خبرنامه
خبرنامه |
- سایت فریاد میزنم به تو اعتماد دارم خدای خوبم : این هم..............
- سایت حمید رضا طیبی : (¯`''·.¸ جملات بزرگان ¸.·''´¯) (¯`''·.¸ سخن بزرگان ¸.·''´¯) (¯`''·.¸ سخنان حکیمانه ¸.·''´¯)
- سایت سید جواد موسوی : جشن در ایران باستان
- سایت حسین علی آبادی : فروتني فرياپت
- سایت لبخند : باید دنبال شادی ها گشت، غمها خودشان ما را پیدا می کنند.
- سایت exist : کورش کبیر
- سایت سید ضیاء الدین حسینی : داستان بسیار کوتاه و تحسین برانگیز
- انجمن تنکاسیتی ، تنها انجمن شهسوار : sms عاشقانه سری 5
- سایت Enrique Iglesias : روز ازدواج پسر نادرشاه
- پرتال جامع اصلاح الگو مصرف : تحقق اصلاح الگوی مصرف، موانع و راهکارها
- انجمن رسمی بازی جنگ خان ها : شیرزنان ایران
- انجمن اینترنتی جوانان شهر دشتی : سخنی از بزرگان
- انجمن "یک پارس": شکوه ایرانیان
- سایت بدوح - الگوی مصرف از دیدگاه بزرگان
- سایت بابک نظری : دوست
- سایت .: مجتمع آموزشی عترت :. : اصلاح الگوي مصرف از ديدگاه بزرگان
- سایت رفیق من سنگ صبور غم هام : عشق در نگاه بزرگان و دانشمندان ...
- سایت پایگاه دانشجویان IT - سخنان زيباي بزرگان
- انجمن های تخصصی دانلود رایگان : صدای جاودانه دختران ایرانی
- سایت دکتر محسن مدرسی مدیر توسعه سفیران صلح : سخنان حکیمانه بزرگان
سایت فریاد میزنم به تو اعتماد دارم خدای خوبم : این هم.............. Posted: 04 Sep 2010 01:15 PM PDT به سمت خورشید برو سایه ها پشت سرت قرار خواهند گرفت. تالمود
آنکه را سخاوت است به شجاعت حاجت نيست . سعدي
وقتی ریشه ها عمیقند هراسی از باد نیست.
تنها سرمایه ما وقت است اگر رفت دیگر بر نمی گردد. ساموئل اسمایلز
از این سخن ادیسون چه برداشتی دارید؟؟!! "من شکست نخورده ام من کاشف 999 راه هستم که به مقصود مورد انتظارم ختم نشد!" توماس ادیسون
بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا و مغزهایتان را از هر اندیشۀ خلاف و زبان هایتان را از هر گفتار ناپاك ملاصدرا
گذشت زمان آدمي را پير نميسازد ,بلكه ترك آرمانها و كمال مطلوبهاست كه ما را فرتوت و افتاده ميكند .. ژنرال دوگلاس مك آرتور ..
سرزمینی که اسطوره های خویش را فراموش کند به اسطورهای کشورهای دیگر دلخوش می کند فرزندان چنین دودمانی بی پناه و آسیب پذیرند ارد بزرگ
برگرفته از : |
Posted: 04 Sep 2010 12:25 PM PDT " هرگز کسی که استعداد خوبی در تایپ کردن دارد پروفسور نخواهد شد!!!" . لوسی اسمیت " زندگی آنقدر کوتاه است که بعضی ها فقط میرسند کارهای ضروری خود راانجام دهند!!!" . فرد هند فاین " بدي را با عدالت پاسخ دهيد، مهرباني را با مهرباني" . كنفوسيوس " در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید" . ارد بزرگ " اگر قرار است انسان روزی تعادل روحی خود را از دست بدهد و بشکند بهتر آن است که در جوانی باشد چرا که بعد از آن محکمتر وقدرتمند تر زندگی خواهیم کرد!" . آرید هالاند " زندگی کردن چون مجموعه ای ست از لایه های زیرین یک سازنده گی عاشقانه ایست که دوباره و دوباره در طول زندگی بازسازی می شود اینرا زمانی باور می کنی که آنرا امتحان کرده باشی!!!" . بیورنست یئرن " انسان آن چیزی خواهد شد که خود باور دارد!" . أودنه ساندروُل " هر چیزی که بیرون از محدوده آبرو باشد جز شکست وتباهی نتیجه ای نخواهد داشت!!" . سامر سومروم " اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن" . ارد بزرگ " پيروزی آن نيست که هرگز زمين نخوری، آنست که بعد از هر زمين خوردنی برخيزی" . مهاتما گاندی " از ابرانسان است كه انسان هاي برتر دلگرمی و شجاعت مي گیرند" . فردریش نیچه " رنجدیده ! اگر بکوشی تا چیزی از مال خویش را به مردم بذل کنی بی تردید رستگاری" . جبران خلیل جبران " برای کوبیدن یک حقیقت ، خوب به آن حمله مکن ، بد از آن دفاع کن" . علی شریعتی " اولین درسی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند، صداقت است" . شوپنهاور " چون دل راست اندیش و زبان راستگو باشد در کاستی و نادرستی بسته می شود" . بزرگمهر " بدون باختن برنده نمي شوي" . مثل روسي " انسان فرزند كار و زحمت خويش است" . داروين " مردم پست و دون همانند سراب مانند كه چون كمي به آنان نزديك شوي به زودي پستي و ناچيزي خود را بر تو آشكار سازند" . گوته " در همه چیز همه چیز هست!!!" . ضرب المثل فرانسوی " اینکه من چیزهائی خوبی آموختم که هیچ جوابی برآن پیدا نمی شود!" . هلگه توُروُند " بهترین چیزهائی که همیشه منظور من بوده است, آرزو می کردم که مد نظرم نبود!!!" . فرانس ویندر بررگ " وسرانجام اینکه من از حماقت های خود در زندگی پخته شده ام!" . الینُور فلور " جایی که شمشیر است آرامش نیست" . ارد بزرگ " هرگز نمی توانیم صفت خوبی را در دیگران بشناسیم مگر اینکه از آن بویی برده باشیم " . چینگ " اگر امروز حتی یک کلمه از دیروز بیشتر بدانید مسلماً شخص دیگری هستید" . چاحیت " از دشتمن خودت يكبار بترس و از دوست خودت هزار بار" . چارلي چاپلين " علت هر شكستي عمل كردن بدون فكر است" . الكس مكنزي " بدبختي انسان از جهل نيست از تنبلي است" . ديل كارنگي " آنچه ما بكاريم درو مي كنيم و سرنوشت ما را به جزاي كارهايمان خواهد رسانيد" . اپيكوس فيلسوف " در این روزگار ما به خاطر اندیشه ها می جنگیم و روزنامه ها سنگرهای ما هستند" . هاینه " اگر به سخنی که گفته اید با تمام وجود پایبند هستید، دیگر نیازی نیست برای آن پوزش بخواهید" . ارد بزرگ " به سراغ زنان می روی ؟ تازیانه را فراموش مکن !" . فردریش نیچه " سرچشمه همه فسادها بيكاري است، شيطان براي دست هاي بيكار، كار تهيه مي كند" . پاسكال " كار و كوشش ما را از سه عيب دور مي دارد، افسردگي، دزدي و نيازمندي" . ولتر " بيش از حد عاقل بودن، كار عاقلانه اي نيست" . مثل فرانسوي " جواهر بدون تراش و مرد بدون زحمت ارزش پيدا نمي كنند" . مثل چيني " آنکه از دشمن داشتن می ترسد ، هرگز دوست واقعی نخواهد داشت" . هزلت " حسد همچون مگس است که همه جای بدن سالم را رها می کند و بر روی زخمهای آن می نشیند" . چایمن " ریشه کارمند نابکار ، در نهاد سرپرست و مدیر ناتوان است" . ارد بزرگ " شايد بتوانيد دست و پای مرا به غل و زنجير کشيد و يا مرا به زندانی تاريک بيافکنيد ولی افکار مرا که آزاد است نمی توانید به اسارت در آوريد" . جبران خلیل جبران " زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترین بی مهری گریان می شود" . هرود " چون دانستی که خدا از خاکت آفریده کردنکشی و خود رایی مکن" . بزرگمهر " شاخ پربار سر بر زمين مي نهد و عظمت آن هم چنان در فروتني او جلوه گر است" . گاندي " تولد و مرگ اجتناب ناپذيرند، فاصله اين دو را زندگي كنيم" . سانتابان " همت آن است كه هيچ حادثه و عارضه اي، مانع آن نگردد" . ابن عطا " مرد بلند همت تا پايه بلند به دست نياورد از پاي طلب ننشيند" . كليله و دمنه " صاحب همت در پيچ و خم هاي زندگي، هيچ گاه با ياس و استيصال رو به رو نخواهد شد" . ناپلئون " بعضی ها طوری هستند که دوستانشان هرقدر از آنها پایین تر باشند بیشتر دوستشان دارند" . چترفیلد " برای پویایی و پیشرفت ، گام نخست از پشت درهای بسته برداشته می شود" . ارد بزرگ " باری ؛ زرتشت در مردم نگریست و حیران بود. سپس چنین گفت : انسان بندی است بسته میان حیوان و ابر انسان ؛ بندی بر فراز مغاکی. فرارفتنی ست پر خطر ؛ در – راه – بودنی پر خطر ؛ واپس نگریستنی پر خطر ؛ لرزیدن و درنگیدنی پر خطر. آنچه در انسان بزرگ است این است که او پل است نه غایت ؛ آنچه در انسان خوش است این است که او فراشدی ست و فروشدی" . فردریش نیچه " نوابغ بزرگ زندگي نامه بسيار كوتاهي دارند" . امرسون " نه ترن، نه ريل ها، اصل نيستند، اصل حركت است" . ژيلبر سيسبرون " مصمم به نيك بختي باش، نيك بخت مي شوي" . لينكلن " بدي را با عدالت پاسخ دهيد، مهرباني را با مهرباني" . كنفوسيوس " اگر مي خواهي در برابر قاضي نايستي، قانونمند زندگي كن" . ولتر " جهان را نگه دارید، می خواهم پیاده شوم" . اوبالدیا " دشمنی و پادورزی ، به آدم خردمند انگیزه زندگی می دهد" . ارد بزرگ " كسي كه حق اظهار نظر و بيان فكر خود را نداشته باشد، موجودي زنده محسوب نمي شود" . مونتسكيو " زندگي دشمن شما نيست، اما طرز فكرتان مي تواند دشمن شما باشد" . ريچارد كارسون برگرفته از : http://www.pbbs.blogfa.com/post-32.aspx |
سایت سید جواد موسوی : جشن در ایران باستان Posted: 04 Sep 2010 12:22 PM PDT جشن در ایران باستان در آخرین روز اقامت پادشاه هند در ایران ، سیناتروک امپراتور ایران جشنی باشکوه برگزار نمود . در میانه جشن پادشاه هند گفت کشور من در برابر شادی و بزم مردم شما غمکده است . سیناتروک گفت کشوری که ماتمش زیاد باشد مانند گورستان هر روز خرابتر خواهد شد . پادشاه هند گفت سعی می کنم شادی را به بین مردم کشورم بکشانم . ارد بزرگ اندیشمند و متفکر ایرانزمین می گوید : (اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست) . گفته می شود بیشتر روزهای هر سال، در دودمانهای باستانی ایرانزمین جشن و سرور همگانی برپا بوده است . برگرفته از : بداغ آباد نوشته های یک معلم روستایی http://bodaghabad.blogfa.com/post-258.aspx |
سایت حسین علی آبادی : فروتني فرياپت Posted: 04 Sep 2010 12:07 PM PDT اردوان (سومين پادشاه اشكاني و فرزند تيرداد يكم) پادشاه ايران از بستر بيماري برخاسته بود با تني چند از نزديكان ، كاخ فرمانروايي را ترك گفت و در ميان مردم قدمي مي زد . به درمانگاه شهر كه رسيدند اردوان گفت به ديدار پزشك خويش برويم و از او بخاطر آن همه زحمتي كه كشيده قدرداني كنيم . چون وارد درمانگاه شد كودكي را ديد كه پايش زخمي شده و پزشك پايش را معالجه مي نمايد . مادر كودك كه هنوز پادشاه را نشناخته بود با ناله به پزشك مي گفت خدا پاي فرزند پادشاه را اينچنين نمايد تا ديگر اين بلا را بر سر مردم نياورد . پادشاه رو به زن كرده و گفت مگر فرزند پادشاه اين بلا را بر سر كودكت آورده و مادر گفت آري كودكم در ميانه كوچه بود كه فرزند پادشاه فرياپت با اسب خويش چنين بلايي را بر سر كودكم آورد . پادشاه گفت مگر فرزند پادشاه را مي شناسي ؟ و زن گفت خير ، همسايگان او را به من معرفي كردند .. پادشاه دستور داد فرياپت را بياورند پزشك به زن اشاره نمود كه اين كسي كه اينجاست همان پادشاه ايران است .. زن فكر مي كرد به خاطر حرفي كه زده او را به جرم گستاخي با تيغ شمشير به دو نيم مي كنند . پسر پادشاه ايران را آوردند و پدر به او گفت چرا اينگونه كردي و فرزند گفت متوجه نشدم .و كودك را اصلا نديدم . پدر گفت از اين زن و كودكش عذرخواهي كن ...... فرزند پادشاه رو به مادر كودك نموده عذر خواست پادشاه ايران كيسه ايي زر به مادر داده و گفت فرزندم را ببخش چون در مرام پادشاهان ايران ، زورگويي و اذيت خلق خويش نيست . زن با ديدن اين همه فروتني پادشاه و فرياپت به گريه افتاد و مي گفت مرا به خاطر گستاخي ببخشيد . و پادشاه ايران اردوان در حالي كه از درمانگاه بيرون مي آمد مي گفت : فرزند من بايد نمونه نيك رفتاري باشد نمونه . . . انديشمند يگانه كشورمان ارد بزرگ مي گويد : پوزش خواستن از پس اشتباه ، زيباست حتي اگر از يك كودك باشد برگرفته از : http://sepehrsib.blogfa.com/post-19.aspx |
سایت لبخند : باید دنبال شادی ها گشت، غمها خودشان ما را پیدا می کنند. Posted: 04 Sep 2010 12:04 PM PDT ناصر خسرو قبادیانی بسوی باختر ایران روان بود. شبی میهمان شبانی شد در روستای کوچکی در نزدیکی سنندج. نیمههای شب صدای فریاد و ناله شنید. برخاست و از خانه بیرون آمد. صدای فریاد و نالههای دلخراش و سوزناک از بالای کوه به گوش میرسید. مبهوت فریادها و نالهها بود که شبان دست بر شانهاش گذاشت و گفت: این صداها از آن مردیست که همسر و فرزند خویش را از دست داده، این مرد پس از چندی جستجو در غاری بر فراز کوه ماندگار شد هر از گاهی شبها نالههایش را میشنویم. چون در بین ما نیست همین فریادها به ما میگوید که هنوز زنده است و از این روی خوشحال میشویم که نفس میکشد. ناصر خسرو گفت: میخواهم به پیش آن مرد روم. مرد گفت: بگذار مشعلی بیاورم و او را از شیار کوه بالا برد. ناصر خسرو در آستانه غاری ژرف و در زیر نور مهتاب مردی را دید که بر تخته سنگی نشسته و با دو دست خویش صورتش را پنهان نموده بود. مرد به آن دو گفت از جان من چه میخواهید؟ بگذارید با درد خود بسوزم و بسازم. ناصر خسرو گفت: من عاشقم این عشق مرا به سفری طول دراز فرا خوانده، اگر عاشقی همراه من شو. چون در سفر گمشده خویش را باز یابی. دیدن آدمهای جدید و زندگیهای گوناگون تو را دگرگون خواهد ساخت. در غیر اینصورت این غار و این کوهستان پیشاپیش قبرستان تو و خاطراتت خواهد بود.... چون پگاه خورشید آسمان را روشن کند براه خواهم افتاد اگر خواستی به خانه شبان بیا تا با هم رویم. چون صبح شد آن مرد همراه ناصرخسرو عازم سفر بود. ....... سالها بعد آن مرد همراه با همسری دیگر و دو کودک به دیار خویش بازگشت در حالی که لبخندی دلنشین بر لب داشت.. اندیشمند یگانه سرزمینمان ارد بزرگ میگوید: "سنگینی یادهای سیاه را با تنهایی دو چندان میکنی. به میان آدمیان رو و در شادمانی آنها سهیم شو... لبخند آدمیان اندیشههای سیاه را کمرنگ و دلت را گرم خواهد نمود. " شوریدگان همواره در سفر هستند و چون خواسته خویش یافتند همانجا کاشانهای بسازند، و چون دلتنگ شوند به دیار آغازین خویش باز گردند. باید دنبال شادی ها گشت، غمها خودشان ما را پیدا می کنند.(فردریش نیچه) برگرفته از : نگار http://saretongarm.blogfa.com/post-181.aspx |
Posted: 04 Sep 2010 12:01 PM PDT آیا میدانید ؟ آیا میدانید : حذف بخش هخامنش از کتاب درسی تاریخ به تصویب رسید؟ آیا میدانید : فرزندان ما دیگر حتی اسم کوروش کبیر را نمیشناسند؟ ـ آیا میدانید : 29 اکتبر روز جهانی کوروش کبیر است و این روز فقط در تقویم ایران نیست؟ ـ آیا میدانید : چند سال دیگر ، با نابودی کامل تخت جمشید باید سپاسگذار کشورهایی چون فرانسه باشیم که چندی از تخت جمشید را در موزه های خود حفظ کردند ـ آیا میدانید: اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت ۴۰سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد. ـ آیا میدانید : کمبوجيه فرزند کورش بدلیل کشته شدن ۱۲ ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با ۲۵۰ هزار سرباز ایرانی در روز ۴۲ از آغاز بهار ۵۲۵ قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد . اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان میدهد. او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود. ـ آیا میدانید : داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار ۵۲۰ قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر نهاد و برای همین مناسبت ۲ نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین پولهای جهان شد ـ آیا میدانید : داریوش کبیر طرح تعلیمات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت . * ـ آیا میدانید : داریوش در پایئز و زمستان ۵۱۸ - ۵۱۹ قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغذ آورد ـ آیا میدانید : داریوش بعد از تصرف بابل ۲۵ هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد ** ـ آیا میدانید : داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت ـ آیا میدانید : اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس ۳ سال طول کشید و کل ساخت کاخ ۸۰ سال به طول انجامید * * ـ آیا میدانید : داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده ۲۵ هزار کارگر به صورت ۱۰ ساعت در تابستان و ۸ ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر ۵ روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه ۲۵۰ گرم گوشت همراه با روغن - کره - عسل و پنیر میداده است و هر ۱۰ روز یکبار استراحت داشتند ـ آیا میدانید : داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است ـ آیا میدانید : تقویم کنونی ( ماه ۳۰ روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای ۵ عید مذهبی و ۳۱ روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است ـ آیا میدانید : داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند ـ آیا میدانید : داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاک -سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد ـ آیا میدانید : اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد ـ آیا میدانید : داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد * ـ آیا میدانید : فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد گفتارهایی زیبا از کورش کبیر دروغ را برخواهم چید ددمنش را به دانایی خواهم رساند آزادگان را آفرین خواهم گفت و برای مردگان آمرزش بسیار خواهم کرد تا هست سرزمین اهورایی من آسمانی باد . (کوروش کبیر. منشور کتیبه ی شوشیانا موزه متروپلیتن نیوویرک) این منم کوروش پادشاه جهان پادشاه پهناورترین سرزمین های آدمی پسر ماندان و کمبوجیه این منم پیشوای خرد و خوشی پاکی و پارسایی من پیام آور بزرگ اهورایم که جز آزادی آواز دیگری نیاموخته ام بگذارید هرکسی به آیین خویش باشد زنان را گرامی بدارید فرودستان را گرامی دارید بگذارید هرکس به زبان خود سخن گوید زیرا که آدمی تنها در جایگاه خود رستگار میشود ************* (منشور شوشیانا کتیبه قسمت سوم) پیران خویش را گرامی بدارید برنایان را به دانایی دلالت کنید و به یاد آورید که شریران هم روزی کودکانی بی آزار به گهواره بودند. پس او که به کودکان خشم و تازیانه بگیرد آینده آدمیان را آشفته کرده است پس او که به پندار دیوان درآید تنها پلشتی و پتیارگی به بار خواهد آورد پس مراقب میراث من باشید بعد از من توفانهای سهمگینی رخ خواهد داد من پیشگوی پارسیانم مراقب میراث من باشید چرا که دیوان و درندگان زمان شکوه شما را برباد خواهند داد خوابهای شما را آشفته خواهند کرد خنیاگران را خواهند کشت ای ملت من نگاهبان میراث من باشد چرا که تیرگی های بزرگ آغاز خواهد شد و از آیین آزادگان هیچ نشانی باز نخواهد ماند. ( کوروش کبیر. منشور پاسارگاد . کتیبه ی اول) چو ايران نباشد تن من مباد ، بدين بوم و بر زنده يک تن مباد دريغ است ايران که ويران شود ، کنام پلنگان و شيران شود مگه میشه به ایران افتخار نکرد؟!!!!!!!!!! بهتر بود بپرسی به کجای ایران افتخار نمی کنی؟ به ذره ذره خاک ایران ، به تک تک ایرانیا (به غیر عرب صفتا ، غرب زده ها ) به اینکه نژادمون آریایی ،اونم آریایی برتر افتخار می کنم. به این افتخار میکنم که هیچگاه بت پرست نبودیم . به کوروش کبیر ، داریوش بزرگ ، خشایار شاه ، کاوه آهنگر ، آرش کمانگیر ، سیاوش ، کیومرث ، رستم، زرتشت و... منشور حقوق بشر ، منشور پارسوماش ، منشور پرشیا ، منشور شوشیانا ، منشور پاسارگاد ، فروهر همه اینا غرور آفرینه . به فردوسی، خیام، حضرت حافظ ، مولانا رومی ، سعدی ،عطار ، نظامی ، وحشی بافقی ، ارد بزرگ ،ابوعلی سینا ، ابو ریحان بیرونی ، رازی و... به پارسه ، خلیج همیشه فارس ، پاسارگاد ، شهر سوخته(مهر گنجینه سر به )، چغازنبیل ، بیستون ، نقش رستم ، تخت سلیمان ، طاق بستان ، کاخ تیسفون(بزرگترین طاق آجری دنیا)و... افتخار می کنم. به این افتخار می کنم که ما ایرانی ها شادترین مردم دنیا بودیم و پدران ما جشن و پایکوبی رو عبادت می دونستند . کل جهانیان در مقابل بزرگی ایران و ملتش سرفرود آوردن . ما ایرانی ها همیشه یگانه پرست بودیم . آیین مغان آیین مهرپرستی (میترائیسم){ که هنوزم تو کشورای مختلف طرفدار داره.}. دین زردشت آیین مانی آیین مزدک کورش کبیر : این ابر مرد آنقدر والا مقام بوده که در قرآن از او ذکر شده(( ذوالقرنین )) (16 آیه درباره ی اونازل شده:آیات 82 تا 97 سوره ی کهف ) و در تورات نیز( جایی او را مسیح وجایی شبان خداوند و در جایی دیگر عقاب شرق وهم مشورت خداوند ) از او با احترام خاصی یاد شده است . در کتب مقدس یهودیان مانند (عزراء- نحمیاء- اشعیاه وارمیاه ) از کوروش به عنوان یک آزاده ومنجی یاد شده است واین احترامی که یهودیان به کوروش دارند به خاطر آن است که هنگامی که کوروش بابل را فتح کرد دستور داد تا تمامی یهودیان (تقریباَ000/40) که در زمان بخت النصر(نبوکدنصر) پادشاه مقتدر بابل که در هنگام فتح اورشلیم آنها را به اسارت گرفته بود، آزاد کنند و کلیه ی اموالی را که بخت النصر از هیکل سلیمان به غنیمت گرفته بود مسترد کنند وکوروش کمکهای بسیاری از نظر مالی و امکانات به یهودیان نمود تا به اورشلیم برگردند واونیز دستور بازسازی هیکل سلیمان را داد. کورش نخستین کسی بود که منشور حقوق وآزادی بشر را صادر کرد. در میان شاهان کمتر پادشاهی است که مانند ((کوروش)) به چنین نیکنامی جهانی رسیده باشد. منشور پاسارگاد پیران خویش را گرامی بدارید برنایان را به دانایی دلالت کنید و به یاد آورید که شریران هم روزی کودکانی بی آزار به گهواره بودند. پس او که به کودکان خشم و تازیانه بگیرد آینده آدمیان را آشفته کرده است پس او که به پندار دیوان درآید تنها پلشتی و پتیارگی به بار خواهد آورد پس مراقب میراث من باشید بعد از من توفانهای سهمگینی رخ خواهد داد من پیشگوی پارسیانم مراقب میراث من باشید چرا که دیوان و درندگان زمان شکوه شما را برباد خواهند داد خوابهای شما را آشفته خواهند کرد خنیاگران را خواهند کشت ای ملت من نگاهبان میراث من باشد چرا که تیرگی های بزرگ آغاز خواهد شد و از آیین آزادگان هیچ نشانی باز نخواهد ماند. ( کوروش کبیر منشور پاسارگاد . کتیبه ی اول) فردوسی استاد بی همتای شعر و خرد پارسی و بزرگترین حماسه سرای جهان است. شاهنامه فردوسی به 30 زبان مختلف در دنیا ترجمه شده است. نيم نگاهي به تنديسهاي فردوسي در كشورهاي مختلف براي يادبود اين شاعر پر آوازه تنديس هاي زيادي توسط استادان بنام ساخته شده كه زينت بخش ميادين ، دانشگاهها و موزه ها ي داخل و خارج بوده است . مهمترين مجسمه هاي ساخته شده عبارتند از تنديسي كه توسط لرنزي استاد مجسمه ساز معروف فرانسوي ساخته و در باغ نگارستان در سال 1313 نصب شده است. همچنين مجسمه اي كه توسط پارسيان هند به ايران اهدا شد و در تاريخ 10 مهر 1324 در ميدان فردوسي نصب شد و تا قبل از نصب مجسمه جديد فردوسي ساخته ابوالحسن صديقي در اين ميدان قرار داشت و اكنون در دانشگاه تهران قرار دارد. مجسمه ديگري از فردوسي در شهر دوشنبه تاجيكستان وجود دارد كه تاجيكها پس از فروپاشي شوروي آن را جايگزين مجسمه لنين كرده اند. تنديس شاعر نامدار ايراني فردوسي ، همزمان با هزارمين سال پايان سرودن شاهنامه و در آستانه روز بزرگداشت فردوسي، در دانشگاه آكسفورد انگليس نصب و رونمايي شد. اما تنديس ديگري از فردوسي در ايتاليا قرار دارد كه از جنس سنگ مرمر سفيد به ارتفاع 185 سانتيمتر است. در این خاک زر خیز ایران زمین .................. نبودند جز مردمی پاک دین همه دینشان مردی و داد بود .................. کزان کشور آزاد و آباد بود بزرگی به مردی و فرهنگ بود .................. گدائی در این بوم و بر ننگ بود از آن روز دشمن به ما چیره گشت .................. که ما را روان و خرد تیره گشت از آن روز این خانه ویرانه شد .................. که نان آورش مرد بیگانه شد بسوزد در آتش گرت جان و تن .................. به از بندگی کردن و زیستن اگر مایه زندگانی بندگیست .................. دو سد بار مردن به از زندگیست محققان می گویند که حکیم خیام پس از «الکساندر پوشکین» در روسیه به عنوان دومین سخنور بزرگ مطرح است و كتاب هاي وي بیش از همه منتشر می شوند و بیش از هر ادیب دیگر علاقهمند و متقاضی دارد. رباعیات خیام امروزه پس از کتاب مقدس و آثار شکسپیر پر فروش ترین آثار ادبی انگلیسی محسوب می شود. در فرانسه در مورد مولانا گفته شد : اگر بخواهید تفاوت اساسی مابین سه نفر شاعر بزرگ ایرانی یعنی مولوی ، سعدی و حافظ را به صورت تشبیهی در آورید باید سعدی را چشم شاعر ، حافظ را قلب شاعر و مولوی را روح او بخوانید. در سالیان اخیر شاعرانی چون "کولمن بارکس" و "روبرت بلای" ( که هیچکدام فارسی نمی دانند) توانستند مولوی را در آمریکا بشناسانند و او را بر مسند بلندی بنشانند که اکنون می بینیم کتاب او پرفروشترین کتاب تاریخ آمریکا طی سالهای گذشته بوده است . شاعران معاصر آمریکایی اکنون غبطه می خورند و تلاش می کنند دریابند که چگونه یک شاعر فارسی زبان هشتصدساله توانسته است پرخواننده ترین شاعر در زبان انگلیسی شود. " هدیه عشق" از معروف ترین آلبوم های موسیقی است که بر مبنای اشعار مولانا ساخته شده است . "دیپاک چوپرا" روانکاو و نویسنده هندی تبار آمریکایی موفق شد ستاره های ادب و موسیقی را گردهم آورد و این آلبوم را ضبط کند. در سال 1865 که ترجمه گلستان سعدی به قلم فرانسیس گلدوین در آمریکا منتشر شد امرسون مقدمه جالبی بر آن نوشت و گلستان را بعنوان یکی از کتابهای مقدس جهان ستود. وی در خصوص سعدی می گوید او به زبان همه ملل و اقوام عالم سخن می گوید و گفته های او مانند "هومر" و "شکسپیر" و "سروانت" و "مونتینی" همیشه تازگی دارد. امرسون معتقد است که دستورهای اخلاقی گلستان قوانین عمومی و بین المللی است. ارد بزرگ محبوبترین متفکر و اندیشمند ایران اندیشمند میهن پرست کشورمان که سخنان و نظریات او بیشترین استقبال نسل جوان ایران را به همراه داشته است. آرمان همان تنها انگيزه زندگي ... آرمان همان انرژي و پتانسيل همه عمر... و چه آرماني بالاتر از درد "ايران " داشتن... ايران پاكترين و زيباترين واژه هستي و قطره اي مي شوم در امواج سترگ و آسيم سرزمينم ....ايران شادمانی جزء جدایی ناپذیر سنت ایرانی است . جشن های بزرگ ملی ، عشق و... نباید از یاد برد که در افسانه های قدیمی مردمی، زرتشت هنگام تولد به صدای بلند می خندد. جشن سده جشن تیرگان (آبریزان) عید نوروز جشن مهرگان جشن شب یلدا سیرسور سپندارمزگان پنجه(چهارشنبه سوری) سیزده بدر جشن های گاه انبار پروکوپیوس مورخ رومی در یادداشتهای روزانه خود در مورخ 13 بهمن ماه سال 69 شمسی قبل از هجرت میگوید :در این روز نسخه اصلی تاریخ جنگهایم را به امپراتور دادم واو پس ازمرور کوتاهی بر آن گفت: هرچند به سود ما رومیان نیست اما جا داشت می نوشتی ژوستی نین امپراطور روم عقیده دارد در خون سربازان ایرانی ماده اختصاصی وجود دارد که باعث می شود ترس نداشته باشند بی باک و مغرور باشند و تسلیم نشوند. هنگام اسارت در برابر فاتح زانو نزنند و عجز و لابه نکنند من نمی دانم که ایران چه آبی دارد که بذر نهایت میهن دوستی را در جان مردمش پرورش میده. رسول اکرم می فرمایید : « لو کان العلم معلقاً باالثریا لتناوله رجال من الفارس» « اگر دانش بر ستاره ی پروین (ثریا) بسته باشد ، ایرانیان بدان دست خواهند یافت .» اصل روایت را به این گونه آورده اند: «از حضرت پیغمبر (ص) روایت کرده اند، که این آیه شریفه را تلاوت فرمود: وان تتولوا یستبدل قوماً «غیر کم». از آن حضرت پرسیدند کدام مردم به جای ما خواهند بود؟ حضرت دست بر دوش سلمان فارسی نهاده فرمود: این و قوم این (فارسیان= ایرانیان)، به خدایی که جان من در دست اوست، لوکان العلم...» اي خوشا بر من که من ايرانيم فارغ از هر جنگ و هر ويرانيم جنگ من جنگ خرد باشد عزيز من حيا دارم ز هر شمشير تيز رسم من رسم وفاداري بود کيش آزادي جهانداري بود من ز زرتشت و خدايي بوده ام بُد ز کورش شاه ايدون دوده ام من ز افريدون و از جم مانده ام نغمه هاي شادي و غم خوانده ام من همانم که در اين مهد فرين دارم از يار و عزيزان بهترين مردمانی از دیار مهر و نور از دیار شادی و عشق و سرور هم سخن نیکو و هم کردار نیک از اشا گویند و از پندار نیک من نه حیوانم نه کافر یا خشوک نه به دنبال حرامی گوشت خوک بر مسلمان و مسیحی و یهود آنکه نامش بُد ز ایران صد درود من به این امید و عشقم زنده ام در تکاپوی وطن جان داده ام مهد دلداران شود ایران زمین یار زرتشتیم جمله بر یقین پاينده باد ايران من از مردم خودمون که به ایرانی بودنشون افتخار نمی کنن بیزارم ، من از این حکومت از اینایی که ایران دارن نابود می کنن متنفرم . من از مردم خودمون که با جشن های غربیا همزمان تو کشور خودمون جشن می گیرن مثل ولنتاین (فلسفه شو از خود خارجیا دقیق تر می دونن) اما حتی اسم سپندارمذگان حتی به گوششونم نخورده حالت تهوع می گیرم من از این مسوزم که تو تقویم کشور خودمون خبری از جشن های خودمون نـــــــــــــــــــی !!!!! هر که مهر میهنش در دل نباشد کافر است این سخن فرموده ی زردتشت پاک و برتر است ولادت ، شهادت ، بعثت ، عید فطر-قربان غدیر خم و... شده تعطیلی های تقویم اینم رویداد های مهم تقویم ایرانی ها قیام خونین 15 خرداد ،پیروزی انقلاب ، همه پرسی تغییر رژیم شاهنشاهی به نظام جمهوری اسلامی ایران ، تاسیس بنیاد مسکن و افتتاح حساب شماره 100 به فرمان خمینی ،آغاز محاصره اقتصادی جمهوری اسلامی ایران توسط آمریکا ، افتتاح اولین دوره مجلس شورای اسلامی ،وفات علامه امینی ،شهادت مظلومانه آیت ا... حاج سید مصطفی خمینی .تغییر قبله مسلمین از بیت المقدس به مکه و و و .... فقط اسم مون ایرانه و الا ... دو سد پاره کردند از «کین» تنش به خون در کشیدند پیراهنش اگر آتشی سخت افروختند همه پیکر پاک وی سوختند نگر تا چه کردند این تازیان به ایران و دانشوران جهان وقتی ما هیچ ارزشی به تاریخ خودمون نمی دیم دیگه از این بهتر نمیشه (یاد حرف ارد بزرگ افتادم). ارد بزرگ : آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد. اين شير و خورشيد قشنگ دارد بها بيشتر ز جان اين نشان آريا اين يادگار کاويان هر کس به آن حرمت گذاشت عشق وطن در سينه کاشت هر کس به آن مهري نداشت خود را به بيگانه گماشت نخستين گام برای از ميان برداشتن يک ملت ؛ پاک کردن حافظه آن است . بايد کتابهايش را ؛ فرهنگش را ؛ تاريخش را از ميان برد . بعد بايد کسی را واداشت که کتاب تازه ای بنويسد . فرهنگ تازه ای را جعل کند و بسازد ؛ تاريخ تازه ای را اختراع کند . کوتاه زمانی بعد ملت آنچه بوده را فراموش می کند ؛ دنيای اطراف نيز همه چيز را حتی با سرعت بيشتری فراموش می کند... فکر کنم دقیقا همین کارها رو با ما انجام دادن البته خیلی بهتر از این... خیلی راحت سر مونو بریدن خیلی راحت . بیـــــــــــــــــــــــــــشـــــــــــــتـــــــــــــــــــــــــــــــر... اینجا دین من توجیه کثافت کاریه منه تو یه مجرمیو حکم اسارت دادی به تنت چی دوست داری بشنوی از این بشر خواهر روسری سرت کن که من تحریک نشم اینجا صف اول نماز پست و مقامه علم و تجربه رو از بین برده روابط اینجا ریش بزار،یقه ببند کارت رو غلتکه خنجر و غلاف کن وارد شو تو محلکه اینجا گفتن حقیقتم جواز ندلره اون قدر مشکل داری که واست حواس نزاره * * * اینجا زندگی نمی کنن ، نفس می کشن طعم خون برادرو از رو حوس میچشن اینجا مادر بزرگامون قصه نمی گن آخه بچه ها دیگه ته ِ قصه رسیدن آخه تفریحه سالم جوونا سیگاریه دختر و ز.... زدن از روی بیکاریه اینجا هرکی میگیره به خودش ژست سرباز حتی پرنده هام ندارن حس پرواز اینجا واسه خودش داره هر کی قبله ای کسی فکر تو نیست تا وقتی زنده ای (بهرام _اینجا ایرانه ) این معرفی تنها ، برگی بود از یک جنگل ایـــــــــــــــــــــــرانی بودنو افتخار نکـــــــــــــــردن به خاک وطـــــــــــن؟!!! مطالبی در مورود فروهر ( زرتشت) نماد میهنی :از دوران پادشاهی مادها و سپس شاهنشاهی هخامنشیان، نگاره فروهر نشانه نماد میهنی بوده و آدمی را در پیکره و سیمای شاهین تیز چنگ و بلند پروازی نشان میدهد که آنرا نماد توانایی، سر بلندی و فر و شکوه میدانستند و پرچمهای خود را به نما و سیمای شاهین میآراستند. نماد دین زرتشتی ایرانیان پیرو اشو زرتشت برای این نیروی مینوی که بن مایه آن جنبش و پیشرفت بسوی رسایی، فرامایگی و والایی است، هیچ پیکرهای را بهتر و شایسته تر از شاهین نیافتند و آنچه که در گذشته نشانه فر و شکوه و سر بلندی بود و انگیزه ملی و میهنی داشت با اندک دگرگونی در سر و پای شاهین به سیمای کنونی در آوردند، تا هم بنمایه مینوی را نشان دهد و هم نمودار سر بلندی و سر فرازی ایرانیان باشد. در نگاره فروهر دو نیروی همیستار (مخالف) «سپنتامینو» (نشانه خوبی) و«انگره مینو» (نشانه بدی) نمایان است و آدمی رو به سپنتا مینو دارد و بسوی او میرود به انگره مینو پشت کردهاست و لازم به ذکر است فروهر الگو و سنبل ایرانیان و زرتشتیان است ویژگیها ۱- چهره فروهر همانند آدمی است، از این رو گویای پیوستگی با آدمی است، او پیری است فرزانه و کار آزموده، نشانه از بزرگداشت و سپاس از بزرگان و فرزانگان و فرا گیری از آنان دارد. ۲- دو بال در پهلوها که هر کدام سه پر دارند این سه پر نشانه سه نماد پندارنیک، گفتارنیک، کردارنیک که همزمان انگیزه پرواز و پیشرفت است. ۳- در پایین تنه فروهر سه بخش، پرهایی بسوی پایین است، که نشانه پندار و گفتار و کردار نادرست و یا پست هستند. از اینرو آنرا، آغاز بدبختیها و پستی برای آدمی میدانند. ۴- دو رشته که در سر هر یک گردی (حلقه) چنبره شدهای دیده میشوند، در کنار بخش پایینی تنه هستند که نماد سپنتا مینو و انگره مینو هستند، که یکی در پیش پای و دیگری در پس آن است. این رشتهها هر یک در تلاش هستند که آدمی را بسوی خود بکشند؛ این نشانه آن است که آدمی باید به سوی سپنتا مینو (خوبی) پیش رود و به انگره مینو (بدی) پشت نماید. ۵- یک گردی (حلقه) در میانه بالاتنه فروهر وجود دارد این نشان، جان و روان جاودان است که نه آغاز و نه پایانی دارد. ۶- یک دست فروهر کمی به سوی بالا و در راستای سپنتا مینو اشاره دارد که نشان دهنده سپاس و ستایس اهورمزدا و راهنمایی آدمی بسوی والایی و راستی و درستی است. ۷- در دست دیگر گردی (حلقهای) دارد که نشانه وفاداری به عهد و پیمان، و نشانگر راستی و پاک خویی و جوانمردی و جوانزنی است . وصیت نامه داریوش بزرگ هخامنشی ' اینک من از دنیا میروم بیست وپنج کشور جزء امپراتوری ایران است. و در تمام این کشور ها پول ایران رواج دارد وایرانیان در آن کشور ها دارای احترام هستند . و مردم کشور ها در ایران نیز دارای احترام هستند. جانشین من خشایار شا باید مثل من در حفظ این کشور ها بکوشد . وراه نگهداری این کشور ها آن است که در امور داخلی آنها مداخله نکند و مذهب وشعائر آنان را محترم بشمارد.اکنون که من از این دنیا می روم تو دوازده کرور در یک زر در خزانه سلطنتی داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو میباشد . زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست . البته به خاطر داشته باش تو باید به این ذخیره بیفزایی نه اینکه از آن بکاهی . من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن ، زیرا قاعده این زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند ، اما در اولین فرصت آنچه برداشتی به خزانه برگردان . مادرت آتوسا برمن حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن ده سال است که من مشغول ساختن انبار های غله در نقاط مختلف کشور هستم و من روش ساختن این انبار ها را که از سنگ ساخته می شود وبه شکل استوانه هست در مصر آموختم و چون انبار ها پیوسته تخلیه می شود حشرات در آن بوجود نمی آیند و غله در این انبار ها چند سال می ماند بدون اینکه فاسد شود و توباید بعد از من به ساختن انبار های غله ادامه بدهی تا اینکه همواره آذوقه دو و یا سه سال کشور در آن انبار ها موجود باشد . و هر ساله بعد از اینکه غله جدید بدست آمد از غله موجود در انبار ها برای تامین کسری خواروبار از آن استفاده کن و غله جدید را بعد از اینکه بوجاری شد به انبار منتقل نما و به این ترتیب تو هرگز برای آذوغه در این مملکت دغدغه نخواهی داشت ولو دو یا سه سال پیاپی خشکسالی شود . هرگز دوستان وندیمان خود را به کار های مملکتی نگمار و برای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافی است . چون اگر دوستان وندیمان خود را به کار های مملکتی بگماری و آنان به مردم ظلم کنند و استفاده نامشروع نمایند نخواهی توانست آنها را به مجازات برسانی چون با تو دوست هستند و تو ناچاری رعایت دوستی بنمایی کانالی که من میخواستم بین شط نیل و دریای سرخ بوجود بیاورم هنوز به اتمام نرسیده و تمام کردن این کانال از نظر بازرگانی و جنگی خیلی اهمیت دارد تو باید آن کانال را به اتمام برسانی و عوارض عبور کشتی ها از آن کانال نباید آنقدر سنگین باشد که ناخدایان کشتی ها ترجیح بدهند که از آن عبور نکنند .اکنون من سپاهی به طرف مصر فرستادم تا اینکه در این قلمرو ، نظم و امنیت برقرار کند ، ولی فرصت نکردم سپاهی به طرف یونان بفرستم و تو باید این کار را به انجام برسانی . با یک ارتش قدرتمند به یونان حمله کن و به یونانیان بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را تنبیه کند توصیه دیگر من به تو این است که هرگز دروغ گو و متملق را به خود راه نده ، چون هردوی آنها آفت سلطنت هستند و بدون ترحم دروغ گو را از خود دور نما . هرگز عمال دیوان را بر مردم مسلط نکن ، و برای اینکه عمال دیوان بر مردم مسلط نشوند ، قانون مالیات وضع کردم که تماس عمال دیوان با مردم را خیلی کم کرده است و اگر این قانون را حفظ کنی عمال حکومت با مردم زیاد تماس نخواهند داشت . اافسران وسربازان ارتش را راضی نگه دار و با آنها بدرفتاری نکن . اگر با آنها بد رفتاری کنی آنها نخواهند توانست معامله متقابل کنند . اما در میدان جنگ تلافی خواهند کرد ولو به قیمت کشته شدن خودشان باشد و تلافی آنها اینطور خواهد بود که دست روی دست می گذارند و تسلیم می شوند تا اینکه وسیله شکست خوردن تو را فراهم کنند . امر آموزش را که من شروع کردم ادامه بده وبگذار اتباع تو بتوانند بخوانند وبنویسند تا اینکه فهم وعقل آنها بیشتر شود وهر چه فهم وعقل آنها بیشتر شود ، تو با اطمینان بیشتری میتوانی سلطنت کنی . همواره حامی کیش یزدان پرستی باش . اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هرکس باید آزاد باشد و از هر کیش که میل دارد پیروی نماید بعد از اینکه من زندگی را بدرود گفتم . بدن من را بشوی و آنگاه کفنی را که من خود فراهم کرده ام بر من به پیچان و در تابوت سنگی قرار بده و در قبر بگذار . اما قبرم را که موجود است مسدود نکن تا هرزمانی که میتوانی وارد قبر بشوی و تابوت سنگی مرا در آنجا ببینی و بفهمی ، که من پدر تو پادشاهی مقتدربودم و بر بیست وپنج کشور سلطنت میکردم ،مردم و تو نیز مثل من خواهی مرد . زیرا سرنوشت آدمی این است که بمیرد ، خواه پادشاه بیست وپنج کشور باشد خواه یک خارکن و هیچ کس در ان جهان باقی نخواهد ماند . اگر تو هر زمان که فرصت بدست می آوری وارد قبر من بشوی و تابوت را ببینی ، غرور وخود خواهی برتو غلبه خواهد کرد ، اما وقتی مرگ خود را نزدیک دیدی ، بگو قبر مرا مسدود نمایند و وصیت کن که پسرت قبر تو را باز نگه دارد تا ینکه بتواند تابوت حاوی جسد تو را ببیند .زنهار زنهار ، هرگز هم مدعی وهم قاضی نشو اگر از کسی ادعایی داری موافقت کن یک قاضی بیطرف آن ادعا را مورد رسیدگی قرار دهد . و رای صادر نماید . زیرا کسی که مدعی است اگر قاضی هم باشد ظلم خواهد کرد. هرگز از آباد کردن دست برندار . زیرا که اگر از آباد کردن دست برداری کشور تو رو به ویرانی خواهد گذاشت زیرا این قاعده است که وقتی کشوری آباد نمی شود به طرف ویرانی می رود . در آباد کردن ، حفر قنات و احداث جاده وشهر سازی را در درجه اول قرار بده . عفو وسخاوت را فراموش نکن و بدان بعد از عدالت برجسته ترین صفت پادشاهان عفو است و سخاوت ، ولی عفو باید فقط موقعی بکار بیفتد که کسی نسبت به تو خطایی کرده باشد و اگر به دیگری خطایی کرده باشد و تو خطا را عفو کنی ظلم کرده ای زیرا حق دیگری را پایمال نموده ای .بیش از این چیزی نمیگویم این اظهارات را با حضور کسانی که غیر از تو در اینجا حاضر هستند ، کردم . تا اینکه بدانند قبل از مرگ من این توصیه ها را کرده ام و اینک بروید و مرا تنها بگذارید زیرا احساس میکنم مرگم نزدیک شده است . کورش جشن ازدواج ولیعهد پارس، شور و حرارت خاصی در مردم ایجاد کرده است. این جا سرزمین پارس است. ماندانا به فرزند برومندش نگریست و او را از ته دل ستود. به یاد گذشته ها افتاد ... ماندانا در رویا پدر بزرگش را دید. هووخشتره بزرگ که دولت ستمگر و قدرتمند آشور را در هم شکسته بود و ماد را از چنگال آن رهانیده بود. نینوا با خاک یکسان شده است و دیگر نامی از آن نیست. ماندانا چشم گشود و فرزند برومندش را دید. دوباره به گذشته فکر کرد. آستیاگ، پدر عیاش و بی عرضه اش را به یاد آورد که با مرگ هووخشتره بر تخت سلطنت جلوس کرده بود. او سایه ای بیش نبود. پادشاه اصلی ماد، آری ینیس ملکه لیدیه ای ماد بود... و به برادر ناتنی اش کیاکسار فکر کرد. پسر آری ینیس. او هم همچون پدرش موجود کثیفی بود. ماندانا از عاقبت ماد می ترسید. دوباره چشم گشود و پسرش، کوروش را دید. لبخند زد و سعی کرد در آن شب فرخنده، شاد باشد. پسرش موجی از امیدواری در او ایجاد می کرد. ماندانا به یاد کودکی کوروش افتاد و بی اختیار اشکی از گوشه چشمش لغزید. زمانی که آستیاگ، قصد داشت به هر نحوی وی را نابود کند... *** این جا قصر پر شکوه پادشاه ماد است. آستیاک - که این روز ها آژی دهاک نامیده می شود - در تخت زیبای خود خفته است. گویی راحت نیست. پهلو به پهلو می شود. عرق می ریزد و ... ناگهان از خواب می پرد. آری ینیس به سویش می شتابد. آستیاگ ناله می کند: درخت! یک درخت... کوروش... وااااااااای!! - چه دیده اید سرور من؟ : یک درخت. از شکم ماندانا بیرون آمد. او خودش بود... خودش بود! - چه کسی خودش بود سرور من؟ : کوروش!... کوروش. از شکم ماندانا درختی بر آمد. شاخ و برگ گُسترد و تمام آسیا را فرا گرفت. او کوروش است. فوراً دستور مسمومیت او را صادر کنید. فوراً! *** ماندانا به یاد آورد که چگونه از کوروش دور افتاد. زمانی که نیرنگ آستیاگ بی ثمر ماند و پسر دلبندش به دست مرد چوپانی به نام مهرداد و همسر مهربانش بزرگ شد. در بیابان و صحرا، طبیعت معلم کوروش بود. کوروش، جوان برومندی شده بود که به نزد مادرش ماندانا و پدرش کمبوجیه بازگشت... ماندانا برای آخرین بار به خودش نهیب زد تا در جشن ازدواج پسرش کوروش، شاد باشد. اندکی بعد از پایان مراسم جشن و سرور، جوانان پارسی در میدان بزرگ شهر به زور آزمایی پرداختند. آنجا بود که کئوبرو - کسی که به کوروش چیزهای بسیاری آموخته بود - جوانی را به او معرفی کرد. او، هیکلی قوی و عضلاتی نیرومند داشت و برای شرکت در جشن ازدواج به پارس آمده بوده بود. مرد جوان ، در مسابقات شمشیر زنی و اسب دوانی و کشتی، برتری خود را به رخ حریفان کشید. کوروش سردار بزرگ خود را شناخته بود. او کسی نبود جز، آبرادات. یک ماه گذشت. وقت آن رسیده بود که کوروش، اولین قدم خود را در برقراری کشوری مستقل و قدرتمند بردارد. جلسه ای تشکیل شد که در آن کوروش، آبرادات، کئوبرو، ویشتاسب، بغابوخش و آراسپ شرکت داشتند. کوروش گفت: لیدی، ماد ، بابل، مصر، پارس... چقدر از شنیدن این نامها دلتنگم. اوضاع امروز جهان ما این گونه است: کشور های کوچک و نیرنگ های بزرگ. لیدی و ماد با هم متحد اند، چرا که آری ینیس، ملکه ماد ، خواهر کرزوس پادشاه لیدی است. خوب می دانید که کرزوس به جز یک پسر گنگ و لال کس دیگری ندارد. پس اگر دیر بجنبیم، لیدی و ماد تحت فرمان آریه نیس در خواهند آمد. از طرفی، بخت النصر هم در بابل از هیچ گونه آزار بر یهودیان دریغ نمی ورزد. خراج سنگینی که ماد بر ما تحمیل می کند کمرشکن است و تاسف بیشتر برای آنکه این خراج گزاف، صرف عیاشی های آستیاگ و کیاکسار و آری ینیس می شود. ما باید از نامه های سری که بین لیدی و ماد از سوی آریه نیس و برادرش کرزوس انجام می شود باخبر شویم. آبرادات! من تو را مامور این کار می کنم. تو باید به لیدی بروی و این نامه ها را بدست آوری. ماموریت بعدی تو آنست که به ماد بروی و سعی در جمع آوری نیرو کنی. مردم ماد از ظلم و ستم آستیاگ خسته شده اند و او راآژی دهاک می نامند. پس به محض حمله ما، به ما ملحق خواهند شد. آبرادات تنها یک جمله گفت: بله سرور من. آبرادات به لیدی رفت و با استفاده از اعتقادات خرافی مردم لیدی و کرزوس، به عنوان یک جادوگر وارد کاخ کرزوس شد و نامه ها را بدست آورد. سپس عازم ماد شد و علی رغم خطر های فراوان، نظر مردم را به سوی کوروش جلب کرد. کوروش نیز در پارس مشغول جمع آوری نیرو و آموزش دادن آنها بود. اکنون مقدمات حمله فراهم شده بود. کوروش، ماد را بدون کوچکترین مقاومتی فتح کرد. آستیاگ در مقابل نوه خویش شکست خورد و سربازان او به محض دیدن بیرق عقاب نشان کوروش ، سلاح هایشان را زمین گذاشتند و به او پیوستند. کوروش پدر بزرگ خود را امان داد و با او به مهربانی رفتار کرد و او را نزد خود نگه داشت. اما آری ینیس و فرزندش کیاکسار به لیدی گریختند تا خود را محیای جنگ با کوروش کنند. جنگ با لیدی و تصرف سارد، قدم بعدی کوروش بود. کوروش، مرد تصمیم های بزرگ، اینک از هر لحاظ آماده نبرد با لیدی است. سپاه کوروش و کرزوس همدیگر را در پتریوم ملاقات کردند. سربازان سنگین اسلحه لیدی در مقابل سپاهیان دلیر کوروش تاب مقاومت نیاوردند و به سمت سارد گریختند ولی کوروش بر خلاف انتظار کرزوس، از راه کوهستانی و در زمستانی سرد وی را تعقیب کرد. کرزوس که انتظار نداشت کوروش او را از آن راه تنگ کوهستانی تعقیب کند، پیاده نظام های خود را مرخص کرد. وقتی کرزوس در سارد با لشگر کوروش رو به رو شد دریافت که عمر امپراطوری سارد پایان یافته است. هوش سرشار کوروش بار دیگر نمایان شد و در میدان جنگ، اندک اسب سواران باقی مانده لشگر کرزوس نیز با دیدن شتر های کوروش رمیدند. کوروش از کشتن کرزوس هم صرفه نظر کرد و از غارت کردن مردم پرهیز نمود. تا آنجا که گویی جنگی رخ نداده است. فرمان معروف کوروش در حمایت مردم شکست خورده، روی استوانه گِلی نوشته شد و همینک نیز موجود است. آخرین قدم کوروش، فتح بابل بود. با فتح بابل، کشور رویایی و افسونگر، کوروش فرمانروای سه قدرت بزرگ جهان شد. لیدی ، ماد و بابل. سربازان پر زرق و برق بابل ، به هیچ وجه مانعی برای تصرف کشورشان نبودند. اینک موقع تاجگذاری شاه جهان شده بود. پارسیان ترجیح دادند تا برای زیبایی بیشتر از لباس های مادی استفاده کنند. کوروش با وقار خاصی بر گردونه باشکوهش حرکت می کرد و جمعی که مشعل به دست داشتند گرد او را گرفته بودند. قبای ارغوانی کوروش که پودهایی زربفت داشت، فریبنده و مجذوب کننده بود. کوروش، تاج پر شکوه ایران را بر سر نهاد. دو شاخ بلورین بر سر کوروش خودنمایی می کرد. او یک انسان معمولی نبود. حضار، بی اختیار در مقابل عظمت کوروش کبیر تعظیم کردند. کوروش به آینده هم نگریست. در زمانی که نوروز فرا رسیده بود، کمبوجیه پسرش را به عنوان ولیعهد خویش برگزید و به عنوان فرمانروای بابل منصوب کرد. ایران، یگانه قدرت جهان آنروز، تنها مصر را در مقابل داشت. اما گویا مقدر نبود که کوروش کبیر، وسعت قلمرو خویش را پس از فتح مصر ببیند. زمانی که کمبوجیه به نیابت از پدر برای فتح مصر عازم شده بود، کوروش در لشگر کشی به نزدیکی دریاچه آرال در مقابله با اقوام وحشی زخمی شد و در گذشت. جسد او را هشت سال بعد، داریوش کبیر به تخت جمشید آورد و به توصیه خود کوروش، با احترامی خاص به معبد آناهیتا انتقال داد. کوروش، یگانه مرد بزرگی که اهل تسامح بود، کسی که پس از فتح لیدی در حمایت از دشمن شکست خورده نخستین اعلامیه حقوق بشر را صادر کرد، کسی که یهود را از چنگال بخت النصر رهانید، کسی که با ایجاد سد آهنینش، فساد یاجوج و ماجوج را فرونشاند، ذوالقرنینی که قرآن از او با احترام یاد کرد، پس از ایجاد سرزمینی آباد، چهره در نقاب خاک کشید و به اهوره مزدا پیوست. بوته گل کوشترک چند هزار ساله بر مزار کوروش در پاسارگاد، همچنان نفس می کشد و عصاره جلال و شکوه پادشاه بزرگ ایران را تراوش می کند. برگرفته از : http://exist.blogfa.com/ |
سایت سید ضیاء الدین حسینی : داستان بسیار کوتاه و تحسین برانگیز Posted: 04 Sep 2010 11:53 AM PDT داستان بسیار کوتاه و تحسین برانگیز نیمروز بود کشاورز و خانواده اش برای نهار خود را آماده می کردند یکی از فرزندان گفت در کنار رودخانه هزاران سرباز اردو زده اند چادری سفید رنگ هم در آنجا بود که فکر می کنم پادشاه ایران در میان آنان باشد سه پسر از میان هفت فرزند او بلند شدند به پدر رو کردند و گفتند زمان مناسبی است که ما را به خدمت ارتش ایران زمین درآوری ، پدر از این کار آنان ناراضی بود اما به خاطر خواست پیگیر آنها پذیرفت و به همراهشان به سوی اردو رفت . دو جنگاور در کنار درختی ایستاده بودند که با دیدن پدر و سه پسرش پیش آمدند : جنگاوری رشید که سیمایی مردانه داشت پرسید چرا به سپاه ایران نزدیک می شود . پدر گفت فرزندانم می خواهند همچون شما سرباز ایران شوند . جنگاور گفت تا کنون چه می کردند . پدر گفت همراه من کشاورزی می کنند . جنگاور نگاهی به سیمای سه برادر افکند و گفت و اگر آنان همراه ما به جنگ بیایند زمین های کشاورزیت را می توانی اداره کنی ؟ پیرمرد گفت آنگاه قسمتی از زمین ها همچون گذشته برهوت خواهد شد . جنگاور گفت : دشمن کشور ما تنها سپاه آشور نیست دشمن بزرگتری که مردم ما را به رنج و نابودی می افکند گرسنگی است کارزار شما بسیار دشوارتر از جنگ در میدانهای نبرد است . آنگاه روی برگرداند و گفت مردم ما تنها پیروزی نمی خواهند آنها باید شکم کودکانشان را سیر کنند . و از آنها دور شد . جنگاور دیگری که ایستاده بود به آنها گفت سخن پادشاه ایران فرورتیش ( فرزند بنیانگذار ایران دیاکو ) ! را بگوش بگیرید و کشاورزی کنید . و سپس او هم از پدر و سه برادر دور شد . فرزند بزرگ رو به پدر پیرش کرد و گفت : پدر بی مهری های ما را ببخش تا پایان زندگی سربازان تو خواهیم بود . ارد بزرگ خردمند برجسته کشورمان می گوید : فرمانروایان همواره سه کار مهم در برابر مردم دارند . نخست : امنیت ، دوم : آزادی و سوم : نان . برگرفته از : قشنگترین جمله های دنیا |
انجمن تنکاسیتی ، تنها انجمن شهسوار : sms عاشقانه سری 5 Posted: 04 Sep 2010 11:50 AM PDT هرگز ازسایه ها نترس .چون وجود آنها به این معنی است كه در آن نزدیكی نوری می درخشد عاشق واقعی مثه ارواح میمونن كه همه درباره اش حرف می زنند ولی تعداد كمی دیده اند سنگ در برکه می اندازم و می پندارم، با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد، کی به انداختن سنگ پیاپی در آب، ماه را می شود از حافظه ی آب گرفت؟!.. دریا باش تا بعضی ها از با تو بودن لذت ببرند و آنها که لیاقت ندارند در تو غرق شوند ومن تورا به كسی هدیه می دهم كه از من عاشق تر باشد و از من برای تو مهربان تر آدما در دو حالت همدیگرو ترك میكنن 1- احساس كنند كسی دوسشون نداره 2- احساس كنند یكی خیلی دوسشون داره عشق چنان شیفتگی در نهان خود دارد که سخت ترین دلها نیز ، گاهی هوس شنا در آن را می کنند . ارد بزرگ وقتی به چیزی که آرزوت بود، رسیدی، تازه می فهمی که آرزوش بهتر از داشتنشه!!! من به دنبال دستی بودم برای دوباره روئیدن دوباره کاشتن و تو همیشه همان دستی بودی که شکوفه می چید واسه شکوندن یه دل فقط یه لحظه وقت میخوای، ولی برای اینکه از دلش دربیاری...شاید هیچ وقت فرصت نباشه سپاسگزارم درخت گلابی که به شکل دلم در آمدی ، چه تنها بودم ! « شمس لنگرودی» در خانهاَت بمان! تمامِ شهر قُرُقِ نگاههای من وُ خاطراتِ توست. دیگر خبری نیست در شهر الّا اینکه: تو رفتهای وُ روزنامهها همه، سفید چاپ میشوند! شمردن بلد نیستم دوست داشتن بلدم گاهی شده یكی را دوبار دوست داشته باشم دو نفر را یك جا چه کار می شود کرد؟ دوست داشتن بلدم شمردن بلد نیستم. به ارتفاع ابدیت دوستت دارم حتی اگر به رسم پرهیزکاری های صوفیانه از لذت گفتنش امتناع كنم... هركه می آید دو ركعت شكست در من می گذارد ... شبیه مسجدی میان راهی میزبان نمازهای شكسته ام !!؟ کاش میشد بدونی که فراموش کردنت مثل برآورده شدن آرزوهام محاله برگرفته از : http://www.tonekacity.com/Thread-sms-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B3%D8%B1%DB%8C-5--1294 |
سایت Enrique Iglesias : روز ازدواج پسر نادرشاه Posted: 04 Sep 2010 11:40 AM PDT نادرشاه افشار پس از بخشیدن دوباره تاج و تخت هند به "محمد شاه گورکانی" پادشاه هندوستان ، خواست یکی از دختران او را به همسری نصراﷲ میرزا دومین پسر خود درآورد . از سویی دیگر دستور تشکیل جلسه با شکوهی از اندیشمندان و خردمندان هند را در کاخ پادشاهی داد . محمد شاه گورکانی پس از دیدن آن همه از دانشمندان کشورش در کاخ اش به پادشاه ایرانزمین گفت تا کنون هیچ گاه این همه اندیشمند و خردمند در کاخ ما دیده نشده بود . نادرشاه خندید و به او گفت اگر گوشت به حرف خردمندانت بود ، من هم اکنون در حال جنگیدن با سپاه یاغی عثمانی بودم و مرا به هند چکار ؟ ... نصراﷲ میرزا فرزند نادر به پدر گفت چه لزومی بود در روز مراسم ازدواج من این همه عالم اینجا بیاید و پدر دستی بر شانه اش گذاشت و گفت تو باید اینها را ببینی و بشناسی اینها بهترین دوستان تو هستند . ارد بزرگ اندیشمند کشورمان می گوید : (چه فریست زندگی را ، آنگاه که برآزندگان را نشناسی ؟ و در خود بپیچی ؟ ) . گفته می شود پس از بازگشت سپاه پیروز ایران از هند ، محمدشاه گورکانی دستور داد بخشی از کاخ اش ، محل همیشگی درس و بحث اندیشمندان هندی باشد ... برگرفته از : http://enriqueiglesias.com/profiles/blogs/3123159:BlogPost:2240133 |
پرتال جامع اصلاح الگو مصرف : تحقق اصلاح الگوی مصرف، موانع و راهکارها Posted: 04 Sep 2010 11:37 AM PDT تحقق اصلاح الگوی مصرف، موانع و راهکارها ● نويسنده: موسي - كاظم زاده ● منبع: سایت - باشگاه اندیشه سال 1388 به ياري خدا وند متعال ازسوی رهبر انديشمندمان حضرت آيت الله خامنهاي بعنوان اصلاح الگوي مصرف نامگذاری شد و همه مسئولان کشورما ن راموظف کرد با بهره گيري از امکانات مادي و معنوي موجود درکشورمان، کارهاي نو و ابتکاري و راههاي ميان بررابراي تحقق این راه با انجام حرکت های اصولی،کاربردی و گسترش فرهنگ مطلوب نحوه درست مصرف کردن را در ارائه خدمات به همه قشرها به خصوص قشرهاي محروم جامعه و برای رشد و شکوفايي هر چه بيشتر کشورمان در بخشهاي مختلف بکارگیرند. نامگذاري سال جديد از سوي مقام معظم رهبري بعنوان سال اصلاح الگوی مصرف شايد در ظاهر بعضي ها بعنوان کليشه شدن نامگذاري سالها به نظر برسد ولي نکته مهم اين است که همين عناوين نشان از اهميتي دارد که عمل کردن به آنها مي تواند عاملي مهمی درترقی و شکوفايي هر چه بيشتر کشورمان گردد. تعيين نام اصلاح الگوی مصرف براي سال جديد، توأم با تعيين شفاف دو هدف راهبردي نظام در دهه چهارم؛ يعني ميل به پيشرفت و عدالت، مستلزم تحول در روشها و الگوهاي برنامهريزي، مديريت و نظام اجرايي است. اساسا اصلاح الگوي مصرف را بايد از ابعادي چندجانبه نگريست. مفهوم اصلاح الگوي مصرف، مصاديق مصرف نادرست و ريشههاي مصرفگرايي از جمله اين ابعاد هستند. پديده مصرف گرايي و اسراف در نقطه مقابل مصرف بهينه قرار گرفته است. «مصرف گرايي» يا به عبارت ساده تري اسراف كه يكي از بزرگترين آفت ها و آسيب هاي فردي و اجتماعي و از گناهاني است كه مورد نهي شديد خداوند متعال واقع شده است و در مقابل اعتدال و ميانه روي در مصرف قرار گرفته است؛ به طور كلي هرگونه زياده روي در كميت و اتلاف را شامل مي شود. در حقيقت مصرف گرايي عامل تخريب رشد، توسعه و از بين رفتن منابع ملي است. مصرف گرايي از يك نگاه در معناي مصرف نامتعارف است كه نياز فيزيكي فرد را برطرف نمي سازد، بلكه نياز كاذب فرد يا افراد را كه گاه به تقليد از ديگران، تبليغات، شرايط مادي يا تغييرات ساختار جامعه ايجاد شده برطرف مي سازد. مصرف گرايي در نگاه عالمان دين نيز در همان معناي لغوي اسراف استعمال شده است و هرگونه بيهوده گرايي، زياده روي و اتلاف و مانند آنها را اسراف مي دانند. نامگذاري مقام معظم رهبري امسال را به عنوان اصلاح الگوي مصرف بحث تازه ای درکشورمان نیست چراکه با كمي بررسي متوجه خواهيم شد، اصلاح الگوي مصرف و تصحيح رفتاراسراف گرايانه ما دغدغه نزدیک دودهه مقام معظم رهبري است که بارها در بين مسئولان، نسبت به اين قضيه هشدار دادند. اينك در آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامي كه به شعار پيشرفت و عدالت مزين گشته است، بيش از پيش به اصلاح الگوي مصرف براي ايجاد عدالت و پيشرفت نيازمنديم. اصلاحي كه اگر صورت گيرد مي تواند نقش اساسي در ايجاد عدالت در بين طبقات جامعه و پيشرفت براي كشور داشته باشد. مفهومي اصلاح الگوي مصرف با توجه به شکل پذيري رفتار فردي و اجتماعي مردم از دين و تاثيرملموس و انکار ناپذير آموزههاي ديني بر کم و کيف مصرف بررسي و کاويدن آن از اين نگاه نيز داراي اهميت فراوان است.پيش از هر بحثي بايد مصرف كردن را تعريف كنيم. مصرف كردن در معناي عادي و هنجار آن يعني استفاده درست و به اندازه از منابع طبيعي براي زنده ماندن و زندگي كردن. اصلاح الگوي مصرف نیزعبارت است از نهادينه كردن روش صحيح استفاده از منابع كشور به قسمي كه سبب ارتقاي شاخصهاي زندگي مردم و كاهش هزينهها شده و از اين منظر زمينهاي براي گسترش عدالت عمومي است. از طرفي الزام مصرف بهينه باعث شده تا علاوه بر پيشرفت علمي ناشي از ارتقاي فناوري در طراحي و ساخت وسايل و تجهيزات بهينه مطابق با استانداردهاي جهاني، فرصت توزيع مناسب منابع و پيشرفت در بخشهايي كه كمتر مورد توجه قرار داشته نيز فراهم شود. نكته قابل تامل آن است كه اصلاح مصرف با اصلاح الگوي مصرف تفاوت داشته و نبايد آن دو را با هم خلط كرد. در ابتدا سخن از كاهش مصرف مردم نيست، چرا كه اصلاح مصرف، يك مبحث مديريتي است و لذا اصلاح، لزوما به معناي كاهش نيست. حتي در ارتباط با واژه الگو نيز منشأ بسياري از رفتارها به مردم برنميگردد و نظام مديريتي آنها را ايجاد كرده است. ارائه الگوي صحيح و اصلاح الگوي موجود مصرف به معناي حفظ، تقويت، ساماندهي ظرفيتها و امكانات بيپايان كشوري است كه ميخواهد در دوره معاصر، تمدن اسلامي را بازسازي و جامعه نمونهاي را براي ارائه به ديگر جوامع معرفي كند. ارائه الگوي صحيح مصرف به معناي ارائه الگوي مديريت و نظارت در سرمايهها و منابع ملي و توزيع در عرضه آن نيز هست كه در آياتي از جمله در داستان حضرت يوسفع، بدان اشاره شده است؛ بنابراين لازم است با تهيه قوانين و بهكارگيري درست و اعمال قانون از هرگونه سوءاستفاده در بخش مديريت (بخصوص مديريت دولتي) جلوگيري شود كه اين خود يكي از منابع مهم افزايش ثروت و سرمايه ملي براي دستيابي به شكوفايي و پيشرفت اقتصادي است. خداوند بصراحت در آيه دهم سوره اعراف از تسلط و مالكيت و حكومت انسان بر زمين و بهرهمندي وي ازانواع مواهب سخن گفته و از وي خواسته تا با بهرهگيري درست و مناسب از اين نعمات و قدرت در مسير كمال و تعالي گام بردارد و سپاس و شكر عملي و حقيقي را به اين شكل ابراز و اظهار كند. در ضمن از آنجا كه هرگونه فعاليت و تصرفي در هر يك از بخشهاي مربوط به توليد، مبادله و مصرف در رشد و شكوفايي اقتصادي بسيار موثر است، مساله تبيين بهترين و كاملترين روش در بخشهاي مذكور مورد توجه قرآن و اسلام واقع شده است. اصلاح الگوي مصرف از دیدگاه قرآن دين مقدس اسلام بهرهبردارى مشروع از نعمتهاى الهى و زيباييهاى زندگى را مباح و روا و اسراف و زيادهروى را حرام و ناروا مىداند و اين بدان جهت است كه مسلمان به تناسب امكانات و توانايى و كارآيى خود، در برابر جامعه مسؤوليت دارد. در اين صورت فرد اسرافكار قهرا از اجراى مسؤوليت و تعهدات اجتماعى خود بازمىماند و از اين رهگذر بر پيكر جامعه ضربه مىزند. قرآن مجيد اين حقيقت را در ضمن مباحث اجتماعى در قالبهايى زيبا بيان مىكند و با هشدار به پيروان خود مىفرمايد: (و انفقوا فى سبيل الله ولاتلقوا بايديكم الى التهلكة) يعنى در راه خدا انفاق كنيد و با دستهاى خود، خود را به هلاكت و نابودى نيفكنيد. در جامعه اسلامى براساس نگرش خاص اسلام بايد تمام حركتها و روشها در كليه شؤون و ابعاد حياتى در مسيرى ويژه قرار گيرد كه در اصطلاح خاص مكتبى از آن صراط مستقيم و طريقه وسطى، سواءالسبيل يا راه ميانه و خط عدالت تعبير مىشود، صراط مستقيم راهى است كه خداوند متعال براى انسان در نظر گرفته و از اين راه است كه انسان مىتواند به كمال لايق خود برسد و گذشتن از آن توام با سلامت و عافيت از پل صراط در جهان ديگر است، و آن خط و مسيرى است كه در دو لبه پرتگاه سقوط در دره هولناك بدبختى هلاك و عذاب واقع شده است. در قرآن كريم واژه «اسراف» و مشتقات آن مكرر به كار رفته است ولى در بيست و سه مورد لفظ «اسراف» استعمال شده كه در هر مورد، مفهومى ويژه دارد. درغالب موارد، مقصود از اسراف جنبههاى اخلاقى، عقيدتى و تجاوز از حدود الهى است، و تنها در چهار مورد جنبه مالى را شامل مىشود كه با دو آيه «تبذير» شش آيه مىشود. به آيات زير توجه كنيد: كذلك زين للمسرفين ماكانوا يعملون. يونس /۱۲. (اينگونه براى اسرافكاران اعمالشان زينت داده شده است). ولا تطيعوا امر المسرفين. شعراء /۱۵.(اطاعت فرمان مسرفان نكنيد). ان الله لايهدى من هو مسرف كذاب. غافر /۲۸.(خداوند اسرافكار دروغگو را هدايت نمىكند). و ان فرعون لعال فى الارض و انه لمن المسرفين. يونس /۸۳.(و به راستى فرعون برترىجويى (و طغيان) در زمين روا داشت و او از اسرافكاران بود). دين اسلام، دين اعتدال، ميانه روي و دوري از افراط و تفريط است. در آيه ۱۳۷ سوره طه، خداوند متعال فرموده اند: وكذلك نجزى من اسرف ولم يومن بايات ربه و لعذاب الاخرة اشد وابقى: و اين چنين جزا مى دهيم به هر كس اسراف كند و به آيت هاى خداوند نگرود و براى او عذاب سخت و پاينده است. يا در آيه ۶۷ سوره فرقان درباره صفات عبادالرحمن فرموده اند: والذين اذا انفقوالم يسرفوا ولم يفترواوكان بين ذلك قواماً: آنان كه در هنگام انفاق نه اسراف مى كنند و نه تنگ مى گيرند، بلكه بين اين دو راه اعتدال را انتخاب مى كنند. در آيه ۱۴۴ سوره انعام هم خداوند متعال فرموده اند: ان الله لايهدى القوم الظالمين به درستى كه خداوند ستمكاران را هدايت نخواهد كرد. همچنين در آيه ۳۰ سوره اعراف فرموده اند: انه لايحب المسرفين... خداوند مسرفان را دوست ندارد. در آيه ۲۸ سوره غافر آمده است:... ان الله لايهدى من هو مسرف كذاب... خدا مردم مسرف دروغگو را هرگز هدايت نخواهد كرد. در آيه ۱۵۱ سوره شعرا هم مى فرمايد: ولا تطيعوا امرالمسرفين: از رفتار روساى مسرف ستمگر پيروى نكنيد. و نيز در آيه ۳۴ سوره ذاريات مى فرمايد: كه آن سنگ ها نزد پروردگار معين و نشاندار براى نابود كردن ستمكاران است. و همين طور در آيه ۸۳ سوره يونس مى فرمايد: فما امن لموسى الا ذرية من قومه على خوف من فرعون وملائهم ان ينتنهم و ان فرعون لعال فى الارض و انه لمن المسرفين(پس از آن همه ظهور معجزات و ابطال سحر ساحران) باز آن مردم باطل پرست به درستى ايمان نياوردند جز فرزندان قبيله او آن هم با حال ترس از فرعون و اتباعش كه مبادا در صدد فتنه و قتلشان برآيند كه فرعون آن روز در زمين بسيار علو و سركشى داشت و البته او از ستمكاران و سخت متعدى و مسرف بود. و نيز در آيه ۹ سوره انبيا مى فرمايد: پس (از آن كه اشرار امت گفتار رسولان حق را انكار و در مقام آزارشان برآمدند) ما به وعده اى كه به آن ها داديم وفا كرديم و هر كه را خواستيم از شّر دشمنان نجات داديم و مفسدان و مسرفان ظالم را هلاك گردانيديم. از آيات قرآن كريم به خوبى فهميده مى شود كه، اسراف و تبذير نقطه مقابل بخل و خست و هر دو بد و نامناسب و زشت هستند. والذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يفتروا و كان بين ذالك قواماً: كسانى كه به هنگام انفاق نه اسراف مى كنند و نه سختگيرى و بخل مى ورزند، بلكه در ميان اين دو (كار زشت) حد اعتدال و ميانه(كه سخاوت و بخشش) است را مى گيرند. اسلام سعي مي كند با برنامه هاي متعدد پيروان خويش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفريط در هر امري مخالف است و آنرا براي زندگي دنيوي و اخروي و فردي و اجتماعي مسلمانان مضر مي داند.وَالذینَ اذااَنفَقوا لَم یُسرفوُا و لَم یَفتروُاوَكانَبینَ ذلكَ قواماً»( فرقان/ 67)« آنان كسانى هستند كه هرگاه انفاق كنند، نهاسراف كنند و نه سختگیرى، بلكه در میان این دو، اعتدال مىورزند.» این آیه،بیانگر یكى از مهمترین مسایل زندگى است كه رعایت آن موجب آسایش و آرامش فرد و جامعه شده و باعث گشودن گرههاى مشكلات و برطرف شدن بسیارى از نابسامانىهاى اجتماعى و اقتصادى مىگردد. و مىتوانازآن به عنوان معجزه زندگى یاد كرد، و آن مساله اعتدال در انفاق و مصرف است.در قرآن،در آیات متعدد از اسراف در مصرف و انفاق نهى شده است.به عنوان نمونه نظر شما را به چند آیه جلب مىكنیم : 1.« کُلوُا وَ اشرَبوا وَ لا تُسرفُوا». بخورید و بیاشامید ولىاسراف نكنید.( اعراف/31) 2.«وَ آتوا حَقَهُ یوم حَصادِه و لا تُسرفوا»( انعام/ 141)هنگام درو، حق زكات(غلات و...)را بپردازید، ولى (در انفاق)اسراف نكنید. از ديدگاه قرآن يكي از آثار پيامدهاي اسراف و مصرف گرايي، فساد در زمين است؛ زيرا هرگونه تجاوز از حد، موجب فساد و از هم گسيختگي مي شود و به تعبير ديگر سرچشمه فساد، اسراف است. قرآن كريم در آيه هاي 150-153 سوره شعراء مي فرمايد: «فاتقواالله وأطيعون¤ ولا تطيعوا امرالمسرفين¤ الذين يفسدون في الارض ولايصلحون» «پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد و فرمان مسرفان را اطاعت نكنيد، همان ها كه در زمين فساد مي كنند و اصلاح نمي كنند» اصلاح الگوي مصرف ازدیدگاه امام (ره)، مقام معظم رهبری و بزرگان گزیده بخشی از دیدگاه امام درخصوص اصلاح الگوی مصرف؛ زياده روي به نحو غير متعارف حرام است و چنانچه موجب اتلاف و ضرر باشد موجب ضمان است. عدالت عبارت است از: حد وسط بين افراط و تفريط و آن از امهات فضايل اخلاقيه است. اسلام تعديل ميخواهد، نه جلو سرمايه را ميگيرد و نه ميگذارد سرمايه آن طور بشود که يکي صدها ميليارد دلار داشته باشد و اين يکي شب که برود پيش بچههايش نان نداشته باشد اين عملي نيست، نه اسلام با اين موافق است نه هيچ انساني با اين موافق است. گزیده سخنان مقام معظم رهبری درمورد اصلاح الگوي مصرف می توان به این مطالب اشاره کرد: (اسلام عزيز و همه عقلاي عالم، بر اين نكته تأكيد مي كنند كه مصرف بايد مدبرانه و عاقلانه مديريت شود. همه ما بخصوص مسئولان قواي سه گانه، شخصيتهاي اجتماعي و آحاد مردم بايد در سال جديد در مسير تحقق اين شعار \\"مهم، حياتي و اساسي\\" يعني\\"اصلاح الگوي مصرف در همه زمينهها\\"، برنامه ريزي و حركت كنيم تا با استفاده صحيح و مدبرانه از منابع كشور، مصداق برجسته اي از تبديل احوال ملت به نيكوترين حالها، ظهور و بروز يابد. مقابله با اسراف و صرفه جویی صحیح، با حرف امکان پذیر نیست و قوای مقننه و مجریه موظفند با قانونگذاری صحیح و اجرا و پیگیری قاطعانه، الگوی مصرف را از \\" تولید تا مصرف و باز یافت \\" اصلاح کنند. این حرکت، گامی اساسی در روند پیشرفت و عدالت است چرا که بیماری اسراف، از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آسیبها و مشکلات گوناگونی بوجود آورده و آینده کشور را تهدید می کند. مصرف بيهوده و مصرف هرز، در حقيقت هدر دادن مال است. جامعهى ما بايد اين مطلب را به عنوان يك شعار هميشگى در مقابل داشته باشد._هم در سطح دولت، هم در سطح آحاد مردم، هم در سطح سازمانها بايستى نگاه عيبجويانهى به اسراف وجود داشته باشد.) بخشی ازسخنان مقام معظم رهبری درمورد اصلاح الگوي مصرف درمناسبتهای مختلف... برادران! اميرالمؤمنين مىگويد زندگى به سمت زهد بايد برود. امروز در جمهورى اسلامى، اگر ما احساس بكنيم كه زندگى به سمت اشرافيگرى مىرود، بلاشك اين انحراف است؛ بروبرگرد ندارد. ما بايد به سمت زهد حركت بكنيم. … مردم هم نبايد اسراف و تجملگرايى بكنند. اينطور نيست كه زهد فقط مخصوص مسؤولان باشد. اين مهريههاى گرانقيمت كه براى عقدهاى دخترهايشان مىگذارند، خطاست. نمىگويم حرام است، اما پديدهى بد و زشتى در جامعه است؛ زيرا ارزشهاى انسانى را تحتالشعاع ارزش طلا و پول قرار مىدهد. (ديدار با اقشار مختلف مردم (روز بيستونهم ماه مبارك رمضان) 26/1/1370) بايد روحيه اسرافى كه در بعضى از مردم به صورت روز افزون پيدا مىشود، مهار گردد. (خطبه هاى نماز جمعه سوم رمضان 1415 -14/11/1373) من ديروز در پيام اوّلِ سال، به ملت ايران عرض كردم كه صرفهجويى را شعار خودتان قرار دهيد. صرفهجويى به معناى گدابازى نيست كه بعضى بگويند چرا نمىگذاريد مردم از نعمتهاى خدا استفاده كنند. نه؛ استفاده كنند، ولى اسراف و زيادهروى نكنند. اسراف در جامعه، لازمه اشرافيگرى و تقسيم نابرابر ثروت و مايه تضييع اموال عمومى و نعمت الهى است. صرفهجويىِ صحيح - همان كه در اسلام به آن قناعت مىگويند - به معناى نخوردن نيست. به معناى زيادهروى نكردن، مال خدا را حرام نكردن و نعمت الهى را ضايع نكردن است. اگر جامعهاى بخواهد قناعت و صرفهجويى را - كه يك دستور اسلامى است - عمل كند، بايد متوجّه باشد كه در شكل كلّى به عدالت اجتماعى و مسأله عدالت پرداخته شود. براى اين كه بشود اين راه را ادامه داد، همه و همه بايد كوشش كنند...( اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمينى(ره) مشهد مقدّس رضوى -1/1/1376) ارزش ديگر، دورى از اسراف و تجمّل در سطح زمامداران است. البته تجمّل و اسراف در همه جا بد است؛ اما آن چيزى كه مردم را وادار مىكرد كه نسبت به اين قضيه حسّاسيت نشان دهند، رفتارهاى مسرفانه و متجمّلانه و ولخرجيها با مال مردم در سطح حكومت بود. اين از آن چيزهايى بود كه مردم نمىخواستند. نظام اسلامى بر اساس اين ارزش بهوجود آمد كه چنين چيزى نباشد. (خطبه هاى نمازجمعه تهران -23/2/1379) منكراتى كه در سطح جامعه وجود دارد و مىشود از آنها نهى كرد و بايد نهى كرد، از جمله اينهاست: اتلاف منابع عمومى، اتلاف منابع حياتى، اتلاف برق، اتلاف وسايل سوخت، اتلاف مواد غذايى، اسراف در آب و اسراف در نان. ما اين همه ضايعات نان داريم؛ اصلاً اين يك منكر است؛ يك منكر دينى است؛ يك منكر اقتصادى و اجتماعى است.( در خطبه هاى نماز جمعه تهران -25/9/1379) مصرفگرايى براى جامعه بلاى بزرگى است. اسراف، روزبهروز شكافهاى طبقاتى و شكاف بين فقير و غنى را بيشتر و عميقتر مىكند. يكى از چيزهايى كه لازم است مردم براى خود وظيفه بدانند، اجتناب از اسراف است. دستگاههاى مسؤولِ بخشهاى مختلف دولتى، بخصوص دستگاههاى تبليغاتى و فرهنگى - بهويژه صدا و سيما - بايد وظيفه خود بدانند مردم را نه فقط به اسراف و مصرفگرايى و تجمّلگرايى سوق ندهند؛ بلكه در جهت عكس، مردم را به سمت قناعت، اكتفا و به اندازهى لازم مصرف كردن و اجتناب از زيادهروى و اسراف دعوت كنند و سوق دهند. مصرفگرايى، جامعه را از پاى درمىآورد. جامعهاى كه مصرف آن از توليدش بيشتر باشد، در ميدانهاى مختلف شكست خواهد خورد. ما بايد عادت كنيم مصرف خود را تعديل و كم كنيم و از زياديها بزنيم. (در خطبه هاى نماز عيد فطر 15/9/1381) توصيه من به وزيران محترمى كه اينجا هستند و به ديگر مسؤولان دولتى، امروز اين است و قبلاً هم هميشه همين بوده است كه روى مسأله تقويت پول ملى و به نظام آوردن خرجها و هزينههاى دولتى تلاش كنند و جلوِ ريخت و پاشها و خرجهاى زيادى و اسرافگونه را بگيرند و در يك دايره محدودتر وزارتى، رعايت كمال عدالت را بكنند و تبعيضهاى بيجا را بردارند.( ديدار معلّمان و كارگران -10/2/1382) «اجتناب از اسراف و ريختوپاش» جزو برنامههاى بسيار خوب شماهاست.( ديدار با رئيس جمهور و اعضاى هيئت دولت -6/6/1385) آنچه كه پيشرفت هست، اين است كه ما از هر كه و هر جور، همهى دانشهاى مورد نيازمان را فرا بگيريم؛ اين دانش را به مرحلهى عمل و كاربرد برسانيم، تحقيقات گوناگون انجام بدهيم، براى اينكه دامنهى علم را توسعه بدهيم، تحقيقات بنيادى انجام بدهيم، تحقيقات كاربردى و تجربى انجام دهيم،.............دربارهى مشكلات اجتماعىاى كه در كشور وجود دارد، تحقيق كنيم و راه ريشه كردن اينها را پيدا كنيم و به دنبال اين برويم كه راه مبارزه با اسراف چيست. اسراف يك بيمارى اجتماعى است. راه مبارزه با مصرف گرايى چيست؟ راه مبارزه با ترجيح كالاى خارجى بر كالاى ساخت داخل چيست؟ اينها تحقيق مىخواهد. در دانشگاهها پروژههاى تحقيقى بگيريد، استاد و دانشجو كار كنيد، نتيجهى تحقيق را به مسئولان كشور بدهيد؛ به رسانهها بدهيد تا سرريز شود و فرهنگسازى شود. اين، مىشود پيشرفت. (ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاههاى استان سمنان -18/8/1385) اگر ضرورتهايى هم اين كار را در آن دوره ايجاب مىكرد، نبايد ديگر اين كارها در دورهى بعد از جنگ، در دههى دوم و سوم، انجام مىگرفت؛ نبايد بيخود شركت توليد مىشد؛ نبايد از واگذارى شركتهاى دولتى به مردم، در آن بخشى كه قانون اساسى تصريح به آن كرده بود، كوتاهى مىشد؛ بايد مىداديم. بايد مالكيت دولت را روزبهروز كمتر مىكرديم. اينطور نشد، بلكه بيشتر و گستردهتر شد! و خيلى از درآمدهايى كه بايد در خدمت توليد، در خدمت گردش صحيح پول در جامعه قرار مىگرفت، صرف كارهاى غيرلازم شد؛ فعاليتهاى اسرافآميز، ساختمانسازيهاى بيخودى. و حتماً به اقتصاد كشور لطمه خورد. (ديدار مسئولان اقتصادى و دستاندركاران اجراى اصل 44 قانون اساسى 30/11/1385) من در شيراز اشاره كردم: اگر ما اسراف نكنيم، ميتوانيم نياز كشور را برآورده كنيم. يكي از چيزهايي كه ما در اين كشور نتوانستيم بر خودمان فائق بياييم و اصلاح كنيم، مسئلهي اسراف است...( ديدار هزاران نفر از مردم و عشاير شهرستان نورآباد ممسني -15/2/1387) سادهزيستى بخصوص در خود آقاى رئيسجمهورخوب و برجسته است و چيز باارزشى است؛ در مسئولين هم - كما بيش؛ يك جايى كمتر، يك جايى بيشتر بحمداللَّه هست. سادهزيستى چيز بسيار باارزشى است. ما اگر بخواهيم تجمل و اشرافيگرى و اسراف و زيادهروى راكه واقعاً بلاى بزرگى است از جامعهمان ريشهكن كنيم، با حرف و گفتن نميشود؛ كه از يك طرف بگوئيم و از طرف ديگر مردم نگاه كنند و ببينند عملمان جور ديگر است! بايد عمل كنيم. عمل ما بايستى مؤيد و دليل و شاهد بر حرفهاى ما باشد تا اينكه اثر بكند. اين خوشبختانه هست. فاصلهتان را با طبقات ضعيف كم كردهايد و كم نگه داريد و هر چه كه ممكن است آن را كمتر كنيد.( ديدار رئيس جمهوري و اعضاى هيئت دولت -2/6/1387) و همچنین ازبزرگان دراین خصوص داریم که ازجمله می توان به كتاب بوستان سعدي از بدي اسراف و تشويق به صرفه جويي چنين آورده است. چو كم خوردن طبيعت شد كسي را چو سختي پيش آيد سهل گيرد وگر تن پرورست اندر فراخي چو تنگي بيند از سختي بميرد يا اينكه مي گويد: اي قناعت، توانگرم گردان كه وراي تو هيچ نعمت نيست يك زندگي مطالعه نشده،ارزش زيستن ندارد...( سقراط)،اگر مي خواهي بنده كسي نشوي،بنده هيچ چيز مشو...( ژاك دوال)،با ولخرجی تنها مال نمی رود، زمان ارزشش فراتر است، و آن هم نابود می شود.( اُرد بزرگ)،هیچ پیر جهان دیده ای منکر برآیند زهرآلود، دارایی حرام در زندگی آدمی نیست.( اُرد بزرگ)، كسي شايسته آزادي است كه هرروز بتواند به هوسهاي خود چيره شود. (گوته) و ويكتورهوگو هم دراین موردتاکید دارد که بديهاي اجتماع به دست ما ساخته شده است و به جاي ناله جاي آن دارد كه درصدد رفع آن برآئيم. نتیجه گیری وارایه راهكار آنچه امروز اتفاق مي افتد اين است كه قدرت هاي بزرگ صنعتي كه فرامليتي و جهاني شده اند براي انسان تصميم مي گيرند كه چه چيز خوب است و چه چيز بد و با قدرت عظيم رسانه اي و تبليغات مجهز به آخرين فنون روانشناختي آنرا به خورد مردم مي دهند. شايد مقصر عمده خود ما باشيم كه با پناه بردن به مصرف گرايي و مسخ خودخواسته براي فرار از رنج هاي وجودي و نگراني هاي ريشه دار در هستي مان، به اين غول هاي صنعتي و اقتصادي قدرت بخشيده ايم و هر روز نيز از محصولات متنوع و بي فايده شان استقبال مي كنيم و سعي داريم پوچي و يكنواختي زندگيمان را با مصرف اين محصولات متنوع جديد جبران كنيم. مثال ساده اش را در مدل هاي جديد تلفن همراه وسایرلوازم اولیه زندگی است که ببينيد در واقع هيچ فرق عمده اي با قبلي ها ندارند و فقط روزمرگي ما را جوابگو هستند. و این درحالی است که شناخت انسان از آنچه مي تواند بيافريند، شكوفايي نيروهاي خلاقه انسان و احساس هويت و معنا در زندگي مي تواند ما را از اين تخدير و خماري مصرف بيرون بكشد و وادارمان كند به نيازهاي اساسي خود فكر كنيم و در راستاي تحقق آنها گام برداريم. اينگونه مي شود كه واژه مصرف گرايي براي بسياري از ما بي معنا خواهد شد. امام علي(ع) در اين باره مي فرمايند: «الاوان اعطاء المال في غير حقه تبذير و اسراف» «آگاه باشيد خرج كردن به ناحق، حيف و ميل و اسراف است» كتاب آسماني قرآن نيز در آيه 141 سوره انعام در مورد اصلاح الگوي مصرف و بهينه مصرف كردن مي فرمايد: «كلوامن ثمره اذا اثمر و اتوا حقه يوم حصاده ولاتسرفوا انه لايحب المسرفين» «و از آن ميوه هنگامي كه به ثمر مي نشيند بخوريد و حق آن را به هنگام درو بپردازيد و اسراف نكنيد كه خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد» با توجه به این نکات می توان نتیجه گیری کرد که اصلاح الگوی مصرف که به معنی نهادینه کردن روش صحیح استفاده از منابع درهرکشوری است، سبب ارتقای شاخصهای زندگی و کاهش هزینهها شده و زمینه ای برای گسترش عدالت درآن جامعه را مهیا خواهد کرد. از طرفی الزام مصرف بهینه باعث می شود تا علاوه بر پیشرفت علمی ناشی از ارتقای فن آوری در طراحی و ساخت وسایل و تجهیزات بهینه مطابق با استانداردهای جهانی، فرصت توزیع مناسب منابع و به تبع آن پیشرفت در دیگر بخش هایی که کمتر مورد توجه بوده است نیز فراهم گردد. آنچه بر اصلاح الگوي مصرف و دستيابي به فرهنگ بهينه مصرف در كشور داراي اهميت مي باشد اين است كه اصلاح الگوي مصرف نيازمند تبيين استراتژي و تعيين خط مشي است كه طي آن، اين اصل به يك شعار تغيير ماهيت ندهد؛ در واقع لازمه دستيابي به اين مهم در كشور، خيزش و حركتي عميق از سوي مسئولان و همه آحاد جامعه مي باشد؛ لذا مي بايست همگي اين اصل را يك ضرورت دانسته و فعاليت هاي خود را در راستاي رسيدن به اين اصل مهم برنامه ريزي نمايند و براي دستيابي به اين امر فرهنگ سازاقدام نمايند. آنچه كه رهبر فرزانه انقلاب بر آن تاكيد مي ورزند اين است كه «همه ما به خصوص مسئولان قواي سه گانه، شخصيت هاي اجتماعي و آحاد مردم بايد در سال جديد در مسير تحقق اين شعار مهم، حياتي و اساسي يعني اصلاح الگوي مصرف در همه زمينه ها، برنامه ريزي و حركت كنيم تا با استفاده صحيح و مدبرانه از منابع كشور، مصداق برجسته اي از تبديل احوال ملت به نيكوترين حال ها، ظهور و بروز يابد.». بنابراين تاكيد رهبر معظم انقلاب بر اصلاح الگوي مصرف نشان دهنده اين موضوع به عنوان بستري مناسب براي شكوفايي و دستيابي به اقتدار ملي است. لذا پرهيز از شعارزدگي وحفظ صيانت اصل موضوع به عنوان مهمترين عامل در مسير اصلاح الگوهاي مصرفي و همچنين تبيين و تحقق آن وظيفه اصلي همه مردم و مسئولين به شمار مي رود. از این رو ارتباط منطقی بین نامگذاری سال اول دهه پیشرفت و عدالت به \\"اصلاح الگوی مصرف\\" بیشتر نمایان می شود. حال با نامگذاري سال جديد بعنوان اصلاح الگوي مصرف اهميت دارد از تجربه همه ا قشارجامعه براي شکوفايي وسربلندي کشورمان استفاده کافي راداشته باشيم.وهمچنين ازتجربه برخي کشورهاي توسعه يافته که برنامه انها مبتني برمدل بومي و ديني بوده وهمچنین با بکارگیری فرهنگ سازي، مديريت قوي، طراحي ساز وكارو جلب مشاركت مردم سود جست و با اتکا به دانشمندان جوان و فرهيختهي کشور،همانند کشورهاي پيشرفتهي دنيا درراه توسعه و آباداني کشورمان نقش کليدي داشته باشيم. واین نکته هم نباید فراموش شود که سياستگذاري نادرست وبه عبارتي نبود سياست و برنامه در سطوح مديريتي كشوردراین زمینه، مصرف نادرست و الگوي نامناسب مصرف را در جامعه دامن ميزند و پارادايم اصلاح الگوي مصرف كه مبتني بر يك انديشه توسعهگراست را در نهايت به ضد خود تبديل ميكند. حضرت امیر (ع) می فرمایند :زیاده روی و اسراف مکن زیرا بخشش اسراف کار مورد ستایش نیست و تنگدستی او هم مورد ترحم واقع نمی شود. دراین راستا باید همه اقشارمختف جامعه وبخصوص مسوولان نظام، بايد با الگو قراردادن موارد مطرح شده درآموزه های دینی واسلامی و با توجه به فرمايشات حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب اسلامي وبا بکارگیری شیوه های مدیریتی جدید و نوآوري در بخشهاي مختلف و دستگاههاي گوناگون واستفاده درست وبهینه ازمنابع عظیم ثروت کشورمان برای اقتدار میهن عزیزمان تلاش کنند. برهمین اساس کشورمان ايران در حال حاضر در مقطعي از تاريخ انقلابمان قرار گرفتهاست که پس از 30 سال تجربه و فراز و نشيبهاي گوناگون در عرصههاي مختلف سياسي، اجتماعي و اقتصادي در حال گذر از مرحله تجربه و ورود به مرحله رشد و شکوفايي است.که دراین راستا مسوولان و مديران نظام بابرنامه ریزی های درست وبه موقع، هم مي توانند از عوامل اصلي تحول به شمار روند و هم مي توانند از مهم ترين موانع اساسي تحول محسوب شوند. هيچ تحول بدون حمايت و پشتيباني مديران ارشد در سازمان ها بوجود نمي آيند. اگر مديران نسبت به برنامه هاي تحول تعهد داشته باشند، تلاش زيادي بايد انجام گيرد ولي اگر مديران اعتقاد و پشتيباني نکنند هيچ تحولي ايجاد نخواهد شد. براي همين منظور در هر برنامه بهبود و تحول، اطمينان از حمايت و پشتيباني مديران ارشد لازم و ضروري است، اگر مديران به تحول اعتقادي نداشته باشند بايد توجيه لازم صورت گيرد. بدون حمايت مديران آغاز هيچ برنامه تحولي توصيه نمي شود. سخن آخر اینکه براي رسيدن به اين هدف عالي و ورود به مرحله رشد و شکوفايي حرکتهاي عادي و تکرار حرکتهاي گذشته پاسخگو نيست و هر ملتي که ميخواهد در عرصه رشد و شکوفايي وارد شود و وظيفه خود را به عنوان بخشي از جامعه بشري انجام دهد و راههاي بهرهمندي خود را از زندگي مطلوبترفراهم کند، چارهاي جز تلاش و توليد انديشه و فکر ندارد. منابع و پی نوشت ها: 1- قرآن 2- یاداشتی ازمطالب رضا طياري آشتياني در فارس 3- الگوي مصرف و تهاجم فرهنگي 4- یاداشتی از مطالب حسين علي فارابي درفارس 5- یاداشتی از مقاله محمدرضا باقري در فارس 6- یاداشتی از مقاله موسی کاظم زاده در سایت باشگاه اندیشه و خبرگزاری آریا 7 - یاداشتی از مقاله دكتر فريبرز درجزي در جام جم آنلاين برگرفته از : |
انجمن رسمی بازی جنگ خان ها : شیرزنان ایران Posted: 04 Sep 2010 11:30 AM PDT سه هزار نفر از خونریزان مغول در شهر زنگان ( نام زنگان پس از نام شهین به شهر زنجان گفته می شد ) باقی ماندند جنگ در باختر ایران باعث شد دو هزار و هفتصد نفر دیگر از سربازان خونریز مغول هم از شهر خارج شوند و بسوی مرزهای دور روان شوند در طی یک هفته 67 مرد میهن پرست زنگان کشته شدند رعب و وحشت بر شهر حاکم بود سربازان مغول 200 پسر زنگانی را بزور به خدمت خویش درآورده و به آنها آموزشهای پاسبانی و غیره می دادند . اما هر روز از تعداد مغول ها کاسته می شد در طی کمتر از 30 روز فقط 120 مرد مغول در درون شهر باقی مانده بود و کسی از بقیه آنها خبر نداشت . دیگر مردان مهاجم پی برده بودند که هر روز عده ایی از آنها ناپدید می گردد . بدین منظور تصمیم گرفتند از شهر خارج شوند . و در بیرون شهر اردو بزنند . با خارج شدن آنها از شهر هیاهویی در شهر برپا شد و همه از ناپدید شدن مهاجمین صحبت می کردند میدان شهر مملو از جمعیت بود پیر مردی که همه به او احترام می گذاشتند از پله ها بالا رفت و گفت : مردان زنگان باید از دختران این شهر درس بگیرند آنگاه رو به مردان کرد و گفت کدام یک از شما مغول خونریزی را کشته است ؟ چهار مرد پیش آمدند ، هر یک مدعی شدند مغولی را از پا درآورده است . پیر مرد خنده ایی کرد و به گوشه میدان اشاره کرد سه دختر زیبا و قد بلند ایستاده بودند . گفت وجب به وجب کف خانه این دختران از کشته های دشمنان ایران پر است آنگاه مردان ما در سوراخ ها پنهان شده اند . با شنیدن این حرف مردان دست بکار شدند و در همان شب بقیه متجاوزین را نابود ساختند . به یاد کلام جاودانه ارد بزرگ می افتم که : شیر زنان میهن پرست ایران ، بزرگترین نگهبانان کشورند . کاش نام آن سه زن را می دانستم بگذار به هر سه آنها بگویم ایران ! که نام همه زن های ایران است برگرفته از : http://forum.khanwars.ir/showthread.php?t=7081 |
انجمن اینترنتی جوانان شهر دشتی : سخنی از بزرگان Posted: 04 Sep 2010 11:25 AM PDT مولير : " شوهر داروئي است كه تمام دردهاي دخترانرا علاج مي كند " . تواين مارک : " زن عاقل به تربيت همسرش همت مي گمارد, و مرد عاقل مي گذارد كه زنش اورا تربيت كند " بزرگمهر : توانگر کسي است که به آنچه خداوند توانا نصيبش کرده خرسند باشد . زيرا شوريده بخت تر و پراکنده خاطرتر از آزمند کسي نيست " . مونت کيو : " بايد زياد مطالعه کنيد تا بدانيد که هيچ نمي دانيد " . ارد بزرگ : " آدمهاي ماندگار به چيزي جز آرمان نمي انديشند " . گاليله : " هرگز مردي ولو بسيار نادان را نديدم که از وي چيزي نتوانسته ام بياموزم " . بزرگمهر : " پرحرف را که دشمن راستي و خصم روان پاک است هرگز نپذير " . فردريش نيچه : " براستي ؛ اي كاش جنون شان را حقيقت نام بود يا وفاداري يا عدالت . اما دريغ كه فضيلت شان در خدمت دراز زيستن است و آسودگي نكبت بار " . ارد بزرگ : ريش سفيد داراترين به انديشه است نه به دارايي و اندوخته " . داويد هيوم : " خوشبختي مانند پروانه اي است ، اگر او را دنبال کنيد از شما فرار مي کند ولي اگر آرام بنشينيد روي سر شما خواهد نشست " . کالوس کاستاندا : " هيچ چيز عوض نمي شود ! شما ديدتان را عوض کنيد رمز کار اين است " . بزرگمهر : " دوستان براي نخجير دشمنان چون تير و پيکان اند " . ارد بزرگ : " در هر سرنوشتي ، رازي مهم فرو نهفته است " . جبران خليل جبران : " آنگاه مردم را درست مي ببيني که در بلنديهاي سر به آسمان کشيده حضور داشته باشي و نيز در منزلگاههاي دور " . لئوپول : " اگر از طبقه- بالا زن- بگيريد، به-جاي- خويشاوند ارباب- خواهيد داشت- " .
برگرفته از : http://217.219.111.188/dashti/showthread.php?p=185913 |
انجمن "یک پارس": شکوه ایرانیان Posted: 04 Sep 2010 11:23 AM PDT روزهای سخت بانو کاساندان نزد فرزند خویش کمبوجیه آمد و گفت : پدرت مدتهاست تا دیر وقت درگیر رایزنی با رایزنان دربار است و من از این همه کار او نگرانم . تندرستی پادشاه فراتر از هر چیز دیگریست . کمبوجیه نزد پدر خویش ، فرمانروای ایران کوروش آمد و دید سخت در اندیشه است و رایزنان از آنچه رخ می دهد می گفتند . پس از پایان کار فرزند رو به پدر کرد و گفت مادر از این همه کار شما نگران است پدر گفت : روزهای سخت امروز ، فر بسیاری برای بهروزی میهنمان در پی دارد و این ارزشی بیش از تن درستی دارد . تلاش ها و از خودگذشتگی کورش بزرگ باعث شد امروز اینگونه شیفته او باشیم . همانگونه که ارد بزرگ اندیشمند برجسته کشورمان می گوید : روزهای سخت بهایی ست که باید برای سرافرازی پرداخت . شاپور ساسانی و اجداد شیخ نشین های خلیج فارس پاسی از شب گذشته بود به شاپور دوم ساسانی ، پادشاه ایران زمین گفتند سه مرد کهن سال از جزیره لاوان به دادخواهی آمده اند . پس از اجازه فرمانروا ، آنها گفتند : اکنون سالهاست تازیان هر از گاهی به جزیره ما یورش آورده و مروارید های صیادان را به یغما می برند ، و اما اینبار علاوه بر مروارید یکی از دختران جزیره را نیز دزده اند که این موجب شده مادر آن دختر بر بستر مرگ باشد و پدرش هم از پی دزدان به دریا رفته و هفته هاست از او هم خبری نیست . می گویند شاپور برافروخت و رو به سرداران کشور نموده و گفت تا جزایر ایران امن نشده کسی حق استراحت ندارد . همان شب شاپور و لشکریان بر اسب رزم نشسته و به سوی جنوب ایران تاختند . آنها جنوب خلیج فارس را که پس از دودمان اشکانیان رها شده بود را بار دیگر به ایران افزودند و دزدان تبهکار را به زنجیر عدالت کشیده و به ایران آوردند . گفته می شود پس از پاکسازی جنوب ، پادشاه ایران به جزیره لاوان رفت و از آن زن رنجور که همسر و دختر خویش را از دست داده بود دلجوی نموده و پوزش خواست . به گفته ارد بزرگ اندیشمند ایرانی : فرمانروایی که نتواند جلوی بیداد بزهکاران و چپاولگران را بگیرد شایستگی گرداندن کشور را ندارد . فروتنی فریاپت اردوان (سومین پادشاه اشكانی و فرزند تیرداد یكم) پادشاه ایران از بستر بیماری برخواسته بود با تنی چند از نزدیكان ، كاخ فرمانروایی را ترك گفت و در میان مردم قدمی می زد . به درمانگاه شهر كه رسیدند اردوان گفت به دیدار پزشك خویش برویم و از او بخاطر آن همه زحمتی كه كشیده قدردانی كنیم . چون وارد درمانگاه شد كودكی را دید كه پایش زخمی شده و پزشك پایش را معالجه می نماید . مادر كودك كه هنوز پادشاه را نشناخته بود با ناله به پزشك می گفت خدا پای فرزند پادشاه را اینچنین نماید تا دیگر این بلا را بر سر مردم نیاورد . پادشاه رو به زن كرده و گفت مگر فرزند پادشاه این بلا را بر سر كودكت آورده و مادر گفت آری كودكم در میانه كوچه بود كه فرزند پادشاه فریاپت با اسب خویش چنین بلایی را بر سر كودكم آورد . پادشاه گفت مگر فرزند پادشاه را می شناسی ؟ و زن گفت خیر ، همسایگان او را به من معرفی كردند .. پادشاه دستور داد فریاپت را بیاورند پزشك به زن اشاره نمود كه این كسی كه اینجاست همان پادشاه ایران است .. زن فكر می كرد به خاطر حرفی كه زده او را به جرم گستاخی با تیغ شمشیر به دو نیم می كنند . پسر پادشاه ایران را آوردند و پدر به او گفت چرا اینگونه كردی و فرزند گفت متوجه نشدم .و كودك را اصلا ندیدم . پدر گفت از این زن و كودكش عذرخواهی كن ...... فرزند پادشاه رو به مادر كودك نموده عذر خواست پادشاه ایران كیسه ایی زر به مادر داده و گفت فرزندم را ببخش چون در مرام پادشاهان ایران ، زورگویی و اذیت خلق خویش نیست . زن با دیدن این همه فروتنی پادشاه و فریاپت به گریه افتاد و می گفت مرا به خاطر گستاخی ببخشید . و پادشاه ایران اردوان در حالی كه از درمانگاه بیرون می آمد می گفت : فرزند من باید نمونه نیك رفتاری باشد. . . اندیشمند یگانه كشورمان ارد بزرگ می گوید : پوزش خواستن از پس اشتباه ، زیباست حتی اگر از یك كودك باشد . برگرفته از : http://forum.1pars.com/f3109/t36485.html
|
سایت بدوح - الگوی مصرف از دیدگاه بزرگان Posted: 04 Sep 2010 11:19 AM PDT كتاب بوستان سعدي از بدي اسراف و تشويق به صرفه جويي چنين آورده است. چو كم خوردن طبيعت شد كسي را چو سختي پيش آيد سهل گيرد وگر تن پرورست اندر فراخي چو تنگي بيند از سختي بميرد يا اينكه مي گويد: اي قناعت، توانگرم گردان كه وراي تو هيچ نعمت نيست
با ولخرجی تنها مال نمی رود ، زمان ارزشش فراتر است ، و آن هم نابود می شود . اُرد بزرگ هیچ پیر جهان دیده ای منکر برآیند زهرآلود ، دارایی حرام در زندگی آدمی نیست . اُرد بزرگ دکتر علی شریعتی
ويكتور هوگو:بديهاي اجتماع به دست ما ساخته شده است و به جاي ناله جاي آن دارد كه درصدد رفع آن برآئيم. برگرفته از : http://www.bodoh.ir/modules.php?name=News&file=article&sid=20 |
Posted: 04 Sep 2010 11:16 AM PDT بهترین دوست هیچ گاه هماورد و دشمن خویش را کوچک مپندار چون او بهترین دوست توست او انگیزه پیشرفت و پویش می دهد . ارد بزرگ
|
سایت .: مجتمع آموزشی عترت :. : اصلاح الگوي مصرف از ديدگاه بزرگان Posted: 04 Sep 2010 09:55 AM PDT اصلاح الگوي مصرف از ديدگاه بزرگان
دکتر علی شریعتی برگرفته از : مجتمع آموزشی دخترانه عترت http://www.etrat14.ir/?pageid=%20682 |
سایت رفیق من سنگ صبور غم هام : عشق در نگاه بزرگان و دانشمندان ... Posted: 04 Sep 2010 09:54 AM PDT عشق میوه تمام فصل هاست و دست همه کس به شاخسارش می رسد . مادر ترزا عشق نخستین سبب وجود انسانیست . وونارگ عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد . ارد بزرگ عشق ما را می کشد تا دوباره حیاتمان بخشد . شکسپیر عشق مانند بیماری مسری است که هر چه بیشتر از آن بهراسی زودتر به آن مبتلا میشوی . شانفور عشق برای روح عادی یک پیروزی و برای روح بلند یک فداکاریست . کوستین عشق هنگامی که شما را می پرورد شاخ و برگ فاسد شده را هرس می کند . جبران خلیل جبران عشق برای مرد از احساسات عمیق و غیر ارادی نیست ، بلکه قصد و عقیده است . مادام دوژیرادرن عشق هوس محبوب شدن نزد معشوق است . زابوتن عشق نخستین بخش از کتاب مفصل بیوفائی است . ژرژسان عشق معجزه ایست . امیل زولا عشق شیرینی زندگیست . مارسل تینر عشق مزیت دو فردیست که دائم سبب رنج و اندوه یکدیگر می شوند . سنت بوو عشق یکنوع تب و حرارت شدید است . استاندال عشق گل کمیابی است . آندره توریه عشق حادثه ایست . کولارن عشق چیزیست که به هیچ چیز دیگر شباهت ندارد . ریشله عشق ما را میکشد تا دوباره حیاتمان ببخشد . بوبن عشق شاه کلیدی است که تمام دهلیزهای قلب را میگشاید . ایوانز عشق این توانائی را می دهد که بگوئید ، پوزش می خوا هم . کن بلانچارد عشق یعنی ترس از دست دادن تو . مثل ایتالیائی عشق تاریخچه زندگی است.... اما در زندگی مرد واقعه ای بیش نیست . مادام دواستال عشق همیشگی است این ما هستیم که ناپایداریم ،عشق متعهد است مردم عهد شکن، عشق همیشه قابل اعتماد است اما مردم نیستند . لئوبوسکالیا عشق عبارت است از وجود یک روح در دو کالبد. عاملیست که دو تن را مبدل بفرشته ی واحدی می کند . ویکتور هوگو عشق رمز بزرگیست . افلاطون عشق تجارت خطرناکیست که همواره به ورشکستگی می انجامد . شانفور عشق نبوغ عقل است. توسنل عشق دردیست که فقط سه دارو دارد: گرسنگی ، انتظار ، انتحار . کراتس عشق نمی دانم چیست و نمی دانم چگونه سپری می شود . مادموازل دوسگوری عشق دردیست شدیدتر از تمام دردهای دیگر ، زیرا در عین حال روح و قلب و کالبد را رنج می دهد . ولت عشق حیات عاشق را تشکیل می دهد و الا معشوق بهانه است . آلفونس کار عشق ظالمی است که به احدی رحم نمی کند . کرنی عشق ، خطای فاحش فرد در تمایز یک آدم معمولی از بقیه ی آدم های معمولی است . برنارد شاو عشق چیزیست که بیعقلان را عاقل می کند و عاقلان را عاقلتر می نماید و آن ها را که بیش از اندازه عاقلند را کمی بی قید می سازد .؟ عشق چیزیست که نخست به شما پرو بال می دهد تا بعد بهتر بتواند بدامتان بیندازد . د. اسمیت عشق ، عشق می آفریند . عشق ، زندگی می بخشد . زندگی ، رنج به همراه دارد . رنج ، دلشوره می آفریند . دلشوره ، جرات می بخشد . جرات ، اعتماد می آورد . اعتماد ، امید می آفریند . امید ، زندگی می بخشد . زندگی ، عشق به همراه دارد . عشق ، عشق می آفریند . مارکوس بیکل عشق خوشبختی است که دو طرف برای هم ایجاد می کنند . ژرژسان
برگرفته از : |
سایت پایگاه دانشجویان IT - سخنان زيباي بزرگان Posted: 04 Sep 2010 09:52 AM PDT راه آشتی را کسی باید بیابد که خود سبب جدایی شده است . ارد بزرگ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * نبوغ یعنی یک درصد الهام گرفتن و نودونه درصد عرق ریختن . ادیسون
آنکه مدام به کار دیگران سرک می کشد و کنجکاو است تا ببیند آنها چه می کنند مانند سایه ایی بر دیوار است که مدام بدنبال ما می دود بدون آنکه از خود اختیاری داشته باشد . ارد بزرگ
بقيه در ادامه مطلب * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
برگرفته از : محمودرضا طریقت http://itg1.blogfa.com/post-130.aspx |
انجمن های تخصصی دانلود رایگان : صدای جاودانه دختران ایرانی Posted: 04 Sep 2010 09:36 AM PDT سواره نظام مهرداد نخست ، خسته از جنگهای طولانی وارد شهر هیرکانی (گرگان) شد . آنها در شرق نیروهای متجاوز بدوی و در غرب دمتریوس را شکست سختی داده بودند . مهرداد پادشاه اشکانی با لباسی ساده در شهر می چرخید و به گفتگوهای مردم گوش می داد نیم روزی که گذشت به گوشه دیواری تکیه داد تا خستگی از تن بدر کند از پنجره کوچک بالای سرش سخنان دخترانی را می شنید حرف های آنها با صدای فرش بافیشان به هم آمیخته بود . یکی از آنها می گفت مهرداد اگر سخت است فرزندی دارد دلنرم . مهرداد با شمشیر پیمان بسته پس فرزند نرم خوی او با خرد و هوش دوستی کند . دختر دیگر گفت : آنکه پایه دستگاه دودمان را می ریزد نمی تواند نرم خو باشد او باید همانند پی ساختمان سخت و آهنین باشد پس جبر بر سختی اوست . و دختر کوچکتری که صدایش بسیار ضعیف می نمود ادامه داد : آنکه بر این زمین سخت ساختمان می سازد و خود نمایی می کند از جنس زیبایی است و زمین سخت را به آسمان می برد . مهرداد تکانی خورد با خود گفت چطور چنین دختران دانایی در این مرز و بوم زندگی می کنند و او خود نمی داند . آن شب تا به پگاه خورشید مهرداد اشکانی ، نخستن پادشاه دودمان اشکانیان در تمام مدت به حرفهای آنها اندیشید . در وجود خود سختی و قدرت پی ساختمان دودمان را می دید و در وجود فرهاد دوم (فرزندش) دانایی و هوش بنای ساختمان را . آن سه دختر به ریشه ها پرداخته بودند و مهرداد از این بابت در شگفت بود . به گفته ارد بزرگ اندیشمند برجسته ایرانی : پرداختن به ریشه ها ، کار ریش سفیدان و اهل دانش است . فردای آن روز پادشاه ایران با تنی چند از نزدیکان به خانه ایی که روز پیش ندا از آن شنیده بود رفت و با شگفتی دید آن خانه متروکه است از همسایگان پرسیدند و آنها گفتند سال ها پیش در این خانه مرد و زنی بودند با سه دختر که فرش می بافتند هر سه دانا و از شاگردان ورتا ( حکیم و دانشمند زن ابتدای دودمان اشکانیان ) . بدست مزدوران آندراگوراس یونانی به خاطر آنکه مدام از بازگشت ایران و نجات از دست خارجیان یونانی سخن می گفتند هر پنج نفر آنها را زنده زنده در کف همان خانه در گودالی کشتند . مهرداد با شنیدن این سخنان ، بر آبادی آن خانه همت گمارد و آن خانه را مدرسه نمود در حالی که موبدان زرتشی اصرار بر آن داشتند که آن خانه آتشکده گردد و مهرداد نپذیرفت و گفت جای آتشکده در کوهستان است نه میان مردم . از آن زمان بزرگترین دانشمندان را برای تربیت و افزودن دانش فرهاد دوم بکار گرفت . برای همین فرهاد دوم در بسیاری از نبردها قبل از جنگ پیروز شده بود چون با دانش پشت سر دشمن خویش را خالی و سپس با تکانی آن را فرو می ریخت . فرهاد دوم برای ایجاد جنگ خانگی در سوریه ( قسمت باقی مانده سلوکیان متجاوز )دمتریوس را که توسط پدرش مهرداد اسیر شده و در زندان بود را رها کرد تا میان دو برادر نبردی درگیرد. گفتنی است که ظلم و ستم سلوکیان بر مردمان تحت انقیادشان موجب شد که مردم تحت ستم سلوکیان به فرهاد گرویدند. آنتیخوس برای گرفتن انتقام شکستها و اسارت خود با سپاهی گران به ایران آمد، ولی فرهاد به او فرصت نداد ناگهان بر او تاخت و در هنگام جنگ پادشاه سلوکی کشته شد. از این پس سلوکیان یونان دیگر به خود اجازه تجاوز به حریم ایران را ندادند. انحطاط کامل دولت سلوکی از همین زمان آغاز گردید. برگرفته از : http://forum.freedownload.ir/showthread.php?tid=132920 |
سایت دکتر محسن مدرسی مدیر توسعه سفیران صلح : سخنان حکیمانه بزرگان Posted: 04 Sep 2010 09:28 AM PDT
بهترین دوست هیچ گاه هماورد و دشمن خویش را کوچک مپندار چون او بهترین دوست توست او انگیزه پیشرفت و پویش می دهد . ارد بزرگ
برگرفته از : |
You are subscribed to email updates from خبرنامه 2 To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
نظرات
ارسال یک نظر