند کماني است که تير ندارد . (فوللر )

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
19-انسان ها به نسبت هر ظرفيتي که براي کسب تجربه دارند عاقلند نه به نسبت تجاربي که اندوخته اند . (برنارد شاو)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
20-انسان ها مانند خطوط انگشتان هيچ کدام به هم شبيه نيستند. (اديسون)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
21-اگر ديگران را با زيباترين منشها و صفات بخوانيم چيزي از ارزش ما نمي کاهد بلکه او را دلگرم ساخته ايم آنگونه باشد که ما مي گويم . (اُرد بزرگ)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
22-مردآن است که هر بار او را بيازمايند زودجوش بي غش تر از پيش ار بوته ي آزمون بيرون آيد . (رومن رولان)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
23-مرد اصيل اگر ذليل بشود رذيل نمي شود . (رومن رولان)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
24-مردان بزرگ همچون کوه اند که هر چه از آن ها دورتر مي شويم عظمت آن ها بيشتر آشکار مي گردد . (لرد جوي)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
25-مردان بلند نام و با افتخار هرگز نمي ميرند زيرا که گوهرشان قلوب نسل هاي آينده است . (توسيديد)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
26-مردان شجاع فرصت مي آفرينند ترسوها و ضعفا منتظر فرصت مي نشينند . (گوته)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
27- آدمهاي آرمانگرا هنگاميکه به نادرست بودن آرزويي پي مي برند بر ادامه آن پافشاري نمي کنند . (اُرد بزرگ)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
28- وقتي انسان آنقدر ثروتمند شد که بتواند هر چه دلش مي خواهد بخرد ، مي بيند معده اش بيمار است و همه چيز را هضم نمي کند . (شاتو بريان)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
29- انديشه برتر در روزهاي توفاني و آشوب و در همان حال خموشي و آرامش ، توانايي برتر خويش را از دست نمي دهد. (اُرد بزرگ)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
30- برتري هميشه منفور بوده است ، و هنگاميکه برتر از همه اي بيشتر منفوري . (گراسيان)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
31- تکبر زائيده قدرت مادي است و تواضع زاييده ضعف معنوي. (فردريش نيچه)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
32- جهت الهي شما ، دريايي است پهناور و بي ساحل . ذات الهي شما از ازل پاکيزه بوده است و تا ابد نيز خالص و پاک خواهد ماند. (جبران خليل جبران)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
33- محبت نيرومندترين جادوها است. (گولاس)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
34- مهم نيست کجا متولّد شدم و چگونه و کجا زندگي کرده ام. مهم اين است که در آنجا که بوده ام چگونه رفتاري داشته ام . (جوجيا اوکيف)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
35- توانگر کسي است که به آنچه خداوند توانا نصيبش کرده خرسند باشد . زيرا شوريده بخت تر و پراکنده خاطرتر از آزمند کسي نيست . (بزرگمهر)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
36- بايد زياد مطالعه کنيد تا بدانيد که هيچ نمي دانيد. (مونت کيو)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
37- آدمهاي ماندگار به چيزي جز آرمان نمي انديشند . (اُرد بزرگ)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
38- هرگز مردي ولو بسيار نادان را نديدم که از وي چيزي نتوانسته ام بياموزم . (گاليله)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
39- پرحرف را که دشمن راستي و خصم روان پاک است هرگز نپذير . (بزرگمهر)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
40- فرمانرواياني که يک شبه داراي توان مي شوند ، با تلنگري فرو مي ريزند. (اُرد بزرگ)



ریشه گاه : شبکه خبری البرز
http://khabar31.com/shownews.aspx?newsid=1891


سایت آرمان نامه / فرگرد سرآمدان

Posted: 02 Nov 2010 07:35 AM PDT

ایرانیان نیک نامی و پاکی تبار گذشتگان خویش را در شاهنانه فردوسی می بینند و در هر دودمانی که باشند برآن راه خواهند بود . اُرد بزرگ

کورش نماد فرمانروایان نیک اندیش است و نام او می ماند ، چرا که از راستی و کمک به آدمیان روی برنگرداند . اُرد بزرگ

نادر شاه افشار توانست از خراب آبادی که دشمنان برایمان ساخته بودند کشوری باشکوه بسازد نام او همیشه برای ایرانیان آشنا و دوست داشتنی خواهد بود . اُرد بزرگ

بارزترین و گرامی ترین گرایش گاندی ، میهن پرستی او بود . اُرد بزرگ


ریشه گاه :
http://armanname.blogfa.com/post-20.aspx

سایت آرمان نامه / فرگرد میهن

Posted: 02 Nov 2010 07:34 AM PDT

راهی را که در زندگی برگزیده ایم می تواند برآیند بازخورد کنش دیگران ، با ما باشد . پرسش آن که :آیا ماخویشتن خویشتنیم ؟ و آیا همواره باید پاسخگوی برخوردهای بد دیگران باشیم ؟این پرسش ها را که پاسخ گفتیم ! آزادی در ما بارور می شود . و پس از آن ، آرمانی بزرگ همچون عشق به میهن در چشمه وجودمان جاری می گردد . اُرد بزرگ

ابلهان در سرزمین های کوچک همواره سنگ کشورهای بزرگ را به سینه می زنند و هم میهنان خویش را تشویق به بخشش میهن و ناموس خود می کنند . اُرد بزرگ

آنهایی که از زادگاه خود می روند تا رشد کنند با سپری شدن روزگار می فهمند بزرگترین گنج زندگی را از دست داده اند و آن زادگاه و میهن است . اُرد بزرگ

صوفی مسلکان برای آنکه افکار اهریمنی خویش را گسترش دهند می گویند نیاز را باید از بین برد چون نیاز سبب دگرگونی می گردد و دگرگونی از دیدگاه آنان رنج آور است ! حال آنکه هدف آدمی از زیستن پیشرفت و درک زوایای پنهان دانش است . بجای گوشه نشینی و خرده گیری باید با ابزار دانش سبب رشد میهن شد و امنیت را برای خود و آیندگان بدست آورد . اُرد بزرگ

میهن پرستی ، همچون عشق فرزند است به مادر . اُرد بزرگ

میهن دوستی ، دسته و گروه نمی خواهد ! این خواستی است همه گیر ، که اگر جز این باشد باید در شگفت بود . اُرد بزرگ

ستایش گران میهن ، زنان و مردان آزاده اند . اُرد بزرگ

میهن پرستی هنر برآزندگان نیست که آرمان آنان است . اُرد بزرگ

آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد . اُرد بزرگ

سرپرستانی که از ارزش سربازی می کاهند ، و پدر و مادرانی که ، پیشدار میهنداری فرزندان خویش می شوند ، به کشورشان پشت کرده اند . اُرد بزرگ

برآزندگان و ترس از نیستی؟! آرمان آنها نیستی برای هستی میهن است. اُرد بزرگ

آنگاه که آزادی فدای میهن پرستی می شود و وارون بر این میهن پرستی فدای چیزهای دیگر ، کشور رو به پلشدی می گرایید و درد . اُرد بزرگ

میهن پرستی و آزادیخواهی کلید درمان بسیاری از ناراستی هاست . اُرد بزرگ

از سفر کرده ، ارزش سرزمین مادری را بپرس . اُرد بزرگ


ریشه گاه :
http://armanname.blogfa.com/post-19.aspx

سایت آرمان نامه / فرگرد پیران

Posted: 02 Nov 2010 07:31 AM PDT

پیران جهان دیده همواره جوانان را به خروش و بیداری فرا می خوانند و بیماران پیوسته از پایان هر خروشی دم می زنند این کار ! صوفی منشانی خموش ، روانه میدان زندگی می کند . اُرد بزرگ

نیرنگ پیران بدنهاد ، تنها با مرگ به پایان می رسد . اُرد بزرگ

جوانان ! زندگی خردمندانه می خواهند ، کهنسالان باید آگاهی بخش اندیشه های آنان باشند نه بازیگران زندگی آنان . اُرد بزرگ

پیران آزاده آنانیند که از آموزش دودمان امروز کوتاهی نمی کنند و هر آنچه در اندیشه دارند را هدیه می کنند . اُرد بزرگ

پیران اندیشمند به ریشه ها می پردازند نه به شاخه ها . اُرد بزرگ

پیران جهان دیده برای گفتگو با جوانان مانع تراشی نمی کنند . اُرد بزرگ


ریشه گاه:
http://armanname.blogfa.com/post-21.aspx

سایت آرمان نامه / فرگرد دشمنی

Posted: 02 Nov 2010 07:27 AM PDT


برای نابودی دشمن اندیشه خود ، بیاموز و پژوهش کن ! و برای گریز از دشمن مال و زندگیت به هنجارهای قانونی پناه ببر و دوری پیشه کن . اُرد بزرگ


اگر می خواهی کسی را بزرگ کنی ، پیوسته از او به دشمنی یاد کن . اُرد بزرگ


دشمنی به آدمی این زمان را می دهد که تواناییهای خویش را باز شناسد . اُرد بزرگ

دشمن ! دشمن است ، فریب زبان چرب دشمن را مخور . اُرد بزرگ


ریشه گاه :
http://armanname.blogfa.com/post-22.aspx

سایت آرمان نامه / فرگرد تندرستی

Posted: 02 Nov 2010 07:25 AM PDT

تندرستی پاداش نیک زیستی ست . اُرد بزرگ

تندرستی پرشگاه روان بیدار است برای گشودن دروازه های پیروزی . اُرد بزرگ


اندوخته ای با ارزشتر از تندرستی ، نمی شناسم . اُرد بزرگ



ریشه گاه :
http://armanname.blogfa.com/post-23.aspx

سایت تبیان / فرگون زیبا و برترین گنج زندگی

Posted: 28 Oct 2010 07:14 PM PDT


آروشا همسر یکی از مهتران دربار سلجوقی به فرگون (زیباترین زن زمانه خویش) همسر ملک شاه گفت 
اگر گوش بر هر دیواری بگذاری
 از اهالی آن خانه خواهی شنید فرگون زیبا بزرگترین گنج گیتی را در اختیار دارد کلید دار خزانه ایران در واقع اوست و خندید
 فرگون دستی بر موهای کودک زیبایش کشید و گفت گنج من همین کودک است
 
 
http://cache2.artprintimages.com/p/LRG/8/847/85UY000Z/francis-coates-jones-mother-and-child-c-1885.jpg
 
 
فرزند من بزرگترین داشته من است و همین برای من بس است
 آروشا تا خواست به حرفهای قبلی خود ادامه دهد دید فرگون بانوی نجیب و پاک نژاد ایرانی در حال دور شدن است
ارد بزرگ فیلسوف برجسته معاصر که خود از تبار فرزندان ملک شاه و فرگون است می گوید
مادر و پدر ، زندگیشان را با فروتنی به فرزند می بخشند

در واقع بانوی زیبای ایران "فرگون" به زن ایرانی می آموزد
بزرگترین گنج گیتی در آغوش اوست
و او باید نگهبان بدن ، روان و اندیشه او باشد 


ریشه گاه :

انجمن علمی ایران / تعریفی کوتاه از بیست مکتب فلسفی

Posted: 28 Oct 2010 07:07 PM PDT

تعریفی کوتاه از بیست مکتب فلسفی


* هرمنوتیک
* پراگماتیسم
* تجربه‌گرایی
* فمینیسم
* رواقی گری
* سوسیالیسم
* آرمان‌گرایی
* رئالیسم
* اثبات‌گرایی
* پدیده‌شناسی
* اردیسم
* نسبی‌گرایی اخلاقی
* اگزیستانسیالیسم
* ماتریالیسم
* تحلیلی
* جبرگرایی
* ساختارگرایی
* پساساختارگرایی
* اومانیسم
* مکتب فرانکفورت


* هرمنوتیک
هرمنوتیک (Herméneutique) به معنای خبردادن و ترجمه کردن و تعبیر کردن، علم یا نظریهٔ تأویل است. علمی که مسئلهٔ فهم متون و چگونگی ادراک و فهم و روند آن را بررسی می‌­کند. این عنوان از قرنِ هفدهم کاربرد یافته‌است، اما تازه در آغازِ قرنِ نوزدهم است که با تلاشِ فکری فردریک شلایرماخر رواجِ عمومی می‌یابد. یکی از منتقدان سرسخت هرمنوتیک، هانس آلبرت، خردگرای انتقادی آلمانی است.


* پراگماتیسم
پراگماتیسم یا عمل‌گرائی (pragmatism)، به معنی فلسفه اصالت عمل است؛ ولی در سیاست بیشتر واقع‌گرایی و مصلحت‌گرایی معنی می­دهد.
پراگماتیسم روشی در فلسفه مدرن است که با اعتراف به غیرممکن بودن اثبات بعضی مسائل، آن‌ها را با توجّه به کاربردشان در زندگی انسان می‌پذیرد. طرفداران این شیوه، خود را عمل‌گرا و متسامح می‌دانند. مخالفان، این گروه را میانه‌رو (یا محافظه‌کار) و منفعت‌طلب می‌خوانند. از دیدگاه پراگماتیسم، کلیه تصورات، مفاهیم، قضاوت‌ها و نظرات ما قواعدی برای «رفتار» (پراگمای) ما هستند، اما «حقیقت» آن‌ها تنها در سودمندی عملی آن‌ها برای زندگی ما نهفته است. از دیدگاه پراگماتیسم، معیار حقیقت، عبارت است از سودمندی، فایده، نتیجه و نه انطباق با واقعیت عینی. در واقع حقیقت هر چیز بوسیله نتیجه نهائی آن اثبات می‌شود.
دولت­مردان و سیاست­مداران «پراگماتیست» به کسانی اطلاق می­شود که امکانات عملی و مصلحت روز را بر معتقدات خود مقدم می­شمارند و به عبارت دیگر برای پیش­رفت مقاصد خود یا ماندن بر مسند قدرت، انعطاف نشان می­دهند.


* تجربه‌گرایی
تجربه‌گرایی یکی از گرایش‌های اصلی در شناخت‌شناسی و نقطهٔ مقابل عقل‌گرایی است. بر اساس این دیدگاه همهٔ معرفت‌های بشری مستقیم یا غیرمستقیم برآمده از تجربه است. تجربه از منظر این دیگاه نه فقط ادراک حسی بلکه دریافتهایی مانند حافظه یا گواهی دیگران را هم در بر میگیرد.
برمبنای نظریهٔ مبناگرایی همهٔ باورهای ما با واسطهٔ استدلال نهایتاً از منبعی به دست آمده اند که آن منبع نیاز به توجیه یا استدلال ندارد. تجربه‌گرایی - که یکی از زیرمجموعه‌های مبناگرایی است - تنها تجربه را به عنوان چنین منبعی بی نیاز از توجیه می‌دانند. تجربه‌گرایی با استفاده از حسیات در مقابل عقل‌گرایی می‌باشد.تجربیات عقلی از علم حصولی است و روش اثبات غیر حسی دارد.طبق نظر دکارت اگر همه حواس چند گانه ما از کار بیافتند ولی مغز هنوز بتواند فکر کند حتماً ما وجود داریم پس تجربهٔ این که ما می دانیم که هستیم از حواس چند گانه نیست و علم حصولی است.
تجربه‌گرایی در فلسفه علم بر مبنای آزمایش است. عقل‌گرایی گزاره( 2*2=4 )را یک قانون فلسفی می‌داند و بدیهی.اما تجربه گرایی آن را با آزمایش اثبات می‌کند: 2 تا سبد داریم هر یک با 2 تا سیب... با شمردن حس بینایی به ما می‌گوید که 4 تا سیب داریم! این دیدگاه بعد از رنسانس به صورت جدی طرح شد. بارکلی، جان لاک و دیوید هیوم از فیلسوفان تجربه‌گرا هستند. ابوریحان بیرونی در آزمایش عدم سمی بودن الماس؛ تجربه گرایی را بعنوان روش اثبات بکار برد.این کار او را در ردیف اولین فیلسوفان تجربی قرار می‌دهد.


* فمینیسم
فمینیسم باور داشتن به حقوق زنان و برابری سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی زن و مرد است. فمینیسم مباحثه‌ای است که از جنبش‌ها، نظریه‌ها و فلسفه‌های گوناگون تشکیل شده‌است که در ارتباط با تبعیض جنسیتی هستند و از برابری برای زنان دفاع کرده و برای حقوق زنان و مسایل زنان مبارزه می‌کند.
واژهٔ فمینیسم را نخستین بار شارل فوریه، سوسیالیست قرن نوزدهمی برای دفاع از جنبش حقوق زنان به کار برد.
فمینیسم مجموعهٔ گسترده‌ای از نظریات اجتماعی، جنبش‌های سیاسی، و بینش‌های فلسفی است که عمدتاً به وسیلهٔ زنان برانگیخته شده‌اند یا از آنان الهام گرفته‌اند، مخصوصا در زمینه شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن‌ها. به عنوان یک جنبش اجتماعی، فمینیسم بیش‌ترین تمرکز خود را معطوف به تحدید نابرابری‌های جنسیتی و پیشبرد حقوق، علایق و مسایل زنان کرده‌است.


* رواقی گری
رواقی (رَ) یا Stoicism مذهبی فلسفی که بوسیله زنون کیتسیونی (Zeno of Citium) تاسیس شد. نام این فلسفه در زبانهای اروپایی و نیز عنوان رواقی برای آن بدین مناسبت است که حوزه ایشان در یکی از رواقهای آتن منعقد میشد. مذهب رواقی در قرن 2 میلادی در روم نفوذ یافت و حکمایی مانند سنکا(Seneca)، اپیکتتوس (Epictetus) و مارکوس آورلیوس (Marcus Aurelius) به آن گرویدن. پیروان این فلسفه رواقیون یا رواقیان خوانده می شوند. زنون فلسفه را منقسم به طبیعیات، منطق و اخلاق می دانست. منطق وی مبتنی بر ارغنون (Organon) ارسطو (Aristotle) اما می گفت که هر معرفتی بالمآل به ادراکات حواس باز می گردد. نظریه رواقیون در طبیعیات اساساً مادی بود، درنظر آنها هرچه حقیقت دارد مادی است. توده و ماده یا جسم و جان، حقیقت واحد و بایکدیگر مزج کلی دارند. وجود یکی در تمامی وجود دیگری ساری است. در اخلاق رواقیان فضیلت را مقصود بالذات می دانستند و معتقد بودند که زندگی باید سازگار با طبیعت و قوانین آن باشد و می گفتند آزادی واقعی وقتی حاصل می‌شود که انسان شهوات و افکار ناحق را به یکسو نهد و در وارستگی و آزادگی اهتمام ورزد. رواقیان بسبب پیروی از این اصول نزد عامه مردم به لاقیدی معروف بودند.


* سوسیالیسم
سوسیالیسم (Socialism) اندیشه‌ای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است که برای ایجاد یک نظم اجتماعی مبتنی بر انسجام همگانی می‌کوشد، جامعه‌ای که در آن تمامی قشرهای اجتماع سهمی برابر در سود همگانی داشته‌باشند.
هدف سوسیالیسم لغو مالکیت خصوصی ابزارهای تولید و برقراری مالکیت اجتماعی بر ابزارهای تولید است. این «مالکیت اجتماعی» ممکن است مستقیم باشد، مانند مالکیت و اداره صنایع توسط شوراهای کارگری، یا غیر مستقیم باشد، از طریق مالکیت و اداره دولتی صنایع.


* آرمان‌گرایی
ایده یعنی تصورات ذهنی (اعم از حسی، خیالی یا عقلی) و آرمانگرایی یعنی مسلک کسانی که تنها ایده و تصورات ذهنی را واقعی می‌دانند و به وجود خارجی جهان خارج و یا به عبارت دیگر به وجود جهان مستقل از ادراک قائل نیستند.
آرمانگرایان به واقعیتهای خارجی مانند آسمان، زمین، حیوان، اشخاص دیگر و به طور کلی آن چه با حواس درک شود، اعتقاد وجود خارجی ندارند و همهٔ جهان را خیال و پندار می‌دانندو می‌گویند: ما جز واقعیت وجود خود و یک رشته پندارهای ذهنی به وجود چیز دیگری در جهان اعتقاد نداریم؛ زیرا آنچه را که جهان خارج از خود می‌نامیم، به هیچ وجه نمی‌توانیم درک کنیم مگر با قوه ادراک حواسی خود، و قوه ادراک چیزی بیش از تصورات مختلف در اختیارمان قرار نمی‌دهد.
به عبارت دیگر آنها وجود عالم خارج یا این پندارها را صرفاً تولید ذهن خود می‌دانند و نظرشان این است که ما فکر می‌کنیم که واقعیتی به نام درخت وجود دارد، ولی هرگز نمی‌دانیم که آیا در خارج از ذهن چنین واقعیتی هست یا خیر؟


* رئالیسم
واژه رئالیسم از رئل(Real) که به معنای واقع است، مشتق شده و در واقع به معنای مکتب اصالت واقع است.
مکتب رئالیسم نقطه مقابل مکتب ایده آلیسم است؛ یعنی مکتبی که وجود جهان خارجی را نفی کرده و همه چیز را تصورات و خیالات ذهنی می‌داند.
رئالیسم یعنی اصالت واقعیت خارجی. این مکتب به وجود جهان خارج و مستقل از ادراک انسان، قائل است. ایده آلیست‌ها همه موجودات و آنچه را که در این جهان درک می‌کنیم، تصورات ذهنی و وابسته به ذهن شخص می‌دانند و معتقدند که اگر من که همه چیز را ادراک می‌کنم نباشم، دیگر نمی‌توانم بگویم که چیزی هست. در حالی که بنابر نظر و عقیده رئالیستی، اگر ما انسان‌ها از بین برویم، باز هم جهان خارج وجود خواهد داشت. به طور کلی یک رئالیست، موجودات جهان خارج را واقعی و دارای وجود مستقل از ذهن خود می‌داند.می داند.
باید گفت در واقع همه انسانها رئالیست هستند، زیرا همه به وجود دنیای خارج اعتقاد دارند. حتی ایده آلیست‌ها نیز در زندگی و رفتار، رئالیست هستند، زیرا باید جهان خارج را موجود دانست تا بتوان کاری کرد و یا حتی سخنی گفت.
کلمه رئالیسم در طول تاریخ به معانی مختلفی غیر از معنایی که گفته شد، استعمال شده‌است. مهمترین این استعمال‌ها و کاربردها، معنایی است که در فلسفه مدرسی یا اسکولاستیک(Scholastic) رواج داشته‌است.
بعدها در رشته‌های مختلف هنر مانند ادبیات نیز سبک‌های رئالیستی و ایده آلیسمی به وجود آمد و سبک رئالیسم در مقابل سبک ایده آلیسم است. سبک رئالیسم یعنی سبک گفتن و نوشتن متکی بر نمودهای واقعی و اجتماعی. اما سبک ایده آلیسم عبارت است از سبک متکی به تخیلات شاعرانه گوینده یا نویسنده.
رئالیسم نوعی«واقع گرایی» است در رمان و نمایشنامه که خیال پردازی و فردگرایی رومانتیسم را از بین می‌برد و به مشاهدهٔ واقعیت‌های زندگی و تشخیص درست علل و عوامل و بیان تشریح و تجسم آنها می‌پردازد.
هدف حقیقی رئالیسم تشخیص تأثیر محیط و اجتماع در واقعیت‌های زندگی و تحلیل و شناساندن دقیق "تیپهاً یی است که در اجتماع معینی به وجود آمده‌است.


* اثبات‌گرایی
اثبات‌گرایی (یا پوزیتیویسم یا تحصل‌گرایی) به هر گونه نگرش ِ فلسفی که تنها شکلِ معتبر از اندیشه را متعلق به روش علمی بداند اطلاق می‌گردد.
اثبات‌گرایی اصطلاحی فلسفی است که حداقل به دو معنیِ متفاوت به کار رفته‌است. این اصطلاح در قرنِ هجدهم توسطِ فیلسوف و جامعه‌شناسِ فرانسوی آگوست کنت (Auguste Comte) ساخته و به کار رفته شد. کنت بر این باور بود که جبری تاریخی بشریت را به سمتی خواهد برد که نگرشِ دینی و فلسفی از بین رفته و تنها شکل از اندیشه که باقی می‌ماند متعلق به اندیشهٔ قطعی (positive) و تجربی علم است. در این عصرِ جدیدِ تاریخ نهادهایِ اجتماعیِ مربوط به دین و فلسفه از بین خواهد رفت.


* پدیده‌شناسی
پدیده ­شناسی یا فنومنولوژی (به انگلیسی: Phenomenology) مکتب و روشی است که توسط ادموند هوسرل به هدف نظام‌بخشیدن به فلسفه و علوم انسانی پایه‌گذاری شده‌است. این مکتب به دنبال پژوهش و آگاهی مستقیم نسبت به تجربیات و مشاهدات، یا به عبارت دیگر نسبت به پدیدارهایی است که بی واسطه در تجربه ما ظاهر می‌شوند.
پدیده‌شناسی یکی از دو سنت بزرگ فلسفی سده بیستم است که با پیروان چون ماکس شلر، مارتین هیدگر، مرلوپونتی، سارتر، گادامر و پل ریکور فراسوی فلسفه در حوزه‌هایی چون جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و دیگر علوم انسانی کاربرد دارد.


* اردیسم
اردیسم (Orodism) به معنای ارزشمندی شادی است. این مکتب در مقابل غم دوستی و اندوه پرستی مطرح شد. این فلسفه می گوید شادی یک آرزو نیست جهان هدیه ایی است برای شاد زیستن است. اردیسم بر اساس افکار ارد بزرگ (Great Orod) در کتاب سرخ بنیان‌گذاری شده است .
اردیسم با تکیه بر شرایط و تجربه اجتماعی به تقدم شادی بر هر کُنش ساختاری اشاره دارد و شاد بودن را لازمه و پیش شرط هر رستاخیز و رشد اجتماعی می داند در این مکتب تامین آزادیهای فردی یک اصل می باشد و میهن دوستی یکی از سه شعار اصلی آن است . شعار اردیست ها ارزش گذاری بر سه مورد است : شادی ، آزادی و میهن . آنها این سه اصل را لازم و ملزوم هم برای رشد و ترقی جوامع می دانند .


* نسبی‌گرایی اخلاقی
نسبی‌گرایی اخلاقی نظریه مخالف خردگرایی اخلاقی است. نسبی‌گرایان اخلاقی معتقدند که انسان با استنتاج و استدلال نمی‌تواند اعتقادهای اخلاقی و سیاسی درست را کشف کند. نسبی‌گرایی اخلاقی اصولاً وجود هرگونه اعتقاد اخلاقی و سیاسی درست را رد می‌کند.
بنابر نسبی‌گرایی اخلاقی، چنین نیست که چیزی صرفاً درست یا نادرست باشد؛ بلکه ممکن است چیزی مطابق با جامعه‌ای درست و مطابق با جامعه‌ای دیگر نادرست باشد. نسبی‌گرایان معتقدند که قضاوت انسان درباره درستی و نادرستی به زمان و مکان و شرط‌های دیگری بستگی دارد. پیشوای نسبی‌گرایی اخلاقی در یونان باستان، پروتاگوراس بود.


* اگزیستانسیالیسم
اگزیستانسیالیسم (Existentialism) جریانی فلسفی و ادبی است که پایه آن بر آزادی فردی، مسوولیت و نیز نسبیت‌گرایی است. از دیدگاه اگزیستانسیالیستی، هر انسان، وجودی یگانه‌است که خودش روشن کننده سرنوشت خویش است.
اگزیستانسیالیسم از واژه اگزیستانس به معنای وجود بر گرفته می‌شود. سورن کی‌یرکگارد را نخستین اگزیستانسیالیست می‌نامند، میان «اگزیستانسیالیسم بی‌خدایی» و «اگزیستانسیالیسم مسیحی» تفاوت هست. از میان شناخته شده‌ترین اگزیستانسیالیست‌های مسیحی می‌توان از سورن کی‌یرکگارد ، گابریل مارسل، و کارل یاسپرس نام برد.
پس از جنگ جهانی دوم جریان تازه‌ای به راه افتاد که می‌توان آن را اگزیستانسیالیسم ادبی نام نهاد. از نمایندگان این جریان تازه می‌توان سیمون دوبووآر، ژان پل سارتر، آلبر کامو و بوری ویان را نام برد.


* ماتریالیسم
ماتریالیسم به معنای ماده‌گرایی فلسفی است. شاخه‌های مهم آن ماتریالیسم مکانیکی و ماتریالیسم دیالکتیک می‌باشد. ماتریالیسم مکانیک را فویرباخ بنیان‌گذاری کرد و ماتریالیسم دیالکتیک را مارکس.
ماتریالیسم با تکیه بر علوم و تجربه اجتماعی به تقدم ماده بر شعور باور دارد و ماده را واقعیت موجود خارج از ذهن انسان و مستقل از شعور بی نیاز از آفرینش و جاودانی می‌داند.


* تحلیلی
فلسفهٔ تحلیلی(Analytic philosophy) فلسفهٔ آکادمیک حاکم بر دانشگاه‌های کشورهای انگلیسی زبان (آنگلو-ساکسون) است. فلسفه تحلیلی را در مقابل فلسفه قاره‌ای یا فلسفه اروپایی قرار می‌دهند. بنیان‌گزاران اصلی فلسفه تحلیلی فیلسوفان کمبریج برتراند راسل و جرج ادوارد مور بودند. این دو از ریاضیدان و فیلسوف آلمانی گوتلوب فرگه تأثیر پذیرفته بودند. این گونه فلسفه بر روشن بودن، بامعنی بودن و ریاضی‌وار بودن جستارهای فلسفی تاکید فراوان دارد. و به تفکر مابعدالطبیعی سازنده به دیدهٔ شک یا دشمنی می‌نگرند. معتقدند که روش تحلیل خاصی وجود دارد که فلسفه فقط از آن طریق می‌تواند به نتایج مطمئن دست یابد تا حد زیادی از حل و فصل تدریجی مسائل فلسفی جانبداری می‌کنند. فیلسوفان تحلیلی قرن ۲۰ توجه خود را در اصل نه بر تصورات موجود در ذهن بلکه بر زبانی که اندیشیدن ذهنی از طریق آن بیان می‌شود معطوف داشته‌اند. برتراند راسل و جورج ادوارد مور فلسفهٔ تحلیلی را با به کار انداختن منطق جدید -که راسل سهم زیادی در آن داشته است- به عنوان ابزار تحلیل بنیاد نهادند. منطق و فلسفه زبان از همان ابتدا از بحثهای محوری فلسفه تحلیلی بودند. چند تفکر از بحثهای مربوط به زبان و منطق در فلسفه تحلیلی پدید آمد مانند پوزیتویسم منطقی، تجربه گرایی منطقی، اتمیسم منطقی، منطق‌گرایی و فلسفه زبان متعارف. فلسفه تحلیلی بعدها بحثهای وسیعی را در حوزه‌های زیر مطرح ساخت: فلسفه اخلاق (هر و مکی)، فلسفه سیاسی (جان رالز)، زیبایی شناسی (ریاچارد ولهایم)، فلسفه دین (الوین پلانتینگا)، فلسفه زبان (ساول کریپکی، هیلری پاتنم، کواین)، فلسفه ذهن (جیگون کیم، دیوید چالمرز، هیلری پاتنم). متافیزیک تحلیلی نیز اخیراً در کارهای فیلسوفانی همچون دیوید لوئیس و پیتر استراوسن شکل گرفته‌است.


* جبرگرایی
جبرگرایی، تعین‌گرایی یا دترمینیسم (determinism) یک موضوع فلسفی ست که بر طبق آن هر رویدادی از جمله شناخت، رفتار، تصمیمات و کنش‌های آدمی به صورت علی توسط یک زنجیرهٔ پیوسته‌ای از رخدادهای پیشین تعیین شده‌است. جبرگرایی را به شکل دیگری نیز می‌توان تعریف نمود: فرضیه‌ای که بر طبق آن در هر لحظه یک و تنها یک آیندهٔ فیزیکی ممکن و شدنی وجود دارد. در نتیجهٔ جدال‌های تاریخی بیشماری که بر سر مساله جبرگرایی صورت گرفته‌است دیدگاه‌های فلسفی گوناگونی در این باره وجود دارد.


* ساختارگرایی
ساختارگرایی (Structuralism) یکی از اندیش راه‌های رایج در علوم اجتماعی است. بر پایه این طرز فکر تعدادی ساختار باطنی و ناملموس، چارچوب اصلی در پشت پدیده‌های ظاهری اجتماع را تشکیل می‌دهند. روش ساختارگرایی در نیمه دوم سدهٔ بیستم از سوی تحلیلگران زبان، فرهنگ، فلسفهٔ ریاضی و جامعه به گونه‌ای گسترده بکار برده می‌شد. اندیشه‌های فردینان دو سوسور را می‌توان آغازگاه این مکتب دانست. هرچند پس از وی ساختارگرایی تنها به زبان‌شناسی محدود نشد و در راه‌های گوناگونی بکار گرفته شد و مانند دیگر جنبش‌های فرهنگی، اثرگذاری و بالندگی آن بسیار پیچیده است.
ساختارگرایی به دنبال راهی است برای شرح و گزارش پیوند درونی‌ای که از طریق آن معنایی در یک فرهنگ ساخته می‌شود. کاربرد دوم آن که به تازگی دیده شده است در فلسفهٔ ریاضی می‌باشد. بر پایهٔ اندیشهٔ ساختارگرا معنا در یک فرهنگ از راه پدیده‌ها و کارکردهای گوناگونی که سامانه معنایی را می‌سازند، بارها پدیدار می‌شود. ساختارگرایی می‌تواند به پژوهش در ساختارهای نشانه‌مندی مانند آیین‌های پرستش، بازیها، نوشتارهای ادبی و غیر ادبی، رسانه‌ها و هر چه که در آن معنایی از درون فرهنگی بدست آید، بپردازد و ساختار آن را بررسی نماید.


* پساساختارگرایی
پساساختارگرایی به مجموعه‌ای از افکار روشنفکرانه فیلسوفان اروپای غربی و جامعه‌شناسانی گفته می‌شود که با گرایشات فرانسوی، مطلب نوشته‌اند. تعریف دقیق این حرکت و تلخیص آن کار دشواری است ولی به شکل عمومی می‌توان گفت که افکار این دانشمندان، توسعه و پاسخ به ساختارگرایی بوده‌است و به همین دلیل پیشوند «پسا» را به آن اضافه کرده‌اند. پساساختارگرایی و پسامدرنیسم بعضاً به جای یکدیگر به‌کار می‌روند.
افرادی مانند ژاک دریدا و میشل فوکو از پیشگامان این مکتب فکری هستند که به نظر عده‌ای به شکل تنگاتنگی با پسامدرنیسم و پدیدارشناسی مرتبط است. این ارتباط تا حدی است که بعضی متفکران مدعی شده‌اند که پساساختارگرایی را می‌توان به شکلی صحیح پسا پدیدارشناسی نامید.


* اومانیسم
انسان‌گرایی (اومانیسم) (Humanism) مکتبی‌ست فکری که بر پایة آن انسان قادر به انجام هر کاری است و اصل و ریشه هر چیزی به انسان بر می‌گردد. واژه Humanism نهضت فرهنگی فکری است که در خلال دوران تجدید حیات فرهنگی (رنسانس) به دنبال ایجاد رغبت و تمایل جدید نسبت به آثار برجسته یونانی و رومی پدید آمده است. این واژه از واژه لاتینی Humus به معنی خاک یا زمین اخذ شده و از آغاز در مقابل دو امر قرار داشته است: الف)موجودات خاکی و مادی دیگر غیر از انسان، مانند حیوانات. deus Ldivus ب) مرتبه دیگر از هستی; یعنی مجردات در انتهای دوران باستان و در قرون وسطا، محققان و روحانیون، میان divinitas به معنی حوزه هایی از معرفت و فعالیت که از کتاب مقدس نشات می گرفت و ;humanitas یعنی حوزه هایی که به قضایای عملی زندگی دنیوی مربوط می شده است، فرق گذاشتند. و از آنجا که حوزه دوم، بخش اعظم الهام و مواد خام خود را از نوشته‌های رومی و به طور فزاینده یونان باستان می گرفت، مترجمان و آموزگاران این آثار که معمولاً ایتالیایی بودند خود را umanisti یا humanists نامیدند. انسان‌گرایی انسان را مالک همه هستی می‌داند و خاستگاه و فرجام همه‌چیز معرفی می‌کند.


* مکتب فرانکفورت
در تاریخ ۲۲٫۰۶٫۱۹۲۴ در شهر فرانکفورت آلمان (کنار رودخانه ماین)، انستیتوی تحقیقات اجتماعی - فرهنگی مستقل از دانشگاه گشایش یافت. این مؤسسه تحقیقاتی، اشتهار خود را مدیون جنبش اعتراضی دانشجوئی دهه ۱۹۶۰ میلادی می‌باشد که غیر مستقیم از نظرات مارکس و نگرش انتقادی این مؤسسه (مکتب فرانکفورت) نشأت می‌گرفت. این مؤسسه تحقیقات خود را بر پایه بینش مارکس و فروید از منظر اجتماعی- فلسفی در جوامع سرمایه داری، آغاز و گسترش آن را نقد و بررسی می‌نمود. یکی از معروفترین تألیفات آن به نام «دیالکتیک روشنگری» اثر ماکس هورکهایمر که سالها مدیریت مکتب را به عهده داشت و همکارش تئودور آدورنو، می‌باشد.
پس از گذشت نه سال از تأسیس، مکتب فرانکفورت به دلیل داشتن عقاید مارکسیستی و اعضای یهودی مذهب آن، مجبور به مهاجرت به ژنو (۱۹۳۳/۱۹۳۴) و سپس به آمریکا شد. در سال ۱۹۵۰ میلادی مجددأ به فرانکفورت نقل مکان کرد. طرفداران نسل اول این مکتب عبارت‌اند از: هورکهایمر- آدورنو- اریک فروم- هربرت مارکوزه- فرانس نویمان - بنیامین.
نسل جوانتر مکتب فرانکفورت یورگن هابرماس و آلفرد شمیت هستند. این مکتب از آغاز سال‌های دهه ۶۰ میلادی نقش مهمی در زمینه بررسی و نگرش منقدانه به فرضیه‌های علمی و آموزش و پرورش در چهارچوب نئومارکسیسم داشته‌است.

ریشه گاه :
http://forum.irpdf.com/thread-24297.html

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

خبرنامه

کیت وینسلت (عکس هنرمندان خارجی)

شیلا خداداد (عکس بازیگران سینما و تلویزیون)